مهارت‌های زندگی

این کتاب، داستان بامزه‌ای از حوصله‌سربرترین چیز دنیا یعنی «سرماخوردگی» است. همه آن‌هایی که تازگی‌ها صاحب اژدها شده‌اند، می‌دانند اژدها هم سرما می‌خورد، البته مراقبت از یک اژدهای بیمار کار سختی است اما در این داستان با شگردهای ساده‌ای آشنا می‌شوید که در یک چشم‌ برهم‌زدن حال اژدهایتان خوب می‌شود. کودکان در این کتاب می‌آموزند نسبت به چالش‌های پیشِ‌روی خود مسولیت‌پذیر باشند و برای پذیرش نقش‌های تعاملی در خانواده و جامعه مهیا شوند.

احساس نگرانی و اضطراب ممکن است بزرگ و قوی به‌ نظر برسد و ناگهان بی‌خبر پیدایش بشود. اضطراب صرفا به تجربه‌ شناختی کودک مربوط نمی‌شود. وقتی کودک احساس اضطراب و نگرانی دارد، بدن او این حس را به‌عنوان تهدید تلقی کرده و به‌صورت فیزیکی به آن واکنش نشان می‌دهد. کودک باید بیاموزد چگونه این احساسات را تشخیص دهد و کنترل کند. شخصیت اول داستان، تمرین‌هایی را آموزش می‌دهد که کودک می‌تواند با کمک آن تمرین‌ها به آرامش برسد و بر حس اضطراب خود غلبه کند.

«قطار کوچولویی که توانست» یک داستان کلاسیک از قطاری است که با وجود جثه کوچک، واگن‌های پُر از اسباب‌بازی‌های شگفت‌انگیز را برای کودکانِ منتظر آن سمت کوه می‌برد... . کودکان با مطالعه این داستان می‌آموزند که با یکدیگر مهربان باشند.

دختر کوچولوی این داستان باید با شهر و دیار خود خداحافظی کند، با دوستان قدیمی‌‌اش، همسایه‌‌ها و حتی خانه‌شان؛ او باید با احساس دلتنگی و ترسش کنار بیاید؛ و شجاعتش را درون خودش پیدا کند. «شجاع مثل خودت» به کودکان می‌آموزد وقتی با مشکلی روبه‌رو می‌شوند نباید خود را ببازند، می‌توانند با امید از پس هر مشکلی بربیایند، و با شجاعت موانع را پشت سر بگذارند.

ما انسان‌ها فکر می‌کنیم فقط به همان‌جایی تعلق داریم که در آن زندگی می‌کنیم و تفاوت‌های ما باعث این تقسیم‌بندی‌ها شده است. اما واقعیت این است که همه‌ ما شبیه یکدیگر هستیم و اصلا مهم نیست اگر در ظاهر با یکدیگر تفاوت‌هایی هم داریم. این کتاب، اولین کتاب از مجموعه‌ کتاب‌های «زمزمه‌های مثبت ذهنی» است که در آن نویسنده کوشیده، مفهوم شباهت‌های انسان‌ها را مطرح کند تا کودک بتواند از طریق «خودگویی مثبت» در سن کم این مفهوم جهانی را در ذهنش نهادینه کند.

خرگوش این داستان یک «جعبه» دارد، ولی آیا در خیال او هم این یک جعبه است؟ البته که نه! هر بار که از او پرسیده می‌شود: آیا این یک جعبه است؟ او در خیال خود آن را چیز دیگری می‌بیند. یک‌بار ماشینی است سوار بر آن، بار دیگر جعبه را یک قله کوهی می‌بیند که به بالای آن رسیده است یا خانه‌ای که در حال آتش گرفتن است و او مشغول خاموش کردن آن و بار دیگر ربات و... . کتاب، تصویرهای ساده‌ای دارد. جعبه به رنگ سیاه و خیال‌های کودک به رنگ قرمز، کشیده شده است.

مجموعه «خرس‌های برنشتاین» با زبانی ساده مهم‌ترین نکات تربیتی را با تصاویر زیبا از زبان خرس‌های محبوب کودکان بیان می‌کند. در این داستان، برادر خرس و خواهرش درباره محل زندگیشان اطلاعات جالبی دارند، اما آن‌ها از مسائل مالی اصلا سر در نمی‌آورند. آن‌ها بیشتر از پول خرج کردن لذت می‌برند، اما چیزی دربارة پس‌انداز نمی‌دانند، مادر خرس‌ها نگران ولخرجی بچه خرس‌هاست، و... .

در این کتاب شاعرانه و فلسفی به توضیح پدیده «مرگ» پرداخته می‌شود. نویسنده با ترسیم تصاویر هماهنگ به این موضوع اشاره می‌کند که مرگ به‌سراغ همه از جانوران کوچک و بزرگ گرفته تا انسان‌ها می‌رود. همچنین تعریفی از مرگ ارائه می‌کند و درباره ترسناک بودن یا نبودن مرگ صحبت می‌کند.

داستان این کتاب درباره «ویلهلم» و مادربزرگش است. این دو با هم بسیار صمیمی هستند و از ترس‌های خود برای یکدیگر می‌گویند. ویلهلم برخلاف مادربزرگش از سگ‌ها، کوسه‌ها، زنبور، و... می‌ترسد. مادربزرگ که خیلی شجاع است تلاش می‌کند تا ویلهلم را برای روزهای سخت نبودنش برای همیشه آماده ‌کند.

روزی «زی»، رباتِ کوچولو، نامه رنگ‌و‌رو رفته‌ای پیدا کرد که فقط دو خط آخرش خوانده می‌شد: « باعشق، از طرف بیترس». زی نمی‌دانست عشق چیست. برای همین صبح روز بعد راه افتاد تا معنی آن را بفهمد. سمور آبی هم نمی‌دانست عشق چیست. آن دو با هم رفتند تا بیترس را پیدا کنند و از او بپرسند. زی و سمور آبی به هرکسی می‌رسیدند، سراغ بیترس را می‌گرفتند و معنی عشق را می‌پرسیدند. هیچ‌کس او را نمی‌شناخت؛ اما هرکس نظرش را درباره عشق می‌گفت تا اینکه... .