Skip to main content

گنامینوها قدر آدم را نمی‌دانند

معرفی کتاب
چهار نوجوان برای شرکت در کلاس «انتخاب»، معرفی شده‌اند. معلم این کلاس، حاضر نیست به مدرسه برود و قبول کرده است که فقط به این چهار نفر درس بدهد! معلمی که در همسایگی بچه‌ها خانه دارد؛ ولی هیچ‌کدام او را نمی‌شناسند و هیچ‌کدام نمی‌دانند درس انتخاب چیست. جلسه اول کلاس، آقای معلم توضیح می‌دهد، انتخاب درسی است که به ما یاد می‌دهد چشم و گوشمان را باز کنیم. او درباره آفرینش انسان و نافرمانی شیطان می‌گوید و اینکه شیطان سوگند خورده است فرزندان انسان را فریب دهد و... .

من یک لاک‌پشتم

معرفی کتاب
زمان جنگ است. «ایاز» به خاطر نمره ریاضی‌اش هر روز کتک می‌خورد. معلم ریاضی، لاک‌پشت صدایش می‌کند و ایاز فکر می‌کند شاید به علت بلوز کاموای سبزی است که می‌پوشد. یه روز خبر شهادت دایی ایاز را می‌آورند. او همچنان در مدرسه کتک می‌خورد تا اینکه پدرش با معلم ریاضی دست‌ به یقه می‌شود و ریاضی را به او یاد می‌دهد. حالا دل ایاز گرم شده است؛ اما روزی متوجه می‌شود که پدرش هم می‌خواهد به جبهه برود. او سعی می‌کند مانع شود؛ ولی بی‌نتیجه است و او همچنان با معلم ریاضی مشکل دارد. بچه‌های دیگری هم هستند که با این معلم مشکل دارند و گویا براش نقشه‌ای کشیده‌اند.

بی‌خلوتی

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است. «دوشنبه‌های بارانی من»، «این دردهای خاکستری»، «ماه در باغ آلوچه»، «شهرزادها تمام نمی‌شوند» و «بی‌خلوتی»، نام برخی از این داستان‌هاست. قهرمان داستان «بی‌خلوتی»، دختری به نام «لیلی» است که در خانه قدیمی زندگی می‎کند، با پدری بیمار و زمین‌گیر. لیلی آرزو دارد روزی از این خانه برود، هرجا غیر از این خانه، اما پدرش اهمیتی به خواسته او نمی‌دهد. لیلی می‌داند که غیر از خودش و پدرش، دیگرانی هم در این خانه زندگی می‎کنند، افرادی که گویی تمام خانه را پُر کرده‌اند؛ اما آن‌ها چه کسانی هستند؟

در خواب‌هایم

معرفی کتاب
زن قالی‌باف برای نجات خانه‌اش از خراب شدن، نذر می‌کند قالیچه کوچکی ببافد و تقدیم حرم «امام‌رضا» (ع) کند. از طرفی «هانی»، پسر «سیدهاشم معبر»، عاشق «نبات»، نوه «حاج‌یحیی»، می‌شود. یحیی دنبال جفت قالیچه‌اش می‎گردد و شرط می‌کند اگر جفت قالیچه پیدا شود، با ازدواج نبات و هانی موافقت کند؛ اما حاج‌یحیی در اثر سکته ناگهانی در بیمارستان بستری می‌شود و بعد از چند ساعت، در حالی که خانواده خوشحال‌اند که خدا عمر دوباره‌ای به او داده است، از دنیا می‌رود و... .

ایستگاه گورخوان

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده دَه داستان کوتاه است. «قاصدک»، «بافه‌کنفی»، «غلط املایی»، «چای ترش» و «ایستگاه گورخوان»، نام برخی از این داستان‌هاست. داستان «ایستگاه گورخوان»، درباره مرد جوانی است که به روستای دورافتاده‌ای می‌رود، روستایی که هیچ‌وقت مسافری ندارد! مرد مجبور می‌شود در اتاقک خشتی امامزاده بماند که پشت آن گورستان است. شب‌هنگام، مرد جوان، زنی را در گورستان می‌بیند که فانوس به دست، میان قبرها راه می‌رود و آواز می‌خواند. صبح روز بعد، وقتی ماجرا را برای متولی امامزاده تعریف می‌کند، پاسخش این است: «تا حالا تو گورستان خوابیدی؟ از ترس فکر و خیال اومده تو سرت»؛ اما مرد جوان شب‌های بعد هم زن را می‌بیند و... .

