Skip to main content

مادر بزرگ بگو... بگو...!

معرفی کتاب
شخصیت اصلی داستان مادربزرگی است که آلزایمر دارد، خاطرات گذشته و شیرین پدربزرگ و قصه‌هایی که واقعی بوده‌اند را به یاد دارد لیکن اطرافیانش را به خاطر نمی‌آورد ...

قصه‌ عجیب نوبی!

معرفی کتاب
نوبی آماده می‌شود تا به دیدار پسر عمویش برود. نوبی لباس‌ها و وسایل مورد نیازش را جمع می‌کند. اما این همه وسیله را توی چی بگذارد؟ او که چمدان ندارد. با داستان نوبی همراه شوید تا ببینید چه کسی به او کمک خواهد کرد تا یک چمدان پیدا کند؟

سه‌سوتی‌ها وموش کورهای گل پرت‌کن

معرفی کتاب
در جزیره‌ی سگ‌های آبی ایس و باب فهمیدند که خیلی چیزها (درخت‌ها، خانه‌ها، پنگوئن‌های شیطون بلا ) توی زمین فرو رفته‌اند. کار، کار کاپیتان "جوجو" است. هرکدام از برادرها فکر می‌کند، خودش بهتر می‌داند چطور جلوی نقشه‌ کاپیتان را بگیرد....

سه‌سوتی‌ها و جنگ خرگوشی

معرفی کتاب
برادران سه سوتی با قایقشان برای استراحت به تعطیلات رفته‌اند. ولی خرگوش‌ها و پرنده‌های آن محل برنامه دیگری دارند. ایس و باب تا بفهمند چه خبر است متوجه می‌شوند که وسط جنگ گیر افتاده‌اند!

سه‌سوتی‌ها و ماهی‌های مشکوک

معرفی کتاب
وقتی فروشگاه چوب ماهی کارش را شروع می‌کند خیلی از اهالی جزیره هیجان زده می‌شوند. چوب ماهی یکی از بهترین و پرفروش‌ترین چوب‌فروشی‌های منطقه است و برای محیط زیست هم ضرری ندارد. ولی ایس و باب خیلی زود می‌فهمند که پشت پرده تجارت «دوستدار محیط زیست» چه نقشه پلیدی وجود دارد...

سه‌سوتی‌ها و مسابقه‌ خل‌خلی‌ها

معرفی کتاب
"ایس" و "باب" درگیر ماجرای یک مسابقه شده‌اند که جایزه‌اش یک خانه قایقی است. کسی که این مسابقه را راه انداخته است، "کریتر" خل خلی است که واقعاً خل است! زیاد طول نمی‌کشد که داداش‌های سه سوتی می‌ فهمند توی چه دردسری افتاده‌اند....

سه‌سوتی‌ها و نقشه شیطون بلایی پنگوئن‌ها

معرفی کتاب
"ایس" و "باب" توی جزیره سگ‌های آبی زندگی معرکه‌ای دارند. ولی دارودسته‌ پنگوئن‌ها نقشه می‌کشند که جزیره را به محله‌ قطبی‌ها تبدیل کنند. پس بلای یخبندان نازل می‌شود و کل زندگی داداش‌ها به خطر می‌افتد. آنها می‌خواهند با کمک هم مسئله را حل کنند...

سه‌سوتی‌ها و بابون‌های سشواری

معرفی کتاب
تعطیلات زمستانی شروع شده، اما ایس و باب نمی‌توانند اسکی کنند، چون گروهی از بابون‌های دست به آچار، وسط جزیره‌ی سگ‌های آبی سشوار غول آسایی نصب کرده‌اند که برفِ روی کوه‌ها را آب کند و آبش داخل استخرهای شنا سرازیر شود. برادرها با همفکری هم مسئله را حل می‌کنند.

سه پیشی و یک آرزو

معرفی کتاب
در این داستان سه پیشی با اسم‌های پیتی، پاتی و پوس با هم دوست بودند و از روی پشت‌بام به ستاره‌ها نگاه می‌کردند. پوس گفت:«هرکس یک ستاره دنباله‌دار ببیند، هرچه آرزو کند برآورده می‌شود». پیتی از آن شب به آسمان خیره بود. هیچ‌ کار دیگری نمی‌کرد به‌جز انتظارکشیدن برای دیدن ستاره دنباله‌دار. دوستانش که دیدند جان و سلامت پیتی در خطر است، با استفاده از چراغ‌قوه، در آسمان نوری ایجاد کردند و یک ستاره دنباله‌دار مصنوعی را به پیتی نشان دادند. پیتی که فکر کرد آن ستاره واقعی است، سریع آرزویش را گفت؛ آرزویی که دوستی و محبت بین آن سه دوست را بسیار محکم‌تر کرد.

پنگوئن گیج

معرفی کتاب
داستان حاضر درباره کودکی عجیب و شگفت‌آمیز به نام زویی است. زویی می‌تواند با حیوانات حرف بزند و حرف‌های آن‌ها را می‌فهمد. زمان تعطیلات فرا رسیده و زویی تصمیم گرفته است هر روز را در مکان‌های موردعلاقه‌اش همچون باغ‌وحش بگذراند. او صبح‌ها به باغ‌وحش می‌رود و با حیوانات حرف می‌زند. در این باغ‌وحش پنگوئنی آمده است که خودش نمی‌داند پنگوئن است! این داستان درباره ارتباط زویی با حیوانات باغ‌وحش و پنگوئن کوچولو است.