Skip to main content

دوستت دارم، کوچولو

معرفی کتاب
در این کتاب کودک با مفهوم و لذت بازی و کار گروهی همراه بزرگ‌ترها یا دوستانش آشنا می‌شود. کتاب طوری طراحی شده است که اگر نور چراغ قوه را زیر صفحات نمدی بگیرید، می‌توانید تصویرهای زیبا را روی دیوار اتاق ببینید. دیدن تصویری که به وسیله‌ی نور از صفحه‌ی کتاب روی دیوار به وجود می‌آید قوه‌ی تخیل کودک را برمی‌انگیزد و باعث می‌شود از خواندن کتاب لذت بیشتری ببرد. در کتاب «دوستت دارم، کوچولو» کودک با مفهوم دوست داشتن پدر و مادر و افراد خانواده آشنا می‌شود.

شادی خوبه به‌به‌به، خنده خوبه قه‌قه‌قه

معرفی کتاب
در این کتاب کودک با مفهوم و لذت بازی و کار گروهی همراه بزرگ‌ترها یا دوستانش آشنا می‌شود. کتاب طوری طراحی شده است که اگر نور چراغ قوه را زیر صفحات نمدی بگیرید، می‌توانید تصویرهای زیبا را روی دیوار اتاق ببینید. دیدن تصویری که به وسیله‌ی نور از صفحه‌ی کتاب روی دیوار به وجود می‌آید قوه‌ی تخیل کودک را برمی‌انگیزد و باعث می‌شود از خواندن کتاب لذت بیشتری ببرد. این کتاب کودک را با مفهوم خانواده و اینکه همه‌ی پدر و مادرها تلاش می‌کنند تا برای فرزندان خانه‌ای امن و پر از محبت آماده کنند، آشنا می‌کند.

من موشم و تو گربه باش، بازی کنیم یواش یواش

معرفی کتاب
در این کتاب کودک با مفهوم و لذت بازی و کار گروهی همراه بزرگ‌ترها یا دوستانش آشنا می‌شود. کتاب طوری طراحی شده است که اگر نور چراغ قوه را زیر صفحات نمدی بگیرید، می‌توانید تصویرهای زیبا را روی دیوار اتاق ببینید. دیدن تصویری که به وسیله‌ی نور از صفحه‌ی کتاب روی دیوار به وجود می‌آید قوه‌ی تخیل کودک را برمی‌انگیزد و باعث می‌شود از خواندن کتاب لذت بیشتری ببرد.

عملیات نجات مادربزرگ

معرفی کتاب
داستان از زبان «مهرسا» دختر 10 ساله‌ای روایت می‌شود که با پدر، مادر، خواهر و برادران دوقلویش و مادربزرگش در یک خانه‌ی کوچک زندگی می‌کنند. مادربزرگ که برخلاف سنش پرانرژی و مهربان است برای تعطیلات تابستان نوه‌ها برنامه‌ریزی کرده است و به آن‌ها هنرهای مختلفی آموزش می‌دهد. ولی برنامه خوب پیش نمی‌رود و به خاطر مشکلاتی که در خانه پیش می‌آید مادربزرگ بدون اطلاع بچه‌ها به خانه‌ی سالمندان می‌رود. بچه‌ها با کمک دخترعموی مادربزرگ برای نجات او از خانه‌ی سالمندان نقشه می‌کشند و این عملیات با ماجراهای مختلفی داستان را به پیش می‌برد.

بابا

معرفی کتاب
«بابا»، یک کلمه دو بخشی و یک دنیا معنا...غروری که لمسش می‌کنیم، ترس از لغزش و اشتباه، عطوفتی که شایسته‌ی افشاست، عشقی که لحظه‌به‌لحظه در می‌یابیم. چقدر بابای گوناگون در تمام دنیا وجود دارند اما همه‌ی آن‌ها تنهاوتنها یک چیزی از ته‌دل می‌خواهند؛ که فرزندشان شادترین کودک جهان باشد. این کتاب با زبان تصویر در خصوص پدری‌کردن همه‌ دنیا سخن می‌گوید.

