ایران مقتدر: خلاصهای کوتاه و ساده از کتاب صعود چهلساله
معرفی کتاب
این کتاب در تلاش است تا دستاوردهای چهل ساله انقلاب اسلامی را بر اساس آمار بینالمللی معرفی کند و درباره آنها توضیحاتی دهد.
برخی از این دستاوردها که به طور مبسوط در کتاب بررسی شدهاند، عبارتاند از: گسترش عدالت اجتماعی؛ گسترش برخورداریهای عمومی؛ پیشرفت زیرساختهای صنعتی و انرژی؛ عزت و اقتدار.
برخی از این دستاوردها که به طور مبسوط در کتاب بررسی شدهاند، عبارتاند از: گسترش عدالت اجتماعی؛ گسترش برخورداریهای عمومی؛ پیشرفت زیرساختهای صنعتی و انرژی؛ عزت و اقتدار.
العم قاسم
معرفی کتاب
این کتاب مصور 20 داستان دارد و شخصیت حاج قاسم سلیمانی را در ابعاد متعدد، مثلاً رفتار ایشان با خانواده و مدیریت نظامیشان، از زاویههای گوناگون برای خوانندگان روایت میکند. داستانها، از زبان فارسی به زبان عربی ترجمه شدهاند و قصد دارند علاوه بر آشناکردن مخاطبان با حاج قاسم، زبان عربی آنها را نیز تقویت کنند.
نبرد تکخوان
معرفی کتاب
«ایمان»، پسر نوجوانی است که مثل تمام همسنوسالهای خودش در دههی60، ماجرا و شیطنتهای نوجوانی را پشتِسر میگذارد. او دو دوست صمیمی بهنام «هادی» و «محسن» دارد که معروف به «سهتفنگدار» هستند. همهجا و همهوقت این سه دوست با هم هستند تا زمانیکه حرف یک مسابقه پیش میآید. مسابقه سرود استانی در بین مدارس شهر برگزار میشود، که در آخر، گروه سرود برنده، به یک اردو به پادگان و مناطق جنگی میروند تا برای رزمندگان سرود را اجرا کنند. آقای «اسطیری»، معلم پرورشی، اعلام مسابقه میکند و مشکل از جایی پیش میآید که برای اجرای تکخوانی سرود، فقط یک نفر باید انتخاب شود... .
پهلوی ستایی در ترازوی تاریخ
معرفی کتاب
این کتاب در دو بخش افرادی را که از حکومت پهلوی دفاع میکنند، تحلیل و سپس آنها را نقد میکند. بخش اول با مروری جریانشناسانه بر تحولات قبل و بعد از انقلاب، شرایط مردم و کشور قبل از سال 57 و انگیزه دوستداران پهلوی بابت دفاع از این سلسله را مطالعه میکند. در بخش دوم ادعای طرفداران حکومت پهلوی درباره ماهیت کودتای سوم اسفند و دولت رضاشاه که با کمک انگلیسیها روی کار آمد را بررسی و ارائه میکند.
تاریخ با طعم ذغال اخته
معرفی کتاب
این کتاب به داستانی در دل تاریخ پهلوی و به ماجراهای دوران رضاشاه میپردازد. داستان از علاقه یک زن و مرد به هم آغاز میشود؛ زن و مردی که دو روحیه متفاوت داشتند؛ زن که «آنا» صدایش میزنند و از مخالفان رضاشاه است اما مرد از قزاقها و کهنهسربازهای او. نویسنده تلاش دارد تا با استفاده از نثری شیرین، شخصیتپردازی و با استفاده از گفتوگوهای متعدد خواندن این اثر را برای مخاطب خود شیرین کند. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «از حرفی که شنیدم جا خوردم. فرهاد داشت میگفت رضاشاه پسر احمدشاه بوده! ناآگاهترین آدمها نیز چنین مطلبی را نمیگفتند. فکر کردم دارد به عمد حرفهای چرت و پرتی میزند تا موضوع مورد بحث را کلاً به بیراهه بکشد. رو کردم به فرهاد و گفتم: «کاری به این کل انداختنهایتان ندارم، اما... اینی که گفتی مسخره است فرهاد جان.»