پسری که خانه بیدود ساخت
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعهی «بچههای اطراف جهان»، داستان یک نوجوان بنگلادشی بهنام «اقبال» به همراه خواهرش، «سعدیه» است که میکوشد خانهای بیدود بسازد. در فصلی که باران موسمی، بیوقفه میبارد و اجاقی که با هیزم درون خانه میسوزد و تولید دود میکند، نوجوانِ این داستان را به فکر وامیدارد کاری کند که خانوادهاش بهویژه مادر و نوزاد خانواده از دود ناشی از اجاق هیزمی در امان بمانند... . لازم به یادآوری است در پایان این داستان مستند، درباره اجاقهای پاک، معلوماتی ارائه شده و در بخشی بهنام «خودتان بسازید» نیز نحوه ساخت اجاق خورشیدی با جعبهی پیتزا، آموزش داده شده است.
دختری که مزرعه را نجات داد
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای «بچههای اطراف جهان» است. در این مجموعه، نوجوانان کوشایی معرفی میشوند که در موقعیتهای جدید با پشتکار و مهرورزی و کمک به دیگری، چرخهی زندگی را روی دایرهی نیکی و درستکاری میچرخانند. این کتاب، داستان واقعی نوجوانی است که از دوچرخهی قرمزی که هدیه گرفته برای فروش محصولات مزرعه و دور کردن پرندگان کمک میگیرد و خانوادهاش را خوشحال میکند... . لازم به یادآوری است در پایان این داستانِ مستند، عکسهایی از دوچرخه و نقش آن در مناطق محروم برای جابهجایی محصولات و فروش آنها گذاشته شده و نیز سخنی با والدین و معلمان درباره دوچرخهسواری بیان شده است.
باران آتش
معرفی کتاب
مجموعهی «هفت نشانه» درباره هفت علامت و هفت روز برای نجات دنیاست و در آن، هفت نوجوان با نامهای «یاسمین»، «ایزابل»، «اندی»، «دیلن»، «جِیجِی»، «زاندر» و «میلا» با شرکت در مسابقه مرموز «شهامت»، برنده سه چیز میشوند: «شهرت»، «ثروت» و «گشتن دور دنیا». اما این هفت نفر برای رویارویی با اتفاقات خطرناکی که از پی میآیند، آماده نیستند. هفت نماد رازآلود که شهرتشان «اولین نشانه» است، با پیشبینی یک انفجار از راه میرسد و یکی از برندگان را وادار به جنگیدن برای نجات جانش میکند، و تمام کشورش را هم به آشوب میکشد و... .
دری با نور نارنجی
معرفی کتاب
در مدرسه شاگرد خیلی زرنگی نبود، کلاس دوم را دوبار خوانده بود. در ورزش هم خوب نبود و همیشه آخریننفری بود که انتخاب میشد؛ اما از روزی که کلاس ششمیها دعوتش کردند سرِ میزشان بنشیند، همهچیز تغییر کرد. از آن روز عجیبترین ماجراهای زندگیاش شروع شد؛ از نجاتِ جانِ دختری که فکر میکرد شاهدخت است تا کلی دردسر با میمون عصبانی و دایناسور گرسنه و آدمفضاییها!
راه نرفته
معرفی کتاب
«کلر» علاوهبر اینکه باید اعتیاد برادرش را بپذیرد، ناچار است فکری هم برای مشکلات مالی خانوادهاش بکند تا بتواند اسبهایش را نگه دارد. او نمیتواند زندگی بدون این دو اسب را تصور کند. با پیوستن به حلقههای گفتوگو، راههای مقابله با اضطراب را میآموزد و پی میبرد که برادرش مقصر اصلی اعتیاد خودش است. کلر هم باید تصمیم خودش را بگیرد و مسیرش را انتخاب کند.
ما باغبانها
معرفی کتاب
پدر خانواده گلدانی میخرد. بچهها به آن زیاد آب میدهند و گل خشک میشود؛ ولی این پایان ماجرا نیست. آنها دربارۀ نگهداری از گل و گیاه کتاب میخوانند. کمکم تعداد گلدانها بیشتر و بیشتر میشود تا اینکه اعضای خانواده به این نتیجه میرسند که باید باغچهای درست کنند. بچهها از باغچه نگهداری میکنند تا اینکه حیوانات میآیند و نصف باغچه را میخورند؛ اما آنها ناامید نمیشوند و... .
درخت بلوط دیجیتالی
معرفی کتاب
خانممعلم «یوسیه» شبیه همۀ خانممعلمهاست؛ ولی یک قابلیت عجیبوغریب دارد؛ وقتی جان حیوانی در خطر باشد، تبدیل میشود به خانممعلم پرنده! تعطیلات تابستانی شروع شده و خانممعلم خوشحال است که میتواند کمی استراحت کند؛ اما ناگهان معلوم میشود که آقای شهردار برنامههای خاصی برای پارک مرکزی شهر دارد؛ درست در محلی که خانۀ خانممعلم هم آنجاست، قرار است همهچیز به هم بریزد و از نو ساخته شود. شهردار میخواهد درخت بلوط دویستساله را هم قطع کند و بهجایش «طبیعت جدید» قرار دهد!