دو شریک، احترام به بزرگتر
معرفی کتاب
«عبدالرحمان» مرد زحمتکشی است و دوست و همکار جوانی به نام «اسماعیل» دارد. آنها سر مسئلهای اختلاف پیدا کردهاند و نزد حضرت محمد (ص) میروند. اسماعیل با عجله میخواهد ماجرا را تعریف کند؛ وی با رفتار و سخنان پیامبر متوجه میشود که احترام گذاشتن به بزرگترها و سالخوردگان چقدر ارزشمند و واجب است.
سفارش پیامبر صلی اللهعلیه و آله، کمک در خانه به پدر و مادر
معرفی کتاب
در این داستان کودکان میآموزند که کمک کردن به والدین تا چه اندازه مهم است. «مالک» جوان رعنایی است که قصد دارد در جنگ میان حق و باطل همراه پیامبر اکرم باشد؛ اما وقتی پیامبر متوجه میشوند که او تنها فرزند خانواده است، نصیحتش میکنند که به نزد والدین خود برود؛ چراکه کمک به پدر و مادر از یک سال جنگ در راه خدا بهتر است.
کودکان شاد، بازی و تفریح
معرفی کتاب
نویسنده با بیان داستانی کوتاه به این موضوع میپردازد که پیامبر اکرم (ص) چقدر به سلامتی و شادی کودکان اهمیت میدادند. روزی پیامبر به خانه دخترشان، فاطمه زهرا (س)، میروند و امام حسین (ع) و امام حسن (ع) را کسل میبینند. پیامبر بچهها را تشویق میکنند که با هم کشتی بگیرند تا سرحال و شاد شوند.
مسابقه، ورزش و سلامتی
معرفی کتاب
بچهها در کوچه جمع شده بودند و زورآزمایی میکردند و گاهی هم دعوایشان میشد. پیامبر اکرم (ص) از آنجا عبور میکردند، بچهها از ایشان خواستند که داور آنها باشند و نیرومندترین فرد را انتخاب کنند؛ ولی همه بچهها مساوی بودند. حضرت محمد (ص) فرمودند، از همه نیرومندتر کسی است که بر خشم خود پیروز شده و بر خود مسلط شود.