معرفی کتاب
در این داستان در روایتی مصور از پسر کوچکی سخن به میان میآید که دوست دارد آفتاب را در دست بگیرد و با او حرف بزند. پسر همه تلاشش را میکند و از میان علفزارها و از کنار جویبارها و از لابهلای سنگها عبور میکند و در بالای کوهی با آفتاب سخن میگوید. او اینک زبان همه آنها را میداند و شاعر توانمندی شده است. شعر او در پایان کتاب آمده است. او علی اسفندیاری یا همان نیمایوشیج است.
مجموع صفحات
36
سال چاپ
1394
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
طاهباز، سیروس
شابک
9786000103170
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
خشتی
درجه بندی
درجه 2
اطلاعات کتابشناختی
پایه
دوم
سوم
چهارم
مخاطب
دانشآموز