تنها به بهشت نمیروم
معرفی کتاب
رهاد و راحیل خواهر و برادر نوجوانی هستند که رفتن به سفر اربعین آرزویشان شده است. حتی این بار که خانوادگی به قصد این سفر از خانه خارج شدهاند هم آنقدر اتفاقات و مشکلات مخلف سر راهشان سبز میشود که نمیدانند آخر به آرزویشان میرسند یا همچنان باید منتظر سالهای بعد باشند. با این حال چون به مادربزرگ قول داده بودند که خاطرات این سفر را بنویسند، از همان قدمهای اول شروع به نوشتن خاطراتشان کردند. بیایید کمی به دفتر آنها سرک بکشیم! البته با کسب اجازه از این خواهر و برادر! رهاد: طرفداران عزیزم اگر شما مادربزرگی مثل «عزیز» من ندارید که با شما زندگی کند، هرگز موهای خواهرتان را با گواش قرمز، رنگی نکنید. چون پدرتان سر میرسد و در اولین اقدام، موبایلتان را توقیف و شما را از تمام تفریحات موبایلی محروم میکند. راحیل: از دست رهاد. دوست دارم همهی موهایش را از ته بکَنم. صورتش را با ماژیک سیاه، خطخطی کنم. آن لباسهای آویزانش را با قیچی تکهتکه کنم. مامان هی میگوید: «مگه مسافر کربلا نیستین؟ مهربونتر باشین.»
هفتخوان تماشا: روایتهایی از پیادهروی اربعین1402
معرفی کتاب
کتاب حاضر دربرگیرندهی خاطرات کسانی است که در راهپیمایی اربعین شرکت کردهاند. از مهمترین ویژگیهای آن جنبههای احساسی، تاریخی ـ داستانی آن است که این مکتب را از ورود و به صحنه آمدن فرد جستوجوگرِ حقیقت تا رسیدن به هدف که دیدن گنبد مقدس و زیبای حرم حضرت امام حسین (ع) و زیارت ایشان است را تعریف میکند. تنوع در زاویه دید هر یک از افراد در روایتگری داستانها، بر جذابیت روایتها افزوده است.
باغ اسلیمی
معرفی کتاب
این کتاب داستان جابهجایی کولهپشتی دو شخصیت اصلی، آفاق و نیله مایر، را روایت میکند. آفاق، دانشجوی عکاسی ایرانی، برای پروژهای مستندسازی به عراق میرود، در حالی که نیله مایر، جامعهشناس آلمانی، برای کنفرانسی راهی ترکیه است. این جابهجایی باعث میشود نیله به صورت ناخواسته در مراسم پیادهروی اربعین حضور پیدا کند. روایت این شخصیت اروپایی، نگاهی تازه و خلاقانه به ماجرای اربعین میبخشد که خواننده را با حلاوتی دلنشین مواجه میکند. کتاب جنبههای مختلف انسانی، تربیتی، روانشناختی، جامعهشناختی و حتی محیطزیستی پیادهروی اربعین را بررسی میکند. از زاویه دید نیله، خواننده با برخی از نکاتی که برای زائران ایرانی کمتر به چشم میآید نیز مواجه میشود و پاسخ برخی از پرسشها و شبهات مرتبط را دریافت میکند. از دیگر ویژگیهای باغ اسلیمی، اشاره به نگاه ضدصهیونیستی و آزادیخواهانه نسبت به فلسطین است. نویسنده با استفاده از نمادها و اشارههای غیرمستقیم، به دشمنی صهیونیسم با تفکرات شیعی و همچنین ارتباط آرمان آزادی فلسطین با مراسم اربعین و ظهور پرداخته است.
به سفارش مادرم: بیستوچند روایت از مأموریتی خانوادگی در عراق
معرفی کتاب
این کتاب شامل چند روایت از مراسم اربعین در کشور عراق است که به قلم نویسنده تحریر شده است. او که خود علاقه چندانی به شرکت در اربعین نداشت، توسط دوستانش برای شرکت در این آیین پرشور دعوت میشود و به سفارش و تقاضای مادرش که خود ناتوان از حضور بود، دعوت دوستانش را قبول میکند.
