شبان کوچک در غار
معرفی کتاب
این داستان واقعی پسربچهای به نام «اُلاف» است که در مزرعهای، در ارتفاعات کوههای نروژ زندگی میکند. اُلاف که به تازگی هشت ساله شده است، به جای اینکه تعطیلات تابستان را نزد عموی خود برود، تصمیم میگیرد به مزرعه خانم «آنا» برود و از گله بزهایش مراقبت کند و دستمزد بگیرد؛ اما اگر او میدانست که چه خطر بزرگی در انتظارش است، هرگز به آنجا نمیرفت.
بچههای دهکده
معرفی کتاب
داستان درباره بچههای دهکدهای به نام «هیلز اِند» است. همه اهالی دهکده یک روز در سال، به گردش دستهجمعی میروند و معلم مدرسه، خانم «گادوِن» تنها کسی است که در دهکده میماند. او قصد دارد به غاری برود که یکی از بچههای کلاس، نقاشیهایی را روی دیوار آن دیده است. دو نفر از بچهها دعوا میکنند و از گردش محروم میشوند. آنها همراه خانم گادون راهی غار میشوند؛ اما وقتی به دهکده بازمیگردند، غافلگیر میشوند!!!
روباه نیمهشب
معرفی کتاب
«تام» به اصرار پدر و مادرش که میخواهند به سفر بروند، به مزرعه خانم «میلی» میرود. او نزدیک مرداب، روباه سیاهی میبیند؛ اما اهالی خانه خاله میلی، ماجرای روباه سیاه را باور ندارند. تام کنار مرداب چند روز به انتظار روباه سیاه مینشیند و وقتی او را میبیند، به دنبالش راه میافتد تا لانهاش را پیدا کند؛ اما این تمام ماجرا نیست. تام باید کاری ناتمام را به پایان برساند تا وجدانش راحت باشد.
سفر زهرماری
معرفی کتاب
این کتاب خاطرات «روبی» است. پسربچهای که تمام زندگیاش را مینویسد. در این داستان روبی ماجرای سفرهای ناگهانی را تعریف میکند که مادرش ترتیب میدهد. همچنین جریان قایق پدرش را بازگو میکند که با سرمای زمستان یک تَرَک حسابی میخورد. با فرا رسیدن تابستان، پدر تصمیم میگیرد قایق را تعمیر کند؛ اما آنجا با راکونی روبهرو میشود که با خانوادهاش زندگی میکند و... .
مرغی که آرزوی پرواز داشت
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره مرغی تخمگذار است که در تمام عمرش از مرغدانی خارج نشده است. او آرزو دارد برای یکبار هم که شده روی تخمش بنشیند و جوجهاش را ببیند؛ ولی هرگز نتواسته حتی با پاهایش، تخم خود را لمس کند. سرانجام روزی فرا میرسد که او دیگر نمیتواند تخم بگذارد. مرد کشاورز او را از مرغدانی بیرون میبرد و همراه دیگر مرغان بیمار در گودال مرگ میاندازد و... .
گرگ و ماه
معرفی کتاب
«جیران» دختر کوچک «باباخان»، شکارچی آبادی، خواب میبیند که گرگی، بره کوچکش را به دندان گرفته و میبرد. جیران هراسان به طویله میرود و ناگهان با گرگ بزرگی روبهرو میشود. گرگ به جیران حمله میکند و صورتش را چنگ میاندازد. نصف صورت جیران مثل گوشت تیغخورده است. باباخان با تمام نیرو به دنبال شکار گرگهاست و اهالی آبادی قولدادهاند که دستمزد خوبی به او بدهند. باباخان میخواهد با آن پول زیبایی جیران را به او باز گرداند. آیا او موفق میشود گرگها را شکار کند یا خود شکار گرگها میشود؟
زنان کوچک
معرفی کتاب
زنان کوچک داستان زندگی چهار خواهر است که با الهام از زندگی خود نویسنده و روابط او با سه خواهرش نوشته شده است. خانواده "مارچ" که قبلاً پولدار بودهاند، الان وضعیت خوبی ندارند و پدرشان برای کمک به سربازان وطن به جنگ رفته است و حالا آنها سعی میکنند زندگی خود را اداره کرده و در کنارش به مردم محتاج کمک کنند. آنها همگی زندگی نسبتاً سختی دارند و از یکدیگر حمایت میکنند و ماجراهای جالبی برایشان پیش میآید.
اربابها
معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره نظام فئودالی و اربابانی است که برای سود بیشتر، از رعایا کار کشیدند و آزار و اذیت فراوانی را به آنان روا داشتند. ارباب از «مرادعلی» میخواهد که خواهرش را به خانه او بفرستد تا در آنجا کار کند. مرادعلی رضایت نمیدهد و اعتراض میکند. در برابر این اعتراض باران مشت و لگد بر سر و صورتش میبارد و در اصطبل زندانی میشود. او از اصطبل فرار میکند و راهی روستای شریف آباد میشود تا... .
اردوی بچهخرخونها
معرفی کتاب
در این داستان «گیب»، قهرمان اصلی داستان، از خدا یک خواهر یا برادر میخواهد؛ اما چون پدر و مادرش از هم جدا شدهاند، چنین چیزی غیرممکن است. پدر گیب ازدواج میکند و همسرش یک پسر به نام «زک» دارد. زک و گیب یک اختلاف بزرگ دارند. گیب بچه درسخوان است و زک کاملا برعکس اوست... . گیب باید بین ادای یک بچه تُخس و احمق را درآوردن و خودش بودن یکی را انتخاب کند.