Skip to main content

دور سوم

معرفی کتاب
پسربچه‌ای به نام «روبی»، خاطرات خود را از زمانی که در شکم مادر بوده تا به دنیا آمدن و احساسی که از دیدن برادر بزرگش داشته است و... بیان می‎کند. خاطرات در قالب طنز نوشته شده است و زبانی ساده و روان دارد. روبی می‎گوید تنها وسیله هیجان‎انگیزی که دارد، روروئکی است که با آن می‌تواند به همه جا برود؛ ولی با اطلاعات جدید مادر، این وسیله از او گرفته می‎شود. قهرمان داستان در مدرسه نیز ماجراهای بسیاری دارد. از جمله انتخابات شورای دانش‎آموزی که روبی آن را با جزییات تعریف می‎کند.

شبان کوچک در غار

معرفی کتاب
این داستان واقعی پسربچه‌ای به نام «اُلاف» است که در مزرعه‌ای، در ارتفاعات کوه‌های نروژ زندگی می‌کند. اُلاف که به تازگی هشت ساله شده است، به جای اینکه تعطیلات تابستان را نزد عموی خود برود، تصمیم می‌گیرد به مزرعه خانم «آنا» برود و از گله بزهایش مراقبت کند و دستمزد بگیرد؛ اما اگر او می‌دانست که چه خطر بزرگی در انتظارش است، هرگز به آنجا نمی‌رفت.

بچه‌های دهکده

معرفی کتاب
داستان درباره بچه‌های دهکده‌ای به نام «هیلز اِند» است. همه اهالی دهکده یک روز در سال، به گردش دسته‌جمعی می‎روند و معلم مدرسه، خانم «گادوِن» تنها کسی است که در دهکده می‌ماند. او قصد دارد به غاری برود که یکی از بچه‌های کلاس، نقاشی‌هایی را روی دیوار آن دیده است. دو نفر از بچه‌ها دعوا می‌کنند و از گردش محروم می‌شوند. آن‎ها همراه خانم گادون راهی غار می‌شوند؛ اما وقتی به دهکده بازمی‌گردند، غافلگیر می‌شوند!!!

روباه نیمه‌شب

معرفی کتاب
«تام» به اصرار پدر و مادرش که می‌خواهند به سفر بروند، به مزرعه خانم «میلی» می‌رود. او نزدیک مرداب، روباه سیاهی می‎بیند؛ اما اهالی خانه خاله میلی، ماجرای روباه سیاه را باور ندارند. تام کنار مرداب چند روز به انتظار روباه سیاه می‌نشیند و وقتی او را می‌بیند، به دنبالش راه می‌افتد تا لانه‌اش را پیدا کند؛ اما این تمام ماجرا نیست. تام باید کاری ناتمام را به پایان برساند تا وجدانش راحت باشد.

سفر زهرماری

معرفی کتاب
این کتاب خاطرات «روبی» است. پسربچه‎ای که تمام زندگی‌اش را می‌نویسد. در این داستان روبی ماجرای سفرهای ناگهانی را تعریف می‎کند که مادرش ترتیب می‎دهد. همچنین جریان قایق پدرش را بازگو می‎کند که با سرمای زمستان یک تَرَک حسابی می‎خورد. با فرا رسیدن تابستان، پدر تصمیم می‎گیرد قایق را تعمیر کند؛ اما آنجا با راکونی روبه‌رو می‌شود که با خانواده‌اش زندگی می‎کند و... .

مرغی که آرزوی پرواز داشت

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره مرغی تخم‌گذار است که در تمام عمرش از مرغدانی خارج نشده است. او آرزو دارد برای یک‌بار هم که شده روی تخمش بنشیند و جوجه‌اش را ببیند؛ ولی هرگز نتواسته حتی با پاهایش، تخم خود را لمس کند. سرانجام روزی فرا می‌رسد که او دیگر نمی‌تواند تخم بگذارد. مرد کشاورز او را از مرغدانی بیرون می‎برد و همراه دیگر مرغان بیمار در گودال مرگ می‌اندازد و... .

گرگ و ماه

معرفی کتاب
«جیران» دختر کوچک «بابا‌خان»، شکارچی آبادی، خواب می‎بیند که گرگی، بره کوچکش را به دندان گرفته و می‌برد. جیران هراسان به طویله می‌رود و ناگهان با گرگ بزرگی روبه‌رو می‌شود. گرگ به جیران حمله می‌کند و صورتش را چنگ می‌اندازد. نصف صورت جیران مثل گوشت تیغ‌خورده است. باباخان با تمام نیرو به دنبال شکار گرگ‌هاست و اهالی آبادی قول‎داده‌اند که دستمزد خوبی به او بدهند. باباخان می‌خواهد با آن پول زیبایی جیران را به او باز گرداند. آیا او موفق می‌شود گرگ‌ها را شکار کند یا خود شکار گرگ‌ها می‌شود؟

بابا‌لنگ‌دراز

معرفی کتاب
«جودی آبوت» دختری پرورشگاهی است که یکی از اعضای هیئت اُمنا به استعداد نویسندگی او پی می‌برد و او را به دانشگاه می‌فرستد. جودی موظف است مرتب برای کسی که او را به دانشگاه فرستاده است، نامه بنویسد، بدون اینکه منتظر جواب باشد.

زنان کوچک

معرفی کتاب
زنان کوچک داستان زندگی چهار خواهر است که با الهام از زندگی خود نویسنده و روابط او با سه خواهرش نوشته شده است. خانواده "مارچ" که قبلاً پولدار بوده‌اند، الان وضعیت خوبی ندارند و پدرشان برای کمک به سربازان وطن به جنگ رفته است و حالا آن‌ها سعی می‌کنند زندگی خود را اداره کرده و در کنارش به مردم محتاج کمک کنند. آن‌ها همگی زندگی نسبتاً سختی دارند و از یکدیگر حمایت می‌کنند و ماجراهای جالبی برایشان پیش می‌آید.

ارباب‌ها

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره نظام فئودالی و اربابانی است که برای سود بیشتر، از رعایا کار کشیدند و آزار و اذیت فراوانی را به آنان روا داشتند. ارباب از «مرادعلی» می‌خواهد که خواهرش را به خانه او بفرستد تا در آنجا کار کند. مرادعلی رضایت نمی‌دهد و اعتراض می‌کند. در برابر این اعتراض باران مشت و لگد بر سر و صورتش می‌بارد و در اصطبل زندانی می‌شود. او از اصطبل فرار می‌کند و راهی روستای شریف آباد می‌شود تا... .