مثل شیشه مثل سفال

معرفی کتاب
پدر و برادر «پونه»، در عرض چند ثانیه، با ورود فردی مسلح به طلافروشی، کشته ‌شده بودند و پونه نمی‎دانست بدون آن‌ها چگونه زندگی کند؛ اما چندوقتی بود که آرامشش را به دست آورده بود. از آن طرف، مادر حنیف به او سفارش کرده بود که سرِ وقت خانه باشد تا بدقول نشوند. آن روز قرار بود به خواستگاری بروند؛ اما سرِ دو راهی، وقتی حنیف از شیرینی‎فروشی بیرون آمد، با پونه چشم در چشم شد و باور نمی‏‌کرد که حوری‌ای که دو سال است در خواب می‎بیند، انسان باشد. انسانی که هم‌اکنون روبه‌رویش ایستاده است! و... .

یک خوشه انگور سرخ

معرفی کتاب
«زینب» دختر مأمون، راوی داستان است و قصه از روزی آغاز می‌شود که مأمون با خشم از شکار بازمی‌گردد و هیچ‌کس نمی‌داند علت این عصبانیت چیست. زینب متوجه می‌شود که عصبانیت پدر از پسر خردسال امام‌رضا (ع) است، پسر کوچکی که با شهامت مقابل خلیفه می‌ایستد و با او صحبت می‌کند و... . زینب سرگذشتش را بازگو می‌کند و هزاران بار بخت و سرنوشت را لعنت می‌کند که او را مجبور کرده است تا انگور زهر‌آگین به همسرش، «امام‌رضا»، بدهد؛ اما او ترسوتر و ناتوان‌تر از این است که از فرمان پدر سرپیچی کند و... .

آیلین

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل دَه داستان کوتاه است. «نیم‌کیلو نگار»، «حذف»، «سایه»، «نارنج‌های گذرگاه» و «آیلین» نام برخی از این داستان‌هاست. در داستان «آیلین»، دختری داستان را روایت می‎کند که چند سال پیش، بر اثر حادثه‌ای که برای پدر و مادرش رخ می‎دهد، از دوستش آیلین که مسیحی است، جدا می‎شود. دختر از بچگی به نقاشی علاقه دارد، حالا او تصویری از آیلین، از آنچه که از چهره او به یاد دارد، می‌کشد و برای دیدن او به کلیسا می‌رود. همه آنجا هستند؛ پدر و مادر آیلین، برادرهایش، مادربزرگ و خاله‌اش، حتی همسایه‌ها، اما خبری از آیلین نیست! او کجاست؟

چمدان سفر

معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه‌ای از شش داستان کوتاه است. «سفر در شب»، «آن روز برفی» و «پرچین‌ها»، نام سه داستان از این مجموعه‌ است. داستان «پرچین‌ها»، درباره دخترکی است که چشم‌هایش ضعیف است و باید عینک بزند؛ اما پدر و مادرش، ضعف چشم‌های دخترشان را عیب او می‌دانند و نمی‌خواهند که کسی از این موضوع باخبر شود. با اصرار و پیگیری معلم و مدیر مدرسه، بالاخره دخترک صاحب عینک می‌شود؛ ولی باز هم بدون عینک به مدرسه می‌رود. وقتی علت را جویا می‌شوند... .

حلیه

معرفی کتاب
«علی‌مردان» دو سالش بود که پدرش به اروند زد و دیگر هیچ‌وقت خبری از او نشد. بعد از آن، عموها زیر بال و پرش راگرفته بودند. صبح تا ظهر مدرسه می‌رفت و ظهر تا غروب در مغازه، پای دخل می‌ایستاد. در روزهای آغاز جنگ، علی‌مردان سال چهارمی بود و منتظر دیپلم و چندماهی بود که عاشق شده بود، عاشق «حلیه»، دختر مدیر مدرسه! علی‎مردان ماجرا را به مادرش گفت و او را برای خواستگاری ‎فرستاد. پدر حلیه شرط کرد که علی‎مردان قبل از هرچیز باید دیپلم بگیرد. چندماه بعد، دیپلم علی‎مردان حاضر بود، کت و شلوارش هم، ولی... .