نویسنده بعد از شرکت در اربعین، بسیار به این مراسم بسیار علاقهمند شده و به توصیف حال و هوای آن مکان و افراد میپردازد و اتفاقی که در اربعین افتاده است را خطاب به مادرش در کتاب حاضر شرح میدهد...
نویسنده بعد از شرکت در اربعین، بسیار به این مراسم بسیار علاقهمند شده و به توصیف حال و هوای آن مکان و افراد میپردازد و اتفاقی که در اربعین افتاده است را خطاب به مادرش در کتاب حاضر شرح میدهد...
مسیر خارج از نقشه
معرفی کتاب
مجید نویسندهای است که برای پیاده روی اربعین به همراه دوستش کرار که بناست راهنمای او باشد راهی عراق میشود اما در این میان اتفاقاتی میافتد و مجید مورد لطف و ملاطفت امام حسین علیه السلام قرار میگیرد و این مسیر را بهگونهای دیگر و در زمانی دیگر طی میکند. او به گذشته میرود و با چشم خود با عاملان واقعه کربلا، دشمنان امام و برخی یاران ایشان مواجه میشود و شروع به نگارش و روایتگری حوادث و پیشامدهایی میکند که خود با چشم و گوشش با آنها رو به رو شده است.
چای عراقی: مجموعه داستان گروهی اربعین
معرفی کتاب
این کتاب، مجموعهای از خاطرات پیادهروی اربعین است که توسط گروهی از نویسندگان بهصورت داستان نوشته شده است. «اردل»، «هنوز باران میبارد»، «چفیه کربلا»، و «خانه دشمن»، برخی از عناوین داستانهای کتاب است. این داستانها به تمام ابعاد انسانی این پدیده پرداخته و گاه با زبانی طنز خواننده را بهصورت مستقیم با آن مواجه میکند. داستان «چای عراقی» درباره پسری 10، 12ساله است که در پیادهروی اربعین بهطرف نهری که کمی دورتر از خانه است میرود و آب برای درست کردن چای میآورد. او نذر دارد که تا شب نشده به 400زائر چای بدهد... .
ننهاربعین و ساک عجیبوغریب
معرفی کتاب
این داستان، داستانی پیرامون پیادهروی اربعین است. «ننه اربعین»، پیرزنی زرنگ است که گوشه چارقدش نُقل و آبنبات دارد و تا چشم از او برمیدارند به زیرزمین میرود و کمد و چمدانها را زیرورو میکند... . «خدمت»، «ایثار» و «فداکاری» سه موضوع محوری داستان با هدف معرفی یک نوع سبک زندگی برای درک بهتر کودکان است.
نذر مخصوص
معرفی کتاب
موضوع این کتاب، رابطه کودکان با اربعین حسینی است. هدف این کتاب، آموزش کارهای خوبی است که بچهها در این روز میتوانند انجام بدهند. نذر یکی از سنتهای اصیل اسلامی است که در ذهن برخی از ما محدود به پخش غذا، شربت، و...، شده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده، مفهوم صحیح نذر کردن را برای بچهها ترسیم کند. متن روان کودکانه، شخصیتپردازی درست و تصویرگری زیبا از ویژگیهای کتاب است.
کبوتر پرطلا
معرفی کتاب
در این داستان «آقای فرهیخته» به همراه خانوادهاش، همسر و دو فرزندش «معصومه» و «رضا» راهی پیادهروی اربعین میشوند. معصومه و رضا فاصله بین عمودها را با یکدیگر مسابقه میدهند، وقتی به عمود 803 میرسند همزمان با اذان ظهر، پسرک کوچک عربی، که همسن رضاست پیش آنها میآید و دعوت به موکبشان میکند. وقتی خانواده آقای فرهیخته به موکب «ابوحسن» میآیند، متوجه میشوند که آنها نذری دارند که به کمک آقای فرهیخته میتوانند آن را ادا کنند... .