Skip to main content

اسبی که نمی‌خوابید

معرفی کتاب
قصه‌ی اسبی که نمی خوابید در مورد اسبی است که نه روز می‌خوابید و نه شب.
دستان او لرای بیخوابی او چاره‌ای اندیشیدند و هرکدام بخشی از خواب خود را به او دادند اما اسب باز هم خوابش نبرد و با غصه به خوابهایی که دوستانش به او داده بودند نگاه کرد و اشک در چشمانش جاری شد ... و فکری به ذهنش آمد...

دیوار ترسو

معرفی کتاب
در این کتاب چند داستان کوتاه درباره خودبینی، ناشکری، آشنایی با حیوانات و استفاده از اشیا در جای خود و نیز مهربانی و لطافت با زبان کودکانه و ساده و روان گرد آمده است.

قابلمه‌ راستگو

معرفی کتاب
کتاب علاوه بر قصه‌ "قابلمه‌ راستگو" حاوی 4 داستان کوتاه دیگر نیز هست.
قصه‌های این کتاب دارای حس کودکانه و زبان شیرین و ساده است. قصه‌ی قابلمه‌ راستگو به بیان توجه به محیط اطراف و ایجاد ارتباط دوستانه با دیگران است.

جاروی قلقلکی

معرفی کتاب
کتاب علاوه بر قصه "جاروی قلقلکی" دارای 4 قصه کوتاه دیگر هم هست. ویژگی قصه‌ها داشتن حس کودکانه و زبان شیرین و ساده‌ آنهاست.قصه جاروی قلقلکی به بیان ماجرای مورچه و جارو می پردازد که قلقلکی بودن جارو باعث زیبایی او می‌شود و بیان این نکته که هر چهره‌ای با خنده زیباتر است.

باران آتش

معرفی کتاب
مجموعه‌ی «هفت ‌نشانه» درباره هفت ‌علامت و هفت ‌روز برای نجات دنیاست و در آن، هفت‌ نوجوان با نام‌های «یاسمین»، «ایزابل»، «اندی»، «دیلن»، «جِی‌جِی»، «زاندر» و «میلا» با شرکت در مسابقه مرموز «شهامت»، برنده سه‌ چیز می‌شوند: «شهرت»، «ثروت» و «گشتن دور دنیا». اما این ‌هفت ‌نفر برای رویارویی با اتفاقات خطرناکی که از پی می‌آیند، آماده نیستند. هفت‌ نماد رازآلود که شهرتشان «اولین ‌نشانه» است، با پیش‌بینی یک‌ انفجار از راه می‌رسد و یکی از برندگان را وادار به جنگیدن برای نجات جانش می‌کند، و تمام کشورش را هم به آشوب می‌کشد و... .

دری با نور نارنجی

معرفی کتاب
در مدرسه شاگرد خیلی زرنگی نبود، کلاس دوم را دوبار خوانده بود. در ورزش هم خوب نبود و همیشه آخرین‌نفری بود که انتخاب می‌شد؛ اما از روزی که کلاس ششمی‌ها دعوتش کردند سرِ میزشان بنشیند، همه‌چیز تغییر کرد. از آن روز عجیب‌ترین ماجراهای زندگی‌اش شروع شد؛ از نجاتِ جانِ دختری که فکر می‌کرد شاهدخت است تا کلی دردسر با میمون عصبانی و دایناسور گرسنه و آدم‌فضایی‌ها!

گربه خرابکار برف دوست ندارد

معرفی کتاب
دارد برف می‌آید و پیشی تا حالا برف ندیده است، بنابراین می‌رود تا اطلاعاتی راجع به برف پیدا کند. برف سرد، آبکی و لیز و نرم است. ولی وقتی از فضای مجازی وارد فضای واقعی می‌شود...

فرانکلین درخت می‌کارد

معرفی کتاب
روز زمین پاک است و آقای «هیرون» به همه نهال اهدا می‌کند. اما «فرانکلین» نهال نمی‌خواهد، بلکه یک درخت بزرگ می‌خواهد تا بتواند میان شاخه‌هایش بازی کند. در راه برگشت به خانه، فرانکلین نهالش را گم می‌کند. تمام دوستانش نهال‌هایشان را کاشته‌اند و فرانکلین نگران نهال خودش است... .

باز چیزی گم کردی؟

معرفی کتاب
«آرنولد» دوست دارد چیزهای مختلف را جمع کند و دوستش، «لوئیس»، دوست دارد وسایل او را قرض بگیرد؛ اما خیلی‌وقت‌ها آن‌ها را گم می‌کند. وقتی آرنولد بهترین جواهر زندگی‌اش را به او قرض می‌دهد، خیلی نگران است که لوئیس آن را گم کند. اگر لوئیس این گنج را گم کند، دوستش را هم از دست می‌دهد؟

سنجاب پیشگو

معرفی کتاب
«آرنولد» یک خرس بزرگ است و «لوئیس» سنجابی خوش‌صحبت. آن‌ها بهترین دوستان هم هستند. روزی لوئیس اعلام می‌کند که سنجابی پیشگو است و ادعا می‌کند که می‌تواند آینده را پیشگویی کند؛ اما آرنولد شک دارد که بشود آینده را پیش‌بینی کرد.