مامان

معرفی کتاب
«مامان»، یکی از اولین کلمه‌های جهان. واژه‌ای یکتا که نام میلیاردها زن است. کلمه‌ای برای ابراز عشق، مهربانی، پیوند، گاهی هم دلتنگی. به اندازه‌ی همه‌ی بچه‌های دنیا مامان وجود دارد. با این همه، ‌چه این سوی اقیانوس، چه آن طرف قاره‌ای دور، وقتی مامان‌ها کودک‌شان را در آغوش می‌کشند، همه شبیه هم می‌شوند. این کتاب با زبان تصویر در خصوص مادرانگی همه‌ دنیا سخن می‌گوید.

وقتی مامان‌بزرگ کوچک شد

معرفی کتاب
«ایلیوشا» مامان‌بزرگش را خیلی دوست داشت، چون مامان نینا همه‌ی همه‌ی خواسته‌های او را برآورده می‌کرد و مشکلی با بازیگوشی‌هایش نداشت. اما یک روز ایلیوشا فهمید که مامان نینا روی چارپایه ایستاده و قدش به زحمت به بالای قابلمه می‌رسد! خیلی عجیب بود...مامان نینا روزبه‌روز کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شد! چه اتفاقی داشت می‌افتاد؟ و چه کسی می‌تواند به مامان نینا کمک کند؟

گرگ و هفت بزغاله

معرفی کتاب
قصه و قصه‌گویی نقش بسیار مهمی در تکوین شخصیت کودک دارد که باعث پرورش قدرت بیان، عواطف و افکار کودک می‌شود و در تقویت و پرورش قوه‌ی تخیل، ابتکار، ابداع و ایجاد عشق و علاقه به ادبیات مؤثر است. مجموعه «دنیای قصه» با بیان داستان‌های عامیانه و استفاده از تصاویر کودکانه توانسته، ارزش‌های اخلاقی و تربیتی را به مخاطب آموزش دهد. کتاب «گرگ و هفت بزغاله» درباره‌ی یک بز مادر است که هفت بزغاله‌ی کوچک دارد. وقتی بز مادر برای تهیه غذا از خانه بیرون می‌رود، گرگ بدجنس سعی می‌کند با حیله وارد خانه شده و بزغاله‌ها را بخورد. داستان به خوبی پیام‌هایی در مورد اهمیت گوش دادن به حرف بزرگ‌ترها، مراقبت از خود و شناختن افراد غریبه را به کودکان منتقل می‌کند.

غول‌غولک و ریزغولک

معرفی کتاب
غول غولک و ریزغولک کتابی از مجموعه من و مغز بادام می‌باشد. سالمندان سرمایه‌ی عظیم اجتماعی هستند که تجربیاتشان می‌تواند به خوبی راهنمای زندگی فرزندان باشد. در مقابل، ایشان از فرزندان خود انتظار توجه، احترام و همدلی دارند. مجموعه‌ی «من و مغز بادام» با هدف توجه به نحوه‌ی تعامل با سالمندان نگارش یافته است. این مجموعه از طریق شعر و داستان این مهم را به کودکان آموزش می‌دهد که باید به دور از نگاه ترحم‌آمیز، عزت نفس بزرگان را حفظ کنند. البته این نکته را بچه‌ها بیشتر از نحوه‌ی رفتار پدر و مادر خویش با والدین‌شان می‌آموزند. در این کتاب می‌خوانیم: یک روز گرم تابستانی علی وارد زیرزمین شد، مادرش از او خواسته بود از زیرزمین یک شیشه سرکه برایش بیاورد. علی یک شیشه بزرگ سرکه را برداشت اما ناگهان سایه‌ای را دید که پشت کمد قدیمیِ مادر پنهان شد.

فیگی، اسمت را تغییر بده!

معرفی کتاب
در داستان «فیگی، اسمت را تغییر بده!» فیگی دو تا مشکل دارد. یکی اسم غیرعادی‌اش؛ هیچ‌کس در غَنا چنین اسم عجیبی ندارد. مشکل دیگرش این است که مادربزرگش مریض است و احتیاج به دارو دارد. برای مشکل اول کار چندانی نمی‌شود کرد. بنابراین فیگی یک روز صبح زود با کیف مدرسه‌اش که در آن یک نصفه نان، دو تا سیب، صابون و مسواک، یک پتو و یک دست لباس اضافی است، به همراه بزش، کوامی، راه می‌افتد تا به آمریکا برود و داروی مادربزرگش را گیر بیاورد.