چراغ این خانه خاموش است
معرفی کتاب
حمایت از تولید ملی امری ضروری است و بر هر ایرانی واجب است که تا آنجایی که امکان دارد برای رفع نیازها و تأمین امکانات خودش، به سراغ کالاهای ساخت ایران برود. داستان حاضر درباره یک کارگاه یخچالسازی است که به دلیل کمبود مواداولیه و بودجه تعطیل شده است. حالا فریدون و برادرش امیرمحمد باید دنبال راهی بگردند تا کارگاه داییجان مهندس را از تعطیلی همیشگی نجات بدهند. این داستان داستان ناامیدنشدن، مقاومت، مبارزه، جهاد اقتصادی و حمایت از تولیدات داخلی است.
بابا میگه: حق مردمه
معرفی کتاب
بابا میگوید: «اگه میخوای با خدا حرف بزنی نماز بخوان و اگه میخوای حرفهای خدا را بشنوی قرآن بخوان و بزرگترین جمله خدا تو قرآن که بهش میگیم آیه، درمورد حق مردمه و از ما بندههاش میخواد که هوای همدیگر را داشته باشیم و به حقوحقوق هم احترام بگذاریم». خدا هم حقوحقوقی دارد که باید مراقب آنها باشیم. اما خدا میفرماید: حق مردم از حق من مهمتر است. برای اینکه بدانید حق مردم چیست و چگونه باید به آنها احترام گذاشت بیستوهفت حکایت کوتاه این کتاب را بخوان. این حکایتها با زبانی ساده و عنوان کردن نمونههای مختلفی از حقالناس، مخاطبان را با این مفهوم بیشتر آشنا میکند.
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: کوچ استاد
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. ابوالفضل بیهقی در این داستان درباره غم از دست دادن استادش بونصر مشکان صحبت کرده است. او اشاره کرده است که بونصر مردی با فراست و امین بود. به خاطر اینکه بونصر درباره ابوالفضل بیهقی به امیر و وزیر مطالب خوبی گفته بود، او را به سمت معاونت بوسهل زوزنی، رئیس دیوان رسالت، منصوب کردند. کار برای بیهقی دشوار بود...
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: اشتباه کوچک
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. درا ین جلد میخوانیم «امیرمسعود برای نبرد با فردی به نام طغرل با لشکری عزیم راهی نیشابور شد. امیر تصمیم گرفته بود که طوری طغرل و سپاهش را محاصره کند که راه فراری برای او باقی نماند. طغرل سوارانی داشت که چابک بودند و به او خبردادند که امیر برای سرنگونیاش لشکر کشیده است. همه مطمئن بودند که طغرل گرفتار میشود اما یک اشتباه کوچک باعث شد سختیهای زیادی پیش بیاید...»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: فرجام بکتوزون
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم: «بکتوزون سپاهسالار نیشابور بود و امیرمحمود که در بلخ بود از اینکه نیشابور را به بکتوزون سپرده بودند ناراحت بود. ابوحارث امیرخراسان هوای هر دوی اینها را داشت. امیرمحمود اما روزی تصمیم گرفت بکتوزون را از سر راه بردارد. ابوحارث سعی کرد میان این دو صلح برقرار کند اما خودش گرفتار توطئه بکتوزون شد و ...»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: طاووسهای سرزمین غور
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم «عبدالغفار تعریف میکند که روزگاری سلطان محمود فرزندانش مسعود، محمد و یوسف را به سرزمین داور میآورد و در آنجا مستقر میکرد تا از جنگ بازگردد. این بچهها در سرزمین داور در خانهی بایتگین ساکن میشدند. بسالمی معلم این امیرزادگان بود و به آنها درس میداد. بایتگین والی این سرزمین از سیستان با خودش صدوسی طاووس نروماده آورده بود که به زودی کلی تخم گذاشتند و تعدادشان زیاد شد...»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: روز هشتم
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم: «عمرولیث پسری جوان و دلاور به نام محمد داشت. از قضا در پنج منزلی سیستان محمد سخت مریض شد و نمیشد او را تکان بدهند. به همین دلیل در آنجا ماند. طبیبان بسیاری بر بالین او میرفتند اما از کاری از پیش نمیبردند. عمرولیث برای رسیدگی به امور سیستان راهی شد و پسرش را با ندیمان و نوکران تنها گذاشت اما مدام از احوال پسرش خبر میگرفت تا روز هشتم....»
قصههای تصویری از تاریخ بیهقی: دو مرد زاهد
معرفی کتاب
بیهقی در دیوان، رسالتنامهها و فرمانهای مهم پادشاهان و امیران را مکتوب میکرد. کتاب تاریخ بیهقی کاملترین سند از روزگار غزنویان به قلم ابوالفضل بیهقی است. بیهقی با قلمی شیوا، دقیق و هوشمندانه وقایعی که دیده یا از افراد معتمد شنیده در این کتاب ثبت کرده است. از این اثر سی جلدی تنها پنج جلد آن باقیمانده و به دست ما رسیده است. در مجموعة حاضر داستانهایی از تاریخ بیهقی با زبانی ساده بازآفرینی و تصویرسازی شده است. در این جلد میخوانیم: «حاکم بغداد به مکه رفت تا خانه خدا را زیارت کند. به او گفتند دو زاهد در مکه هستند که تاکنون پیش هیچ حاکمی نرفتهاند. حاکم تصمیم گرفت با وزیرش پیش این دو برود و آنها را بیازماید و ببیند کدامشان اهل خودنمایی و پول دوست و کدامشان زاهدتر است. پس راهی خانه ابنسماک و عبدالعزیز شدند...»
وریا
معرفی کتاب
این داستان درباره دختری نوجوان است که میخواهد زندگی را آنجور که دوست دارد تجربه و خودش خطمشی آیندهاش را تعیین کند، اما این انتخاب و رسیدن به زندگی خاص، به آن سادگی که فکر میکند نیست و خیلی دردسر دارد. نویسنده ماجرای فراز و نشیبهای زندگی و سختیهایی که در سر راهش قرار گرفته را با زبانی صمیمی روایت میکند.