ابتدایی

در جلد شانزدهم از این مجموعه، «آوازهایم برای تو» که جزو اولین صفحات آن است، میزبان روایتی داستانی با عنوان «شکار روی جعبه‌ی پولکی» است. در ادامه، قصه‌ی «هفتاد و دو قصه‌ی پرغصه»؛ معرفی یکی از مشهورترین شاعران زن معاصر پروین اعتصامی؛ توصیه‌هایی برای گذراندن تعطیلات و اوقات فراغت با استفاده از دیدگاه‌ها و پیشنهادهای چهره‌های سرشناس؛ شیوه‌های زیرورو کردن داستان‌ها؛ روایت خاطره‌ای از «صدیقه شهمرادی»، مسئول کتابخانه عمومی امام حسن مجتبی (ع) شهرستان منوجان در استان کرمان با عنوان «همیار قلابی»؛ و...، ارائه شده است.

این داستان درباره بره‌ای است که از گله دور شده و در چاه افتاده است. بره آن‌قدر فریاد می‌زند تا بالاخره زنبور صدای او را می‌شنود و به سراغش می‌رود. بره به زنبور می‌گوید که از گله جدا افتاده و به کمک نیاز دارد. زنبور پرواز می‌کند تا به سگ گله می‌رسد و برای او تعریف می‌کند که بره در چاه افتاده است. سگ گله و گوسفندان کنار چاه می‌آیند و بره را بیرون می‌آورند. در انتهای کتاب، تصویری از یک هزارتو وجود دارد که کودک باید مسیر پرواز زنبور را تا پیش سگ گله، از روی آن مشخص کند.

در این کتاب نحوة صحیح رنگ‌آمیزی، نقاشی با نخ کاموا، نقاشی با موزاییک، تکنیک مداد شمعی، کلاژ با عکس، ساختن کاردستی با مواد دورریختنی و... آموزش داده می‌شوند.
مراحل این کتاب از نقاشی‌های آسان آغاز می‌شود و کم‌کم به مراحل تخصصی و پیچیده وارد می‌شوند.

داستان درباره دختری به نام آنا است که تصور می‌کند صدای وزیدن باد میان ساقه‌های خشک ذرت شبیه صدای پدربزرگش خش‌دار است. بعد از اینکه پدربزرگ آنا می‌میرد، آنا دانه‌های ذرت را که از پدربزرگش گرفته بود می‌کارد تا بتواند صدایی شبیه صدای پدربزرگش بشنود. او با تلاش و سختی دانه‌ها را می‌کارد و مزرعه را سرسبز می‌کند. مدت‌ها صبر می‌کند تا دوباره پاییز شود و ساقه‌های ذرت‌ها خشک شوند. یک روز عصر پاییز، وقتی که باد در مزرعه می‌پیچد، آنا صدای ساقه‌های ذرت را می‌شوند، صدایی شبیه صدای پدربزرگش.

هدف نویسنده از تألیف این کتاب کمک به مدیران مدارس برای آموختن روش‌های «برنامه‌ریزی مدرسه‌ای» به گونه کاربردی و ملموس است تا مدیران بتوانند مدرسه خود را بهتر اداره کنند.
این کتاب بخش‌های گوناگونی دارد که نام برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: تعریف برنامه‌ریزی؛ معرفی الگوی مفهومی و نظری؛ دقت‌ها و قواعد ناظر بر برنامه‌ریزی راهبردی مدرسه.

در این کتاب چند داستان کوتاه نوشته شده است که هدف آن‌ها تشویق کودکان به رعایت آموزه‌های دینی و نکته‌های اخلاقی است. نویسنده با کمک شخصیت «طاها» و «مادر» موضوعاتی همچون لزوم رعایت حقوق دیگران، خوش‌زبانی و دشنام‌ندادن، مراقبت از نعمت‌های خدا و... را به مخاطبان داستان‌ها توصیه می‌کند.

این کتاب دومین جلد از مجموعه «قصه‌های طاها» است و در آن چند داستان کوتاه با شخصیت‌های «طاها» و «مادر» وجود دارند. نویسنده تلاش کرده است با تصویرها و زبان کودکانه مخاطب را به رعایت‌کردن موضوعات اخلاقی همچون: دروغ‌نگفتن، اسراف‌نکردن، کمک‌کردن به دیگران و... تشویق کند.

در این کتاب چند داستان کوتاه با زبان و تصویرهای کودکانه وجود دارند که کودکان را به رعایت کارهای اخلاقی و دینی مانند: سلام‌کردن، راست‌گویی، رعایت عدالت و... تشویق می‌کنند.
در این داستان‌ها حدیثی از پیامبر(ص)، روایتی درباره یکی از بزرگان دین یا نقل‌قولی از ائمه آورده شده‌اند.

خورشید صبح طلوع می‌کند، ولی ابر سیاهی جلوی آن را گرفته است. او نگران مردم است که از کارها عقب می‌افتند. از بچه باد کمک می‌گیرد، او نمی‌تواند ابر را جابه جا کند. مادر ابر می‌آید، او هم نمی‌تواند و....

داستان بچه خرگوشی است که شب به جای این که بخوابد، باهیجان فکر بازیهای فردا را می کند و فردا نمی تواند از همان بازیها لذت ببرد و در نهایت متوجه می شود شب و خواب چه نعمت بزرگی است.اشاره به آیه قرآن دارد که شب را مایه آرامش شما قرار دادیم.