پول گمشده
معرفی کتاب
این داستان درباره امانتداری و پرهیز از آزار و اذیت دیگران است. پوریا پسری است که در مدرسه برای سرگرمشدن و شیطنت پول دوستش را برمیدارد. اما زمانی که به خانه برمیگردد، با راهنماییهای مادر و پدرش متوجه اشتباهش میشود. پوریا که دچار عذاب وجدان شده بود تا فردای آن روز صبر نمیکند و به خانه دوستش میرود تا پول را پس بدهد.
در انتهای داستان حدیثی از امام رضا(ع) با مضمون پرهیز از آزار دیگران روایت شده است.
در انتهای داستان حدیثی از امام رضا(ع) با مضمون پرهیز از آزار دیگران روایت شده است.
انتقام
معرفی کتاب
این داستان درباره پسری نوجوان و برادر اوست. آنها و چند نوجوان دیگر به خاطر لحظهای خشمگینشدن مرتکب فاجعه میشوند و یکی از دوستانشان را به قتل میرسانند. این فاجعه باعث میشود باقی خانوادهها به فکر انتقامگرفتن از هم بیفتند و دیوارهای وقوع حادثههایی جدید چیده شوند. در این قصه برادری برای نجات برادر خود از قصاص، تلاش میکند و
مخاطب در خلال این قصه با بخشهایی از زندگی حضرت حمزه(ع) و ائمه و پیامبران نیز آشنا میشوند.
مخاطب در خلال این قصه با بخشهایی از زندگی حضرت حمزه(ع) و ائمه و پیامبران نیز آشنا میشوند.
چهجوری من شاد باشم؟
معرفی کتاب
این کتاب مفهوم شادی و احساس خوشحالی را با استفاده از شعرهای کودکانه بیان میکند. شاد بودن یعنی چه؟ چطور میتوانیم شادی را ابراز کنیم و دیگران را در آن سهیم کنیم؟ آیا میشود همیشه شاد بود؟ در این کتاب خورشید کوچولوی زرد و زیبا، احساس شادی را برایمان توصیف میکند. خوشحالی معمولاً با خنده همراه است. چیزهای زیادی هست که ممکن است ما را خوشحال کند: بازی با دوستانمان، تابسواری در پارک و خیلی چیزهای دیگر.
داستانهای واقعی اما باورنکردنی در دنیای فوتبال
معرفی کتاب
یکی از جملات مهم این کتاب «فوتبال صرفاً یک بازی نیست» است و نویسنده در تمام فصلهای اثر سعی دارد همین جمله را به خواننده اثبات کند. این کتاب ماجراهایی را روایت میکند که فوتبال در آنها تأثیرات بزرگ و کوچکی گذاشته و در زمانهایی غیرمنتظره نمودار شده است. به طور مثال در شب کریمس سال 1914، در خلال جنگ جهانی هنگامی که آتشبس اعلام شده بود، سربازان بریتانیایی و آلمانی در منطقهای بیطرف با همدیگر فوتبال بازی کردند!
در کتاب حاضر از اتفاقات و چالشهای فوتبال زنان انگلستان و بازیهای به یادماندنی، مانند بازی ایتالیا و زامبیا در سال 1993 که کسی باور نمیکرد زامبینا بازی را ببرد یاد شده است.
در کتاب حاضر از اتفاقات و چالشهای فوتبال زنان انگلستان و بازیهای به یادماندنی، مانند بازی ایتالیا و زامبیا در سال 1993 که کسی باور نمیکرد زامبینا بازی را ببرد یاد شده است.
روزی روزگاری در گلیپوود
معرفی کتاب
روزگاری بر فراز صخرههایی در نزدیکی سیاهدریای سیاهی، کلبهای قرار داشت که جانر، تینک و لیلی ایگیبی در آن زندگی میکردند. مادر و پدربزرگشان، که پیش از این دزد دریایی بود، تمام عشق دنیا را نثارشان میکردند، اما عشق برای در امان نگه داشتن آنها از شر نیشدندانها کافی نبود؛ نیشدندانهایی که از آنسوی سیاهدریا در جستوجوی گنج شهریار بالپریان، فرمانروای جزیرهی تابان آنیرا، به آنجا آمده و آن سرزمین را تصرف کرده بودند.
دردسرهای خانوادهی ایگیبی درست از روز جشن اژدها آغاز شد و از آن به بعد بود که پای کالسکهی سیاه، شبح بریمنی استوپ، تازیهای شاخدار، گاودندان و هزارویک جانور دیگر به زندگیشان باز شد. مهمتر اینکه از آن به بعد بود که جانر، تینک و لیلی از رازهای مگوی خانوادهشان باخبر شدند.
و این تازه آغاز ماجرا بود...
دردسرهای خانوادهی ایگیبی درست از روز جشن اژدها آغاز شد و از آن به بعد بود که پای کالسکهی سیاه، شبح بریمنی استوپ، تازیهای شاخدار، گاودندان و هزارویک جانور دیگر به زندگیشان باز شد. مهمتر اینکه از آن به بعد بود که جانر، تینک و لیلی از رازهای مگوی خانوادهشان باخبر شدند.
و این تازه آغاز ماجرا بود...
چطور میتوانم رؤیاهایم را بسازم؟
معرفی کتاب
این کتاب درباره امید و تلاش است. داستان پسربچهای است که میخواهد مجسمهساز شود اما از شکستخوردن میترسد. او به اصرار مجسمهساز کار را شروع میکند. مدام بین امید و ناامیدی سرگردان میشود اما مجسمهساز نمیگذارد ناامیدی پسرک را شکست بدهد و او را به سوی پیشرفت سوق میدهد. در انتهای قصه پسرک پیرمرد و مجسمهساز بزرگی شده است و کودکی خردسال، همچون کودکیهای خودش، با پرسش«چطور این کار را میکنی؟ » برای مجسمهسازی به کارگاه او میآید.