Skip to main content

جیمز، قطار مغرور

معرفی کتاب
این داستان دومین کتاب از مجموعه قصه‌های قطاری است. جیمز، شخصیت اصلی این قصه، قطاری مغرور است که با رنگ قرمز درخشان و چرخ‌هایش فخر می‌فروشد. او تصور می‌کند از همه بهتر است تا اینکه رئیس ایستگاه به او مسئولیت می‌دهد برود و واگن‌ها را جابه‌جا کند. او در ابتدا نپذیرفت، اما پس از اینکه متوجه شد ارزش اصلی در کمک‌کردن به دیگران است نه رنگ و چرخ‌ها، متوجه اشتباه خود شد.
این داستان در تلاش است تا کودکان به جای داشتن غرور و تکبر بی‌جا، با دیگران مهربان باشند و به آن‌ها کمک کنند.

می‌خواهم برنده شوم!

معرفی کتاب
این کتاب درباره برنده‌شدن است و از آن مهم‌تر چطور برنده‌شدن! بسیاری از مادر و پدرها برای اینکه فرزندانشان خوشحال شوند، اجازه می‌دهند او در بازی‌ها برنده شود اما این گذشت و فداکاری در فضاهای اجتماعی همچون مدرسه و... وجود ندارد. شازده فرفره هم دچار این مشکل است. او در مدرسه برخلاف خانه همیشه برنده نیست و با وجود اینکه تمام تلاشش را می‌کند اما باز هم جام قهرمانی را مال خود نمی‌کند. این بخش غمگین ماجراست اما اتفاق خوب دیگری برای او رخ می‌دهد که در داستان پیش‌رو برای شما بازگو شده است.

وقتی نگران می‌شوم

معرفی کتاب
گاهی اوقات چه برای کودکان چه بزرگ‌ترها پیش می‌آید که بدون دلیل خاصی نگران‌تر از باقی اوقات شوند و از چیزهای کوچک بترسند. در این داستان سام کوچولو، از واکسن، سگ در خیابان و تاریکی اتاقش می‌ترسد. سام احساساتش را با مادر و پدرش در میان می‌گذارد و ایشان برای او توضیح می‌دهند که این حس طبیعی است و برای همه پیش می‌آید. آن‌ها با توضیح و صحبت‌کردن نگرانی‌های سام را برطرف می‌کنند.

وقتی عصبانی می‌شوم

معرفی کتاب
این کتاب درباره عصبانیت کودکان است. گاهی اوقات اتفاقی می‌افتد که چه کودک باشیم چه بزرگسال خشمگین می‌شویم و ممکن است دیگران را ناراحت کنیم. شخصیت داستانی این کتاب (جاش) هر زمان که عصبانی می‌شود، کاری می‌کند تا آرام شود. مثلاً از یک تا ده می‌شمرد و نفس عمیق می‌کشد.
داستان حاضر به کودکان کمک می‌کند تا با روش‌هایی برای فروبردن خشم آشنا شوند و پرخاشگر نباشند.

من دنبال دوست می‌گردم!

معرفی کتاب
بسیاری از کودکان زمانی که وارد مدرسه یا محیط اجتماعی می‌شوند نمی‌توانند دوستی پیدا کنند و تنها می‌مانند. این کتاب در تلاش است به آن کودکان کمک کند تا بتوانند با دیگران دوست شوند. در این داستان شازده فرفره توانست در یک بازی گروهی با همان افرادی دوست بشود که اولین روزهای مدرسه نمی‌خواستند با شازده فرفره دوست باشند.
نویسنده راهکارهایی همچون مهربان‌بودن و گذشت از خطاهای دیگران(مانند کاری که شازده فرفره کرد) را یکی از راه‌های دوست‌شدن با دیگران معرفی می‌کند.

وقتی ناامید می‌شوم

معرفی کتاب
یکی از ویژگی‌های اغلب کودکان ناامید و کلافه‌شدن پس از شکست‌خوردن است. این کتاب با روایت‌کردن اتفاقاتی که در طول یک روز برای کودکی به نام جاش رخ می‌دهد و او را کلافه می‌کند، در تلاش است تا به کودکان بگوید:«ممکن است که گاهی عصبانی و ناامید شوید، اما با تلاش و پشتکار می‌توانید برنده شوید. گریه و فریادزدن راه خوبی برای ابراز احساسات منفی نیست.» جاش در این قصه با کمک‌گرفتن از راهنمایی‌های دیگران متوجه شد راه پیروزشدن، از ناامیدشدن نمی‌گذرد و باید به تلاش‌کردن ادامه بدهد.

انجمن زیرزمینی

معرفی کتاب
صدای بنگ بنگ می آید. دم نارنجی از این صدا ترسیده وارد تونل می شود. او در تونل راه افتاده و به جایی می رسد که حیوانات در حال کتاب خواندن هستند. دم نارنجی تا آن موقع فکر می کرده که فقط خودش می تواند کتاب بخواند. او به خانه اش بر می گردد در حالی که کتابی برای خواندن ندارد و ....

مدرسه آدم‌ها

معرفی کتاب
دم نارنجی دلش می خواهد خواندن و نوشتن یاد بگیرد و برای همین در کانال کولر یک مدرسه مخفی می شود تا از معلم کلاس درسها را باد بگیرد؛ چگوانه این اتفاق می افتد؟ دم نارنجی چگونه وارد کلاس می شود؟

چه فکر خوبی!

معرفی کتاب
یک روز مادر یک جعبه مداد رنگی از بازار خرید و آن را به دو پسرش داد. برادرها مدادهای رنگی را بین خود تقسیم کردند و مشغول نقاشی شدند. اما هر نقاشی که می‌کردند با واقعیت فرق داشت. بالاخره فکر خوبی به ذهن آنها می‌رسد و تصمیم می‌گیرند شریک بشوند و مدادها مال هر دو نفر آن‌ها باشد...

بابایی و اولین روز مدرسه

معرفی کتاب
بسیاری از کودکان روزی که می‌خواهند به مدرسه بروند مضطرب و برای والدینشان دلتنگ می‌شوند. این داستان تلاش کرده است تا شرایط روز اول مدرسه و احساساتی را که در آن روز به سراغ کودک می‌آیند، توصیف کند. ممکن است کودکان تصور کنند زمانی که به مدرسه می‌روند پدر و مادرشان برای آن‌ها دلتنگ نمی‌شوند، اما در این کتاب احساسات پدر اولیور که برای فرزندش نگران و مضطرب است توضیح داده شده‌ است...