تا خانه در باران
معرفی کتاب
باران میبارید، هنگامیکه «فرَنسی» همراه مادر و خواهر کوچولویش که هنوز به دنیا نیامده بود، از مادربزرگش خداحافظی میکرد. پدر فرَنسی در دریا کار میکرد و مادر میگفت به زودی میآید. آنها با ماشینشان به راه افتادند و چه بارانی! در بزرگراه، روی صف دراز ماشینها باران میبارید. روی تپه، بچهخرگوشی دنبال سرپناه میگشت، چندصدمتر بالاتر، شاهینی شکارش را گم کرده بود، در تقاطع، دو مرد که خیسِ خیس بودند، بگومگو میکردند و... . سرانجام باران قطع شد و خورشید بیرون آمد و وقتی فرَنسی و مادرش به خانه رسیدند... .
برادر مزاحم من
معرفی کتاب
پسر کوچک، برادر بزرگتری دارد که با او یک اتاق مشترک دارد. آنها یک تخت دوطبقه دارند و برادر کوچکتر از اینکه او همیشه باید بالا بخوابد ناراحت است. پسرک از اینکه برادرش جورابهایش را به تخت او آویزان میکند، از اینکه راکت تنیسش را روی قاب عکس او آویزان میکند و... ناراحت و عصبانی است. پسرک فکر میکند اتاقشان به اندازه دونفر جا ندارد و نمیداند این وضعیت تا کی ادامه پیدا میکند تا اینکه... .
عشق یعنی چی؟
معرفی کتاب
روزی «زی»، رباتِ کوچولو، نامه رنگورو رفتهای پیدا کرد که فقط دو خط آخرش خوانده میشد: « باعشق، از طرف بیترس». زی نمیدانست عشق چیست. برای همین صبح روز بعد راه افتاد تا معنی آن را بفهمد. سمور آبی هم نمیدانست عشق چیست. آن دو با هم رفتند تا بیترس را پیدا کنند و از او بپرسند. زی و سمور آبی به هرکسی میرسیدند، سراغ بیترس را میگرفتند و معنی عشق را میپرسیدند. هیچکس او را نمیشناخت؛ اما هرکس نظرش را درباره عشق میگفت تا اینکه... .
ظرفیت حقوق در تحکیم خانواده
معرفی کتاب
شناسایی مشکلات و آسیبهای خانواده و ریشهیابی آن و نیز معرفی راهحلهای دانش حقوق در تقویت و تحکیم خانواده، موضوع اصلی کتاب حاضر است. مفاهیم و مبانی ظرفیتسنجی حقوقی خانواده، مبانی تحکیم خانواده، ظرفیتهای غیرقضایی، شبه قضایی و قضایی تحکیم خانواده، و آسیبشناسی حقوقی تحکیم خانواده از مباحث این کتاب هستند.
خانهی من
معرفی کتاب
مجموعه داستانهای دنیای ما، مجموعهای جذاب و کاربردی برای کودکان خردسال است که در هر جلد، «آرشیبالد» شخصیت داستان، قصهای از زندگی خودش تعریف میکند. در کتاب «خانهی من»، آرشیبالد از اولین خانهاش در دوره جنینی میگوید و از خانهای که در آن زندگی میکند و خانههای دیگران. وقتی دنیا را بهتر میشناسد به یک نتیجه مهم میرسد: مهم نیست که خانهات کجا و چه شکلی است. مهم این است که همخانهایهایت چه کسانی هستند.
قصه گرگ
معرفی کتاب
پدر ِ «میشل»، هرشب قصهای برای او تعریف میکند. اینبار میشل از پدرش میخواهد که قصهای درباره یک مرغ بگوید. میشل اسم مرغ را «رنگینکمان» میگذارد و پدرش ادامه میدهد که رنگینکمان در لانهای در مزرعه و ته جنگلی تاریک زندگی میکند، جنگل تاریکی که گرگی هم آنجا هست و... . هرشب پدر قسمتی از داستان مرغ رنگینکمان را برای پسرش تعریف میکند، داستانی که پدر و پسر با هم آن را خلق میکنند و... .