ربکا
معرفی کتاب
«ربکا» دختری یازده ساله و یتیم است که با خانواده «رندل» زندگی میکند. او دوست دارد شهر «میل تاون» را ببیند. آقای «کاب»، پستچی، به او قول میدهد که اگر خاله «میراندا» اجازه بدهد، او را به آن شهر ببرد. ربکا در خانه رندلها به مدرسه میرود؛ اما از بودن کنار میراندا خسته شده است؛ چون او بسیار سختگیر است. به همین علت، در شبی بارانی به خانه کاب میرود تا به کمک او به خانهاش بازگردد؛ اما کاب سعی میکند راهحل بهتری پیدا کند.
ایلیاد
معرفی کتاب
«پاریس» پسرِ شاه «تروا»، «هلن»، همسر زیباروی «منلائوس» را میدزدد. پادشاه «آگاممنون»، برادر منلائوس، جنگی را علیه تروا آغاز میکند تا انتقام برادرش را بگیرد و ترواییها را تنبیه کند. شجاعترین فرماندهان آگاممنون او را در این جنگ همراهی میکنند. این ارتش بزرگ که «آخایوس» نام دارد، حدود نُه سال با ارتش تروا میجنگد؛ ولی نمیتواند تروا را شکست دهد تا اینکه... .
رابینسون کروزوئه
معرفی کتاب
«رابینسون کروزوئه» نوزده ساله، در «یورک» انگلستان، در کنار خانوادهاش زندگی راحتی دارد. او به سفر دریایی علاقهمند است و اولین سفرش را آغاز میکند. رابینسون با پشت سر گذاشتن خطرات بیشمار در برزیل اقامت میکند؛ اما به پیشنهاد یکی از دوستانش تصمیم میگیرد به آفریقا برود و برای کارهای مزرعه، چند برده بیاورد. اینبار کشتی رابینسون، میشکند و همه سرنشینان آن غرق میشوند؛ اما رابینسون به صورت معجزهآسایی نجات مییابد و امواج دریا او را به جزیرهای غیرمسکونی میبرند. او ۲۸ سال در آنجا تنها زندگی میکند تا اینکه... .
تام سایر
معرفی کتاب
این رمان شرح زندگی نوجوانی به نام «تام سایر» است که کنارِ رود «میسیسیپی» به دنیا آمده و بزرگ شده است. تام یتیم است و با عمهاش زندگی میکند و از مدرسه و کار متنفر است. او در حسرت زندگی پسری ولگرد و همسن و سالش به نام «هاکلبریفین» است. او و دوست جدیدش، هاکلبری، تصمیم میگیرند دزد دریایی شوند. در این مسیر آنها به رازهای وحشتناکی پی میبرند و درگیر اتفاقات تازهای میشوند.
سه تفنگدار
معرفی کتاب
این رمان قهرمانیها و دلاوریهای سه تن از تفنگداران «لویی سیزدهم»، به نامهای «آتوس»، «پورتوس»، «آرامیس» و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام «دارتانیان» است که در طول داستان عضو تفنگداران سلطنتی میشود. این چهار نفر با هم پیمان دوستی میبندند و در همه مهالک و مخاطرات با یکدیگر هستند. «الکساندر دوما» در این رمان تاریخ قسمت کوچکی از فرانسه را با مهارتی ویژه برای خوانندگان روایت میکند.
هاکلبریفین
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسری بیسرپرست، به نام «هاک» است که با دوستش، «تام»، پولهایی را که دزدان پنهان کردهاند، پیدا میکنند و ثروتمند میشوند. قاضی شهر، پولها را برای بچهها در بانک میگذارد و زنی تنها، هاک را به عنوان پسرخوانده میپذیرد. حالا هاک اتاقی مخصوص به خودش دارد و به مدرسه میرود؛ ولی سر و کله پدر هاک پیدا میشود. او پولهای هاک را میخواهد. او هاک را میدزدد و به کلبهای در اعماق جنگل میبرد. چه سرنوشتی در انتظار هاک است؟
پیمان سیاوش
معرفی کتاب
پس از آنکه «کیکاووسشاه»، فرزندش، سیاوش، را ناپاک میخواند و او را وادار میکند که از هفت کوه آتش بگذرد، سیاوش راهی سرزمین توران میشود. سپهسالار «پیران» به استقبال او میآید و سیاوش را به کاخ افراسیاب میبرد؛ اما در دل سیاوش غوغایی برپاست. افراسیاب همان است که سالها با ایرانیان جنگیده است و بسیاری از او هراسان هستند. در این سرزمین، چه سرنوشتی در انتظار سیاوش است؟
سیاوش و سرزمین مادری
معرفی کتاب
جلد ۲۹ از مجموعه «رمانهای شاهنامه»، شامل یازده داستان کوتاه بازنویسی شده از داستانهای «شاهنامه فردوسی» است. نام بعضی از این داستانها به این قرار است: «تنهایی»، «سرنوشت»، «سرزمین مادری»، «دیدار دیو»، «عروسی» و «تبار اهورایی». در این داستانها روایتی از گریختن «سیاوش» از مکرهای «سودابه»، همسر «کیکاووسشاه»، جنگ سیاوش با تورانیان، خواب دیدن سیاوش پیش از آغاز جنگ، آمدن «گرسیوز»، از سوی «افراسیاب» برای صلح با ایرانیان و... بازگو میشود.
سیاوش در آتش
معرفی کتاب
در جلد ۲۸ از مجموعه «رمانهای شاهنامه» دَه داستان به هم پیوسته روایت میشود. «نخستین آتش»، «فره ایزدی»، «پیمان»، «دو طاووس» و «گناه» نام بعضی از این داستانهاست و قهرمان همه این داستانها «سیاوش» است. مرگ «آفرینبانو»، مادر سیاوش، حسادت و خشم «سودابه»، همسر «کیکاووسشاه»، به سیاوش و عشق دروغینش به او، نقشههای سودابه برای راضی کردن سیاوش به منظور قتل کیکاووس و برپا کردن آتش برای اثبات بیگناهی سیاوش، از جمله موضوعهای این داستانهاست.
سیاوش و آفرین
معرفی کتاب
«آفرین»، دختر شهریار «گرازان» و از تبار «گرسیوز»، برادر «افراسیاب»، است. گرازان شنیده که دخترش دل به بردهای ایرانی سپرده است و به همین علت قصد جان او را دارد؛ اما همسرش، «تورانداخت» به جای آفرین طعمه شمشیر شوهرش میشود و دختر میگریزد... . آفرین سر از بارگاه «کیکاووس» درمیآورد. کیکاووس او را به قصر میبرد شاید برایش پسری به دنیا بیاورد تا پس از کیکاووس، ایرانزمین بدون پادشاه نماند؛ اما سودابه چه خواهد کرد؟ و آن برده ایرانی که آفرین دل به او سپرده است، کیست؟