Skip to main content

شیرا

معرفی کتاب
شیری که سلطان جنگل است چند شب نخوابیده الان می خواهد که حیوانات او را بخوابانند و اگر توانستند تاجش را به آنها بدهد. همه ادعا می کنند که شبها بیدارند و می توانند شیر را بخوابانند ولی نمی توانند جز خرگوش که ...

پسر خیلی خیلی خیلی کنجکاو!

معرفی کتاب
داستان این کتاب به توضیح کنجکاوی در کودکان می‌پردازد. وقت خواب است، مامان به «آرمان» کمک می‌کند که آماده خواب شود، اما آرمان کلی سؤال دارد؛ مثلا چرا خورشید غروب می‌کند و اصلا از کجا می‌آید؟ آدامس بادکنکی را چطوری درست می‌کنند؟ و... . مامان با صبر و حوصله به سؤال‌هایش جواب می‌دهد و به او یادآوری می‌کند که... .

خواب

معرفی کتاب
در این کتاب از مجموعه‌ «سؤالات کوچک من» درباره «خواب» چیزهای زیادی می‌آموزید؛ مثلا چرا بچه‌ها باید بیشتر از بزرگ‌ترها بخوابند؟ یا خوابیدن چه فایده‌ای دارد؟ یا وقتی که ما خواب هستیم، در مغز ما چه اتفاقاتی می‌افتد؟ با «لئونارد»، همراه شوید تا پاسخ این سؤال‌ها را پیدا کنید.

من گاستون بی‌خواب هستم

معرفی کتاب
«گاستون» یک اسب شاخدار کوچک است، که یال جادویی‌اش رنگین‌کمانی است و با هر احساسی رنگش عوض می‌شود. امشب گاستون نمی‌تواند بخوابد. همه جا می‌پرد و دیوانه‌بازی می‌کند. او خسته است. چندین بار توی تختش غلت می‌زند. انگار یک چیزی کم دارد...، حالا او چه نقشه‌ای می‌کشد تا بتواند بخوابد؟

تو هم بخواب کوچولو

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل دَه شعر و لالایی است. لالایی‌ها درباره بچه حیوانات است؛ از جمله بچه پرستو، بچه بوقلمون، بچه اردک، بچه بره و... . در شعرِ نی‎نی پرستو، پرستوکوچولو روی درخت خوابیده و در خواب می‎خندد؛ چون خواب می‌‏بیند که با مادرش به سفر دور دنیا رفته است. کودک نیز می‌‏خوابد تا در روزهای آینده با پدر و مادرش به سفر برود. نی‎نی بوقلمون در لانه خوابیده و خواب می‌‏بیند که... .

لالا لالا کوچولو

معرفی کتاب
این کتاب حاوی دَه شعر و لالایی است. شعرها درباره بچه حیوانات است که هرکدام چه خوابی می‏‌بینند. مادر برای کودکش می‎خواند که نی‎نی پشه در خواب می‎خندد؛ چون خواب می‎بیند که با خانواده‌اش دور میز نشسته‎اند، حرف می‌‏زنند و می‌‏خندند، مادر برای کودکش لالایی می‎خواند که بخوابد چون او تا صبح کنارش می‌‏ماند. نی‎نی پلنگ خواب می‏‌بیند که صورتی شده است، مادر برای کودکش لالایی می‎خواند تا بخوابد و فردا پلنگ صورتی را ببیند. نی‎نی دارکوب... .

چهارشنبه

معرفی کتاب
امروز چهارشنبه است و «یان» و «هنری» خیلی خسته هستند. آن‌ها چشم‌هایشان را می‌‏بندند تا بخوابند؛ اما ناگهان یان با صدای «بروم‌برام‌بروم»، از خواب بیدار می‏‌شود. این دیگر چه صدایی است؟ او هنری را بیدار می‌کند. یان می‏‌گوید حتماً صدای لوله بخاری پاک‎کن است. او تمام هفته مشغول کار بوده است و حالا لباس‌هایش را داخل ماشین لباسشویی انداخته است. آن‌ها تصمیم می‏‌گیرند صدا را دنبال کنند و... .

شنبه

معرفی کتاب
روز شنبه برادران موش دُم‌عصایی خیلی خسته شده‏‌اند. «یان» و «هنری» می‎خواهند زودتر بخوابند. آن‎ها چشم‌هایشان را می‏‌بندند؛ ولی ناگهان یان با صدای «قچ‌قیژ» از خواب می‌‏پرد. او هنری را بیدار می‏‌کند و می‏‌گوید این باید صدای خرچنگ دریایی باشد، حتماً با دست‌های بزرگش که شبیه قیچی است، در حال کوتاه کردن موهای یک سگ پشمالوست! هنری خیلی دلش می‏‌خواهد این صحنه را ببیند. بنابراین، هر دو راه می‌‏افتند و... .

آقای زیر‌تختی

معرفی کتاب
«جیم» در تختش دراز کشیده بود که ناگهان تشکش تکانی خورد و از زیر تختش، آقای «زیرتختی» بیرون آمد. او خودش را معرفی کرد و از جیم خواست که اجازه دهد تا کنارش روی تخت بخوابد! جیم خیلی تعجب کرد؛ اما اجازه داد و آقای زیرتختی خیلی زود به خواب رفت؛ ولی خروپف‌های او نمی‏‌گذاشت جیم بخوابد. جیم سراغ کمدش رفت تا گوش‌گیرش را بردارد که... .

جمعه

معرفی کتاب
امروز جمعه است و «یان» و «هنری» فکر می‌‏کنند می‌‏توانند راحت بخوابند و دیگر صدایی مزاحمشان نمی‎شود؛ ولی تازه خوابشان برده است که یان با صدای «خیش‌خیش‌خیش» بیدار می‌شود! اول از همه هنری را بیدار می‌کند. آن‌ها با تعجب متوجه می‌شوند جای صدا عوض می‎شود و یان فکر می‏‌کند یک کاهوسالادی با یک جوجه‎تیغی در حال دنبال‌بازی هستند! و این صدای برگ‎های کاهو است که موقع دویدن از هم جدا می‏‌شوند! آن‌ها می‎روند تا منبع صدا را پیدا کنند و... .