Skip to main content

سر بر خاک دهکده

معرفی کتاب
این کتاب، روایت سفر بانویی نویسنده، از پیاده‌روی اربعین است. زنی که روزی به دهکدۀ «خاک بر سر» سفر کرده است، حالا به دهکده‌ای سفر می کند که دوست دارد سر بر خاکش بگذارد. دهکده‌ای که شهردارش همان علمدار کربلا است و از سفری می نویسد که سراسر رحمت است و جذبه. روایتی ملازم با اشک و خندۀ توامان.

دخترها بابایی‌اند: شهید مدافع حرم جواد محمدی به روایت خانواده

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه روایاتی از شهید مدافع حرم، «جواد محمدی»، به روایت خانوادۀ این شهید است. جواد محمدی چهارمین شهید مدافع حرم، از شهر «دُرچه»، از توابع اصفهان است. او در یازده خرداد‌ماه سال 1396 به سوریه رفت و در شانزده خرداد‌ماه 1396 با اصابت گلوله به پا و پهلویش، همزمان با 11 ماه مبارک رمضان به شهادت رسید و پیکرش بعد از 25 روز چشم‌انتظاری، پیدا شد و به وطن بازگشت. کتاب شرحی از روابط پراحساس این شهید با خانواده‌اش را ارائه کرده است.

چهل دسته‌گل سفارشی برای مزار بی‌نشان مادر

معرفی کتاب
این کتاب گزیده‌ای از خاطرات چهل شهید است که در آن، روایت و شعر درهم آمیخته شده است. کتاب حکایت دلدادگی چهل شهید به حضرت زهرا (س) است و مؤلف می‌کوشد به شهدای دفاع مقدس بسنده نکند و برگ‌های این مجموعه را به روایت از شهدای مدافع حرم و شهدای انقلاب نیز آراسته سازد.

تونل سوم

معرفی کتاب
این کتاب داستان پسر نوجوانی به نام «وحید» است. او در مدرسه چندان کودک محبوبی نیست؛ اما کم‌کم که بزرگ کی‌شود، نگاهش به دنیا تغییر می‌کند. داستان با کودکی وحید در مدرسه شروع می‌شود و با جوانی او ادامه پیدا می‌کند. جایی که وحید به صف انقلابیون می‌پیوندد و جلوی جنایت‌های رژیم شاهنشاهی می‌ایستد.

مربع های قرمز: خاطرات شفاهی حاج‌حسین یکتا از کودکی تا پایان دفاع مقدس

معرفی کتاب
در این کتاب خاطرات شفاهی حاج «حسین یکتا»، از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس مرور شده است. حسین یکتا متولد شهر قم، مردی بود که برای دفاع از وطنش در جنگ هشت‌ساله ایران و عراق، یک چشم خود را از دست داد. وی پس از جنگ در سِمت‌های مختلفی مشغول به فعالیت و خدمت‌رسانی بود؛ اما مهم‌ترین چیزی که حسین یکتا با آن شناخته می‌شود، برگزاری اردوهای راهیان نور است که موجبات بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان را از مناطق جنگ‌زده فراهم کرده است.زندگی و خاطرات راوی شناخته شده جنگ حاج حسین یکتا

شهید نوید: روایتی از زندگی شهید مدافع حرم نوید صفری

معرفی کتاب
روایت زندگی‌‌ای که شانزده تیر سال 1365 در محلۀ تهران‌پارس تهران، آغاز می‌شود و صحنۀ آخرش در صحرای بوکمال سوریه، رقم می‌خورد. همان‌طور که خود شهید «نوید »آرزو کرده بود. این کتاب مجموعه روایت‌هایی از زبان خانواده، دوستان و همسر شهید است که در هرروایت بخشی از خصوصیات اخلاقی شهید را مطرح می‌کند. قرار گرفتن عین متن دست‌نوشته‌های شهید در لا‌به‌لای روایت‌های کتاب، از خصوصیات این اثر است که مخاطب را با فکر و اعتقاد شهید نوید به‌خوبی آشنا می‌کند.

آرام جان

معرفی کتاب
این کتاب خاطراتی از زندگی شهید «محمدحسین حدادیان» است. او که برای مقابله با داعش در جبهه سوریه هم جنگیده بود، در همین تهران به شهادت رسید. محمد‌حسین متولد سال 1374 بود که در واقعۀ خیابان پاسداران تهران، به دست دراویش شورشی گنابادی به شهادت رسید.

حاج احمد: خاطرات سردار شهید حاج‌احمد کاظمی

معرفی کتاب
این کتاب خاطرات و روایت زندگی شهید «احمد کاظمی» است از آغاز تا شهادت. خاطرات ناگفته و جدید از زوایای زندگی، دوران کودکی تا مبارزات انقلابی حاج‌احمد، خاطرات دوران آموزش‌های چریکی در سوریه و لبنان، حضور پرماجرا در کردستان، چگونگی عزیمت به جنوب و تشکیل تیپ هشت نجف اشرف، حضور در عملیات‌های مختلف و رشادت‌های او از مطالب کتاب است.

نامه‌ای برای رها: زندگینامه شهیدان محب به روایت زینب محب

معرفی کتاب
این کتاب با حوادث پیش از انقلاب 57 در روستای صحرارود از توابع شهر فسا آغاز می‌شود. زمانی‌که فعالیت در حزب جمهوری و اعتراض به حکومت پهلوی، باعث جانباز شدن پدر شهیدان «محب» می‌شود. در ادامه ما روایت شهادت سه شهید و در‌نهایت سرگذشت «غلامحسین محب» از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، را با روایتی خواهرانه و در قالب نامه‌ می‌خوانیم. «رها» دختر جوانی است که در مدرسه بسیار شیطنت می‌کند. یک بار «زینب محب» او را در حیاط مدرسه می‌بیند و مچ او را می‌گیرد؛ اما به‌جای اینکه مانند معلمان دیگر آبروی او را پیش خانواده‌اش ببرد، رها را... .

مثل یک خواب شیرین: شهید مدافع حرم سردار حاج‌حمید مختار‌بند به روایت همسر

معرفی کتاب
سردار حاج «حمید مختاربند»، سال‌ها در جبهه‌های دفاع مقدس بود و بعد از جنگ دغدغه‌های فرهنگی را دنبال کرد و جدای از آن‌ها، مناصب مختلف داشت و حتی به ریاست بانک‌های انصار استان‌های جنوبی و بعد استان قم رسید؛ ولی مجاهدت را فراموش نکرد. او همه‌چیز را ر‌ها کرد و به سوریه رفت و همان‌جا به شهادت رسید. شرح زندگی این شهید از زبان همسر او روایت شده و این کتاب به قلم دختر شهید به رشته تحریر درآمده است.