Skip to main content

الماس سلطنتی

معرفی کتاب
الماس تاج سلطنتی گم شده و شرلوک هلمز برای پیدا کردن این الماس به هر راهی متوسل شده است. او خود را به شکل پیرزن درآورده، لباس گارگری پوشیده و حتی درست غذا نمی‌خورد چون معتقد است که با شکم خالی فکرش بهتر کار می‌کند. شرلوک هلمز مجسمه‌ای از خودش ساخته و پشت پنجره گذاشته تا دزدان را غافلگیر کند. بالاخره با هوش و ذکاوت خود دزد را شناسایی می‌کند، ولی.. . .

یال شیر

معرفی کتاب
شرلوک هلمز باز‌نشسته شده و در دهکده‌ای ساحلی در خانۀ کوچکی زندگی می‌کند. روزی در کنار ساحل جسد مردی را پیدا می‌کند که زخم‌هایی بر پشت دارد. هلمز تحقیقات را شروع می‌کند و با شم کارآگاهی خود معمای مرگ آن مرد را کشف می‌کند، ولی این بار قاتل یک انسان نیست.

موکل برجسته

معرفی کتاب
سیاست‌مدار و دیپلماتی مشهور به شرلوک هلمز مراجعه می‌کند و از او در مورد حل مشکلی که برای موکلش پیش آمده کمک می‌خواهد. مردی تبه‌کار، دختر جوانی از خانواده سلطنتی را فریفته و می‌خواهد با او ازدواج کند. درباره گذشته مرد به دختر جوان هشدار می‌دهند، ولی اثری ندارد. شرلوک هلمز با کمک زنی که در گذشته فریب این مرد را خورده، موفق می‌شود چهره واقعی او را آشکار کند.

مرد خزنده

معرفی کتاب
پرفسور پرسبریِ زیست شناس، سگی دارد که بعد از سال‌ها به صاحبش، یعنی پرفسور حمله می‌کند. رفتار و حرکات عجیب پرفسور مثل چهار دست و پا راه رفتن و پرخاشگری، دستیار جوانش را نگران کرده و او به شرلوک هلمز متوسل می‌شود. هلمز متوجه می‌شود که چند ماه پیش پرفسور عاشق دختری شده و جواب رد شنیده،همین موضوع را دنبال می‌کند و به کشف حقیقت می‌رسد.

سه دانشجو

معرفی کتاب
سؤالات امتحانی هیلتون سومز، استاد دانشگاه دزدیده می‌شود و آقای سومز یا قبل از امتحانات باید متقلب را پیدا کند یا امتحان را عقب بیندازد. سه دانشجو با استاد در یک ساختمان زندگی می‌کنند. شرلوک هلمز با بررسی اتاق کار آقای سومز و صحبت با سه دانشجو به حقیقت ماجرا پی می‌برد.

دوچرخه‌سوار تنها

معرفی کتاب
دوشیزه ویولت پدرش را از دست داده و تنها فامیلش عموی اوست که در آفریقای جنوبی زندگی می‌کند. آگهی‌ای در روزنامه می‌بیند که افرادی به دنبال او و مادرش می‌گردند. آگهی دهنده دو مرد هستند که می‌گویند عموی ویولت قبل از مرگش از آن‌ها خواسته تا از برادر‌زاده‌اش مراقبت کنند. یکی از این دو، مرتب از ویولت خواستگاری می‌کند و ویولت که نامزد دارد هر بار جواب منفی می‌دهد. نفر دوم با حقوق بسیار بالایی او را استخدام می‌کند تا به فرزندش موسیقی یاد دهد. ویولت که از رفتار و حرکات عجیب این دو نفر نگران و سردرگم می‌شود از شرلوک هلمز کمک می‌خواهد.

شش مجسمه‌ی ناپلئون

معرفی کتاب
مرد ناشناسی این‌طرف و آن‌طرف می‌چرخد و مجسمه‌های نیم تنه ناپلئون را می‌شکند. مجسمه‌ها در جاهای مختلفی هستند. در مغازه، در خانه، در مطب پزشک، ولی برای مرد ناشناس فرقی نمی‌کند او همه را می‌شکند، تا اینکه یک نفر به قتل می‌رسد. با شناسایی مقتول شرلوک هلمز می‌‌تواند راز این معما را کشف کند.

لکه‌ی دوم

معرفی کتاب
در این داستان در خانۀ نخست‌وزیر انگستان مدرک مهمی مفقود می‌شود. سندی که می‌تواند بهانه‌ای برای آغاز جنگ بزرگی باشد. در خانۀ دیگری مردی کشته می‌شود که ظاهراً هیچ ارتباطی با این سند ندارد. ولی با لکۀ خون روی فرش خانۀ مقتول، سرنخی برای حل معمای گم شدن سند و پیدا کردن قاتل می‌شود.

مدافع گم شده

معرفی کتاب
گادفری مدافع تیم فوتبال دانشگاه ترینیتی روز قبل از بازی مهمش با تیم دانشگاه آکسفورد ناپدید می‌شود. مربی تیم از شرلوک هلمز تقاضای کمک می‌کند. شواهد نشان می‌دهد که گادفری بیمار بوده و سرنخ‌های هلمز و دکتر واتسون را به دکتر آرمسترانگ می‌رساند، ولی او نه‌تنها کمکی نمی‌کند، بلکه آن‌ها را با عصبانیت بیرون می‌کند. شرلوک هلمز که به دکتر آرمسترانگ مشکوک است، او را تعقیب کرده و معما را کشف می‌کند.

عینک طلایی

معرفی کتاب
در خانه‌ای روستایی، قتلی اتفاق می‌افتد و یکی از ساکنان خانه کشته می‌شود. در مراجعه به خانه و معاینۀ مقتول، عینکی طلایی پیدا می‌شود که شرلوک هلمز با بررسی آن اطلاعات زیادی دربارۀ قاتل به‌دست می‌آورد.سپس با قدم زدن در خانه و نگاه دقیق راز قتل را کشف می‌کند.