بابا
معرفی کتاب
«بابا»، یک کلمه دو بخشی و یک دنیا معنا...غروری که لمسش میکنیم، ترس از لغزش و اشتباه، عطوفتی که شایستهی افشاست، عشقی که لحظهبهلحظه در مییابیم. چقدر بابای گوناگون در تمام دنیا وجود دارند اما همهی آنها تنهاوتنها یک چیزی از تهدل میخواهند؛ که فرزندشان شادترین کودک جهان باشد. این کتاب با زبان تصویر در خصوص پدریکردن همه دنیا سخن میگوید.
مامان
معرفی کتاب
«مامان»، یکی از اولین کلمههای جهان. واژهای یکتا که نام میلیاردها زن است. کلمهای برای ابراز عشق، مهربانی، پیوند، گاهی هم دلتنگی. به اندازهی همهی بچههای دنیا مامان وجود دارد. با این همه، چه این سوی اقیانوس، چه آن طرف قارهای دور، وقتی مامانها کودکشان را در آغوش میکشند، همه شبیه هم میشوند. این کتاب با زبان تصویر در خصوص مادرانگی همه دنیا سخن میگوید.
غولغولک و ریزغولک
معرفی کتاب
غول غولک و ریزغولک کتابی از مجموعه من و مغز بادام میباشد. سالمندان سرمایهی عظیم اجتماعی هستند که تجربیاتشان میتواند به خوبی راهنمای زندگی فرزندان باشد. در مقابل، ایشان از فرزندان خود انتظار توجه، احترام و همدلی دارند. مجموعهی «من و مغز بادام» با هدف توجه به نحوهی تعامل با سالمندان نگارش یافته است. این مجموعه از طریق شعر و داستان این مهم را به کودکان آموزش میدهد که باید به دور از نگاه ترحمآمیز، عزت نفس بزرگان را حفظ کنند. البته این نکته را بچهها بیشتر از نحوهی رفتار پدر و مادر خویش با والدینشان میآموزند. در این کتاب میخوانیم: یک روز گرم تابستانی علی وارد زیرزمین شد، مادرش از او خواسته بود از زیرزمین یک شیشه سرکه برایش بیاورد. علی یک شیشه بزرگ سرکه را برداشت اما ناگهان سایهای را دید که پشت کمد قدیمیِ مادر پنهان شد.
باباموش و ناناموش
معرفی کتاب
این داستان درباره یک خانواده مهربان و خوشبخت است. قصه از جایی آغاز میگردد که پدربزرگباباموش، غصهدار و ناراحت است. مادربزرگناناموش که از غصهی او باخبر است، دلیل ناراحتی پدربزرگ را به گوش نوهها میرساند. آنها هم به منزل ناناموش و باباموش میروند تا غم از دلشان پاک شود. نویسنده به ما میآموزد تا با بزرگترها مهربان باشیم.
فرزانگی و فرزندی: وظایف فرزندان درقبال والدین در آیینه قرآن و روایات، با تأکید بر دعای 24 صحیفه سجادیه
معرفی کتاب
این کتاب با تاکید بر دعای 34 صحیفه سجادیه قصد دارد تا فرزندان را نسبت به وظایفی که در مقابل والدین دارند آگاه و آنها را با اهمیت و لزوم نیکی به مادر و پدر آشنا کند.
نویسنده کتاب حاضر با استفاده از آیات و روایتهای گوناگون جایگاه والای والدین و تأثیر نیکی به ایشان برای کسب ثواب، رسیدن به زندگی خوب و نزدیکشدن به خداوند را بازگو میکند.
کتاب پیشرو قصد دارد تا همچون چراغی، روشنگر مسیر سعادت و تعالی مخاطبانش باشد. ارزشهای الهی در خانواده را تحکیم ببخشد و فرهنگ دینی در جامعه را اعتلا دهد.
نویسنده کتاب حاضر با استفاده از آیات و روایتهای گوناگون جایگاه والای والدین و تأثیر نیکی به ایشان برای کسب ثواب، رسیدن به زندگی خوب و نزدیکشدن به خداوند را بازگو میکند.
کتاب پیشرو قصد دارد تا همچون چراغی، روشنگر مسیر سعادت و تعالی مخاطبانش باشد. ارزشهای الهی در خانواده را تحکیم ببخشد و فرهنگ دینی در جامعه را اعتلا دهد.
دختر دوست داشتنیام (پدر)
معرفی کتاب
کتاب دختر دوست داشتنیام، نکات ظریف، عمیق و حساسی را بیان میکند که میتواند راهگشای زندگی سالم و حس خوشبختی برای دختران و ارتباط آنها با پدر و مادر باشد. در این کتاب تلاش شده به رفتار مناسب والدین با کودکان توجه شود. تصاویر کودکانه و زیرکانه این کتاب به پیوند رابطه دوستانه بین فرزندان و والدین و عشق و محبت در خانواده کمک میکند.
پسر دوست داشتنیام (پدر)
معرفی کتاب
کتاب پسر دوست داشتنیام، نکات ظریف، عمیق و حساسی را بیان میکند که میتواند راهگشای زندگی سالم و حس خوشبختی برای دختران و ارتباط آنها با پدر و مادر باشد. در این کتاب تلاش شده به رفتار مناسب والدین با کودکان توجه شود. تصاویر کودکانه و زیرکانه این کتاب به پیوند رابطه دوستانه بین فرزندان و والدین و عشق و محبت در خانواده کمک میکند.
مادر مسیحی من و پنج قصه دیگر
معرفی کتاب
در کتاب حاضر چند داستان با محوریت موضوع احترام به مادر و پدر برای کودکان روایت شدهاند. هرکدام از این داستانها براساس توصیه یا روایتی از یک امام معصوم(ع) یا پیامبر(ص) نوشته شدهاند و میکوشند تا مخاطبانشان را به زندگی اسلامی که نیکوکاری و خدمت به والدین بخش جداییناپذیر آن است، تشویق کنند.
موضوع یکی از این قصهها درباره پسری است که مسیحی بوده اما حالا مسلمان شده و نمیداند که میتواند همچنان با مادرش زندگی کند یا نه. او از امام صادق(ع) در اینباره میپرسد و امام (ع) به او پاسخی میدهد که مسیر سعادت پسر و مادرش به کلی دگرگون میشود.
موضوع یکی از این قصهها درباره پسری است که مسیحی بوده اما حالا مسلمان شده و نمیداند که میتواند همچنان با مادرش زندگی کند یا نه. او از امام صادق(ع) در اینباره میپرسد و امام (ع) به او پاسخی میدهد که مسیر سعادت پسر و مادرش به کلی دگرگون میشود.
دستهایی با عطر هلو
معرفی کتاب
این قصه درباره پسری به نام هادی است که کمی تنبل بود و دوست داشت فقط بنشیند پای بازیهای رایانهای. یک روز که هادی مجبور شد برود کمک پدرش و در مغازه میوهفروشی کار کند، معلم سال گذشتهاش را دید. آقای معلم چند کیلو میوه خرید و هادی تا خانه معلم، میوهها را برد. در خانه آقای معلم، پدر مریض و کمتوان آقامعلم زندگی میکرد. دیدن آن پیرمرد و خدمت و کمکهای آقا معلم به او، هادی را سخت به فکر فرو برد. بعد از آن روز، هادی دیگر تنبل نبود و تصمیم گرفت به پدرش کمک کند.