داستان

کوه‌پری دختری است که در تصادف یک دستش فلج شده، صورتش سوخته و مادرش را از دست داده است. او پدرش را مقصر می‌داند و از او متنفر است. کوه‌پری به شدت افسرده و گوشه‌نشین شده و حتی به مدرسه نمی‌رود. پدرش، منوچهر، او را به خانه مادرش در روستا می‌برد تا آب و هوایی عوض کند و حالش بهتر شود؛ اما اتفاقات جدیدی برای او رخ می‌دهد.

والدین اولین و تأثیرگذارترین الگوهای رفتاری کودکان‌اند و به همین خاطر تشخیص رفتارهای درست یا نادرست گاهی به عهده فرزندان است. در این کتاب داستانی درباره مذمت دروغ و مشکلات و پیامدهای منفی آن درج شده است. مخاطبان طی ماجراهای داستان می‌آموزند که حتی اگر بزرگ‌ترها گاهی دروغ می‌گویند، آنها نباید این اشتباه را تکرار کنند.

داستان کتاب حاضر درباره دو نوجوان به نا‌م‌های مجتبی و رضا است که هر دو به نوعی نگران ازدواج مجدد مادر و پدرشان‌اند. ماجرا از ‌جایی کلید می‌خورد که مجتبی در مترو متوجه ناپدید شدن تلفن همراهش می‌شود و در ادامه، رویدادهای گوناگون، بقیه داستان را رقم می‌زند. راوی کتاب اول شخص و یکی از این دو نفر است و رمان از زاویه دید او روایت می‌شود.

کتاب پیش رو دربردارنده مجموعه داستان‌های کوتاهی است که رویدادهای زندگی یک نوجوان را از زبان او روایت می‌کند. شخصیت اصلی ماجرا‌ها در هر فصل، یکی از تجربه‌های زندگی خود را بازگو می‌کند. اثر با زبانی ساده نوشته شده است که در بخش‌هایی بنا به اقتضای رویدادها عامیانه می‌شود.

این کتاب روایت جنگجویانی است که در سرزمینی شبیه ایران باستان با اهریمنانی به نبرد بر می‌خیزند. این موجودات گاهی در قالب انسان، گاه شعبده‌باز، گاه جادوگر و بیشتر وقت‌ها مخوف و ترسناک‌اند. زبان اثر ادبی و آکنده از توصیف‌های گوناگون است.

داستان‌های عامیانه ریشه‌ای بسیار قدیمی در تاریخ زندگی یک قوم دارند. این اثر حاوی داستانی است که دلاوری‌ها و آداب پیکار عیّاران یا جوانمردان، آداب دربار و وضع زندگی طبقات مختلف مردم در عصر پهلوانی را بازگو می‌کند. قهرمان اصلی ماجراها، مظهر دلاوری، خطرپذیری، تدبیر و جوانمردی است که حوادت داستان را با کارهای شگفت‌انگیز خود می‌آفریند.

این اثر یکی از داستان‌های خواندنی عامیانه است که شرح دلدادگی خورشیدشاه به دختر پادشاه چین و ماجراهایی که برای او و همراهانش اتفاق می‌افتد را بازگو می‌کند. سمک عیار از این داستان وارد زندگی خورشیدشاه می‌شود و دوستی صادقانه‌ای بین آنها به‌وجود می‌آید. این اثر به نثر ساده امروزی بازنویسی شده است.

اگوست پولمن با صورتی غیرطبیعی به دنیا آمده و به همین دلیل تا به حال به مدرسه نرفته است. او حالا می‌خواهد وارد مدرسه‌ای جدید شود و کلاس پنجم را شروع کند و تنها آرزویش این است که با او مثل بچه‌ای معمولی رفتار شود. اما شاگردان مدرسه جدید نمی‌توانند از کنار صورت غیرعادی او عبور کنند.

این داستان برشی از زندگی انسان‌هایی معمولی است که روزگارشان را با زحمت و کار در کارگاه‌های آهن و سیمان می‌گذرانند. محتوای داستان حول رویدادها و دغدغه‌های زندگی این قشر می‌گردد و مناسبات اجتماعی مربوط به این گروه از مردم را به چالش می‌کشد.

«من آنقدر عاشق لیست درست کردن هستم که پدر و مادرم اسمم را گذاشته‌اند لنا لیستی». در این کتاب ماجراهای دختری را می‌خوانیم که برای هر کدام از فعالیت‌های زندگی خود اعم از لباس پوشیدن تا تغییر عادت‌های روزانه، یک لیست شخصی تهیه می‌کند. این اثر رویدادهای زندگی لنا و داستان لیست‌های او را روایت می‌کند.