کتابخوانی

دم نارنجی موقع گردش صبحگاهی در جنگل یک جعبه می‌بیند. او دوستانش را خبر می‌کنند. با کمک دوستانش جعبه‌ای را که پر از کتاب است به کتابخانه وسط جنگل می‌برند. خانم کتابدار از دیدن جغبه گم شده خوشحال می‌شود و...

دوستان دم نارنجی از هیولایی بنفش نزدیک پمپ بنزین صحبت می کنند. فکر هیولای بنفش دم نارنجی را رها نمی کند. او به فکر می افتد که درباره هیولای بنفش کتاب بخواند و بداند هبوالای بنفش کیست و چه کار می کند. راستی هیولای بنفش کیست؟ ....

خانه آدمها نزدیک جنگل است. آنها آتش بازی راه انداخته‌اند. صدای بامب بامب باعث می‌شود دم نارنجی وارد تونل شود. همانجا خوابش می‌برد و وقتی بیدار می‌شود، آفتاب همه جا را روشن کرده است. دم نارنجی دوستش راسویی را می‌بیند که در حال کتاب خواندن است. او با خودش فکر می‌کند که خانه خودش بهتر است یا خانه خرسی؟ در داخل کتابی که راسو می‌خواند. او به فکر می افتد....

صدای بنگ بنگ می آید. دم نارنجی از این صدا ترسیده وارد تونل می شود. او در تونل راه افتاده و به جایی می رسد که حیوانات در حال کتاب خواندن هستند. دم نارنجی تا آن موقع فکر می کرده که فقط خودش می تواند کتاب بخواند. او به خانه اش بر می گردد در حالی که کتابی برای خواندن ندارد و ....

دم نارنجی دلش می خواهد خواندن و نوشتن یاد بگیرد و برای همین در کانال کولر یک مدرسه مخفی می شود تا از معلم کلاس درسها را باد بگیرد؛ چگوانه این اتفاق می افتد؟ دم نارنجی چگونه وارد کلاس می شود؟

در جلد شانزدهم از این مجموعه، «آوازهایم برای تو» که جزو اولین صفحات آن است، میزبان روایتی داستانی با عنوان «شکار روی جعبه‌ی پولکی» است. در ادامه، قصه‌ی «هفتاد و دو قصه‌ی پرغصه»؛ معرفی یکی از مشهورترین شاعران زن معاصر پروین اعتصامی؛ توصیه‌هایی برای گذراندن تعطیلات و اوقات فراغت با استفاده از دیدگاه‌ها و پیشنهادهای چهره‌های سرشناس؛ شیوه‌های زیرورو کردن داستان‌ها؛ روایت خاطره‌ای از «صدیقه شهمرادی»، مسئول کتابخانه عمومی امام حسن مجتبی (ع) شهرستان منوجان در استان کرمان با عنوان «همیار قلابی»؛ و...، ارائه شده است.

این کتاب تلاش می‌کند تا ابتدا ریشه و علت پایین‌آمدن سطح مطالعه و کتاب‌نخوان‌شدن مردم از دیدگاه تربیتی را پیدا کند و سپس نقش مدرسه‌ها و نظام آموزشی در شکل‌گیری و تداوم این بحران را بررسی کند. نویسنده سعی دارد تا با حفظ «اختصار» و «روانی» متن، دسترسی و توجه خوانندگان را جلب کند و راهکارهایی را برای نهادینه‌کردن فرهنگ کتاب‌خوانی از دوره مدرسه و با خانواده به مخاطبان ارائه دهد.

هشتمین جلد از کتاب «هدهد سفید»، با بخش «آوازهایم برای تو» آغاز می‌شود که حاوی داستان کوتاهی است با عنوان «روز هفتم قرنطینه». در بخش دیگری از این جلد، اشعاری از دو شاعر با عنوان «عطر تو» و «سرو انقلاب» آمده است. همچنین داستان‌هایی به نام‌های «پنجره‌های روشن پر از شمعدانی» و «چشم‌های سمانه»، از دو نویسنده.گزارشی از راه‌اندازی شبکۀ مجازی کتاب‌خوانان، گزارشی از معرفی چند کتابخانۀ عمومی دیدنی برای بچه‌ها و معرفی چند کتاب داستان، ویژۀ نوجوانان، بخش دیگری از این جلد را تشکیل می‌دهد. در بخش بعدی... .

جلد یازدهم از کتاب «هدهد سفید» با بخش «آوازهایم برای تو»، آغاز می‌شود و داستان «توفیق اجباری و انواع آن با رسم شکل» را روایت می‌کند. این داستان روایت چگونگی گذراندن تعطیلات نوروز در ایام شیوع کروناست. در ادامه، شعری با عنوان «عطر نرگس» به مناسبت نیمۀ شعبان و میلاد حضرت صاحب‌الزمان(عج) و سپس نمایشنامۀ «برجا» آمده است. در بخش «قفسه» با پیشنهاد مطالعۀ کتاب‌هایی در ایام نوروز، به طور مختصر آن‌ها را معرفی می کند.

این کتاب ششمین جلد از مجموعۀ «هدهد سفید» است که بخش‌های مختلفی دارد، دربارۀ کتاب‌خوانی و کتابخانه‌ها. بخش اول با عنوان «آوازهایم برای تو» حاوی داستان کوتاهی به نام «رنگ آبی هشت سالگی» است. در بخش «نمایشنامه‌ای برای اجرا»، نمایشنامه‌ای تک پرده‌ایِ «سِرُمی برای رستم» ارائه شده است. بخش بعدی این کتاب «سرزمین‌ها و افسانه‌ها» نام دارد که در آن قصه‌هایی از استان سیستان و بلوچستان، برای بچه‌ها آورده شده است. در بخش دیگری... .