چای عراقی: مجموعه داستان گروهی اربعین
معرفی کتاب
این کتاب، مجموعهای از خاطرات پیادهروی اربعین است که توسط گروهی از نویسندگان بهصورت داستان نوشته شده است. «اردل»، «هنوز باران میبارد»، «چفیه کربلا»، و «خانه دشمن»، برخی از عناوین داستانهای کتاب است. این داستانها به تمام ابعاد انسانی این پدیده پرداخته و گاه با زبانی طنز خواننده را بهصورت مستقیم با آن مواجه میکند. داستان «چای عراقی» درباره پسری 10، 12ساله است که در پیادهروی اربعین بهطرف نهری که کمی دورتر از خانه است میرود و آب برای درست کردن چای میآورد. او نذر دارد که تا شب نشده به 400زائر چای بدهد... .
ننهاربعین و ساک عجیبوغریب
معرفی کتاب
این داستان، داستانی پیرامون پیادهروی اربعین است. «ننه اربعین»، پیرزنی زرنگ است که گوشه چارقدش نُقل و آبنبات دارد و تا چشم از او برمیدارند به زیرزمین میرود و کمد و چمدانها را زیرورو میکند... . «خدمت»، «ایثار» و «فداکاری» سه موضوع محوری داستان با هدف معرفی یک نوع سبک زندگی برای درک بهتر کودکان است.
نذر مخصوص
معرفی کتاب
موضوع این کتاب، رابطه کودکان با اربعین حسینی است. هدف این کتاب، آموزش کارهای خوبی است که بچهها در این روز میتوانند انجام بدهند. نذر یکی از سنتهای اصیل اسلامی است که در ذهن برخی از ما محدود به پخش غذا، شربت، و...، شده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده، مفهوم صحیح نذر کردن را برای بچهها ترسیم کند. متن روان کودکانه، شخصیتپردازی درست و تصویرگری زیبا از ویژگیهای کتاب است.
کبوتر پرطلا
معرفی کتاب
در این داستان «آقای فرهیخته» به همراه خانوادهاش، همسر و دو فرزندش «معصومه» و «رضا» راهی پیادهروی اربعین میشوند. معصومه و رضا فاصله بین عمودها را با یکدیگر مسابقه میدهند، وقتی به عمود 803 میرسند همزمان با اذان ظهر، پسرک کوچک عربی، که همسن رضاست پیش آنها میآید و دعوت به موکبشان میکند. وقتی خانواده آقای فرهیخته به موکب «ابوحسن» میآیند، متوجه میشوند که آنها نذری دارند که به کمک آقای فرهیخته میتوانند آن را ادا کنند... .