Skip to main content

آقای رنگارنگ

معرفی کتاب
محور موضوعی این کتاب یک حدیث از امام رضا(ع) است که به مؤمنان توصیه می‌کند تا مراقب خوراک خود باشند و از پرخوری پرهیز کنند. این داستان هم درباره همین موضوع در یک خانواده است. مادر خانواده غذای خوشمزه‌ای پخته و برسرسفره آورده بود. پدر خانواده و دو فرزند، بدون توجه به سلامتی و نگه‌داشتن حد پرخوری، تا می‌توانستند خوردند. همین کار آن‌ها باعث شد تا اتفاق بدی برایشان بیفتد...

یک یادگاری

معرفی کتاب
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که در اسلام بسیار توصیه شده است خوش‌خلقی و مهربانی با یکدیگر است. داستان حاضر درباره همین موضوع و درباره خانواده‌ای که با یکدیگر به سفر می‌روند. آن‌ها با همدیگر مهربان هستند و اگر هم اتفاقی باعث بدخلقی یکی از بچه‌ها می‌شود، بزر‌گ‌ترها با مهربانی مشکل را حل می‌کنند. در میان داستان حاضر احترام به طبیعت و آسیب‌نرساندن به درختان و گیاهان نیز موردتوجه است. این داستان بر اساس حدیثی از امام رضا(ع) که در انتهای کتاب آمده، روایت شده است.

انتقام

معرفی کتاب
این داستان درباره پسری نوجوان و برادر اوست. آن‌ها و چند نوجوان دیگر به خاطر لحظه‌ای خشمگین‌شدن مرتکب فاجعه می‌شوند و یکی از دوستانشان را به قتل می‌رسانند. این فاجعه باعث می‌شود باقی خانواده‌ها به فکر انتقام‌گرفتن از هم بیفتند و دیوارهای وقوع حادثه‌هایی جدید چیده شوند. در این قصه برادری برای نجات برادر خود از قصاص، تلاش می‌کند و
مخاطب در خلال این قصه با بخش‌هایی از زندگی حضرت حمزه(ع) و ائمه و پیامبران نیز آشنا می‌شوند.

اسب چوبی

معرفی کتاب
داستان حاضر ماجرای نماز عید سعید فطر را که در زمان مأمون الرشید، به اصرار او، به امامت امام رضا(ع) خوانده شد از زاویه نگاه یک کودک که مشتاق دیدار امام هشتم(ع) بود، روایت می‌کند. آن نماز تا انتها خوانده نشد. زمانی که مأموران مأمون استقبال و علاقه مردم نسبت به امام رضا(ع) را دیدند و بابت خلافت احساس خطر کردند، امام رضا(ع) را از صف نماز به کاخ برگرداندند.
این قصه که با زبانی کودکانه و صمیمی بیان شده است، میزان محبوبیت امام هشتم(ع) بین مردم زمانش و درایت سیاسی ایشان را نمایان می‌کند.

پاکس

معرفی کتاب
این کتاب، داستان پسر نوجوانی است که روباهی را بزرگ کرده؛ اما مجبور به جدایی از روباهش می‌شود، بعد از مدت کمی با تلاش و سختی فراوان و طی مراحلی به جستجوی روباهش می‌رود و او را پیدا می‌کند .... در خلال داستان، زشتی جنگ و آسیب‌هایی که برای حیوانات و طبیعت دارد، از زبان روباه بیان می‌شود.

قصه‌های پدر‌بزرگ: کتاب خاطرات

معرفی کتاب
همه‌چیز از سفر شروع می‌شود سفری که راوی این داستان یعنی دخترک آن با پدربزرگش آغاز می‌کنند. آن دو به جاده‌ای بی‌انتها گام می‌گذارند. درحالی‌که دخترک دست پدربزرگ را در دست گرفته است و پدربزرگش می‌گوید که آن‌قدر بزرگ‌شده است که بتواند دست او را در دست بگذارد.
این سفر برای کشف بهار است. بهار طبیعت که در اولین تصویر خودش را با لانه پرنده‌ای که در آن جوجه‌های تازه سر از تخم درآورده و سروصدا می‌کنند، نشان می‌دهد. آن‌ها چشم به بالا دارند تا مادرشان بیاید و برایشان غذا بیاورند. دخترک و پدربزرگ هم لانه را نگاه می‌کنند و درست از همین‌جاست که داستان این کتاب شروع می‌شود...

نینا و قلب بزرگش

معرفی کتاب
مجموعه هوش هیجانی با تقویت مهارت‌های رفتاری در کودکان به رشته تحریر درآمده است.داشتن خودباوری باعث می‌شود که بچه‌ها آرزو و رؤیا‌های بزرگی داشته باشند و با شجاعت و تلاش بیشتری آرزوها و اهدافشان را دنبال کنند. قصه‌خوانی و بازی دو شیوه‌ی آموزش به کودکان هست به همین دلیل در پایان هر داستان، بازی‌های مرتبط با همان داستان طراحی شده است؛ که والدین و مربیان می‌توانند برای تقویت مهارت‌های رفتاری این بازی‌ها را همراه بچه‌ها انجام دهند. این داستان در راستای تقویت خودباوری، شجاعت و عزت‌نفس نگارش شده است.

جوجه‌جوجه دوست پیدا می‌کند

معرفی کتاب
این کتاب جلد اول از مجموعه داستان‌های کاکتوسی است و ماجرای یک جوجه‌تیغی کوچولوی دوست‌داشتنی است که از دست حیواناتی که از آن‌ها می‌ترسد فرار می‌کند تا به یک کاکتوس می‌رسد و متوجه می‌شود که دیگر تیغ ندارد. از آنجا که یک جوجه تیغی بدون تیغ خیلی خیلی عجیب است، ناراحت و غمگین می‌شود، اما کاکتوس فکرهایی در سرش دارد که شاید بتواند به جوجه جوجه کمک کند ...

نینجای درستکار (4)

معرفی کتاب
نینجای درستکار، ابتدا دروغ می‌گوید یا تقلب می‌کند؛ اما بعد یاد می‌گیرد که درستکاری مهم است و بهتر است حقیقت را دنبال کند. محتوای کتاب درباره‌ی درستکاری و پرهیز از تقلب و دروغ است.

کوهی که خنده‌رو بود

معرفی کتاب
کتاب حاضر شامل سه داستان از حضرت علی (ع) است که از زبان فرشتگان بیان شده است.داستان اول، روایت چاه کندن امام علی برای آب بازی کودکان است.داستان دوم، درباره بخشیدن ذوالفقار از جانب پیامبر به امیرالمومنین در جنگ احد و داستان سوم در خصوص سر زدن به خانه فقرا و ایتام و کمک به آنها توسط حضرت علی علیه‌السلام است