تک درخت دشت لاله
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. خانقلی چوپان جوانی که 43 تا گوسفند داشت، روزی در چراگاه و در ارتفاع تک درختی را دید و میخواست آن را قطع کند که یک آقا معلم جوان مانع کار او شد و به او دربارهی لزوم حفاظت از محیط زیست و تکتک گیاهان و جانوران توضیحاتی داد... بچهها با خواندن این داستان با ساحت زیستیبدنی بیشتر آشنا میشوند و دربارهی حفاظت از محیط زیست چیزهایی میآموزند.
دستان توانا
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. در مدرسه جنگل ساعت آموزش شروع شده بود و همه گوش سپرده بودند به حرفهای خانم توکا. خانم معلم از بچهها خواست که یک ورق بردارند و دستشان را روی آن بگذارند و دورش خط بکشند و بعد فکر کنند که وقتی بزگ شدن، میخواهند با دستانشان چه کار کنند. هرکدام از بچهها به یک شغلی فکر میکرد و آرزویی داشت. خانم توکا از بچهها خواست که آرزوهای شغلیشان را نقاشی کنند... این داستان بچهها را با مشاغل مختلف آشنا میکند.
بازی من، بازی همه
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. پویا پسر کوچولوی قصهی ما پسر نابینایی بود که همیشه از اینکه نمیتوانست با بچههای دیگر بازی کند ناراحت میشد تا اینکه یک روز همه با هم رفتند به باغ مادربزرگ. خاله سهیلا همهی بچهها را دور هم جمع کرد و گفت میخواهد با آنها بازی کند. غم عالم به دل پویا نشست؛ اما این بار بازی خاله با بازیهای قلب فرق میکرد... برندهی این بازی کسی بود که میتوانست با چشمهای بسته اشیایی که به دستش میدهند را شناسایی کند... این داستان دانشآموزان را با نعمتهای خوب خدا و مفهوم شکرگزاری آشنا میکند.
مردم بوم نقاشی
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. داستان این کتاب دربارهی مردم شهری است که روی بوم نقاشی زندگی میکنند. مدتی است که در این شهر اتفاق عجیبی افتاده است و دیگر هیچکس حال ندارد هیچ کاری انجام بدهد. تا اینکه یک روز سارنگ به مردم شهر که تازه از خواب بیدار شده بودند خبر میدهد که دارد سیل میآید... بچهها با خواندن این داستان با مفهوم همکاری و مشارکت آشنا میشوند.
آواز نهنگها
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیطزیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. بچهها در این کتاب با محیط ساحل و دریا و حیواناتی که در آن زندگی میکنند، آشنا میشوند و دربارهی ویژگیها، محیط زندگی، غذا و عادات آنها آموزش میبینند.
مترسک و آدم آهنی
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. آدمآهنی و مترسک در کنار آدمها و در شهر زندگی میکردند. یک روز طوفان شدیدی در آن شهر شروع شد؛ طوفانی که داشت همهچیز را درهم میشکست. مردم وقتی متوجه طوفان شدند به داخل خانههایشان فرار کردند؛ اما آدمآهنی و مترسک به جای فرار دنبال نجات شهر بودند. آنها نمیتوانستند تنهایی از پس این کار بزرگ بربیایند و به کمک مردم نیاز داشتند....
دارودسته سوسکی: کاپیتان کاراته!
معرفی کتاب
کاراته یک سوسک بود، اما نه یک سوسک معمولی. او به هر چیزی لب نمیزد و توی یک خانهی عروسکی دنجِ کپکزده و راحت زندگی میکرد. تا اینکه مامانبزرگ مایر به خانهی سالمندان رفت و زندگیِ قشنگ کاراته تمام شد. صاحبخانهی جدید با دمپایی افتاد دنبال سوسکی و خانهی عروسکیاش را هم پرت کرد وسط آتآشغالها. اما سوسکی بههمراه دوستانش یک دارودسته راه انداخت: دار و دستهی سوسکی! و با هم یک عالمه نقشه کشیدند... در این داستان بوهای خوبی از آشپزخانه میآید! اما اگر گربه اجازه بدهد دارودستهی سوسکی پایشان را آنجا بگذارند. کاراته هرجور شده باید از آن خوراکیهای خوشمزه بخورد. ولی باید حساب گربه را بگذارد کف دستش. گربه فقط از یک چیز میترسد که آن را توی آکواریوم قایم کرده است. ماهیهای طلایی داخل آکواریوم خیال میکنند که آن گنج است. دارودستهی سوسکی با زیردریایی میروند سراغ گنج توی آکواریوم. کاپیتان کاراته میخواهد گنج پرسروصدا را بردارد...
کیف دسته طلایی فیلان خانم
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. فیلان خانم یک فیل 73 ساله است که کمی هم حواس پرتی دارد. روزی فیلان خانم کیف دست طلاییاش را گم میکند و با کمک عقابها میفهمد که زاغ دست کج آن را برداشته است. زاغ دست کج که از کارش پشیمان بود کیف فیلان خانم را پس داد. فیلان خانم هم زاغی را به استخدام خودش درآورد و او را مأمور خرید خودش کرد. بچهها با خواندن این داستان با مشاغل آشنا میشوند.
چه خوب که مامان هست!
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. پنگولی تازه به دنیا آمده بود و از تماشای مناظر اطرافش کلی ذوق میکرد. او با کنجکاوی از مامان پنگوئن دربارهی هر چیزی که میدید سؤال میکرد... بچهها با خواندن این داستان با نعمتهای خوب خدا و مفهوم شکرگزاری آشنا میشوند.
دلتنگیهای مسواک صورتی
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. مینا کوچولو یک مسواک و خمیردندان صورتی داشت و هر روز با آنها به دندانهای سفید و قشنگش مسواک میزد؛ اما حالا چند روز بود که مینا دیگر مسواک نمیزد و مسواک و خمیردندان خیلی دلتنگ و ناراحت بودند و از هرکسی خواستند که به مینا پیغام بدهد و بگوید به دندانت مسواک بزن، کسی برایشان کاری نکرد تا اینکه ....