داستان

در این کتاب پنج داستان کهن از کتاب‌هایی مانند «جوامع‌الحکایات»، «لوامع‌الروایات» و «کلیات آثار و اشعار شیخ بهایی» ارائه شده است. در هر یک از داستان‌ها، از تلخی‌ها و شیرینی‌های زندگی سخن به میان آمده است. حکایت‌های این کتاب دلگرمی برای زندگی‌ای خوب و ایده‌آل را به مخاطب منتقل می‌کند.

در این داستان ماجراجویانه، نوجوانی با پدر و مادرش در روستایی زندگی می‌کند. روزی او در برکه کنار منزلشان ماهی قهوه‌ای رنگی پیدا می‌کند و تصمیم می‌گیرد آن ماهی را به سرزمین واقعی خودشان ببرد. گذار از تنگناها و رسیدن به مرز همراه با راهنمایی محلی وقایع این داستان را شکل می‌دهد.

روایت این کتاب برگرفته از داستان عامیانة «فاطمه اره و علی بهونه‌گیر» است که به صورت شفاهی بین مردم نقل می‌شده است. صفورا دختری دیلاق با شانه‌های پت و پهن است که زبانش مثل نیش عقرب تند است. او عاشق غلام است، اما غلام هر بار با دختری دیگر ازدواج می‌کند و عاقبت هم شکست می‌خورد. حال شما فکر می‌کنید سرانجام عشق صفورا به غلام چه خواهد شد؟

داستان این کتاب حکایت یک کنیز و دو برادر است. داستان «توپازخان و انسیه خاتون» ماجرای دلدادگی یک شاهزادة ایرانی به کنیزی تازه‌وارد است؛ عشق ممنوعه‌ای که برادر شاه را به سلطنت می‌رساند. تلاش دو عاشق برای رسیدن به هم، دلباختگی آنان را به زیبایی ترسیم می‌کند.

در این داستان در روایتی طنزگونه و با نگاهی تازه به قصه «عامره و هرمز» ـــ برداشتی آزاد از حکایت «اسب آبنوس» ـــ ، قصه عشق هرمز، ولیعهد جوان ایران زمین، به عامره، دختر پادشاه یمن، بازآفرینی شده است.

این کتاب حاوی حکایت‌های داستان‌گونه‌ای است که گوشه‌ای از رفتار، گفتار و کردار ائمه معصومین(ع) را به تصویر می‌کشد. در این حکایت‌ها نکات اخلاقی و تربیتی مهمی مطرح شده‌اند که برای ترویج و تحکیم وحدت خانواده بسیار کاربرد دارند.

در این داستان زندگی واسیلی کاندینسکی، نقاش مشهور معاصر و از اولین نقاشان هنر انتزاعی و آبستره و از چهره‌های اصلی جریان هنری روایت می‌شود. واسیلی با حمایت عمه‌اش به کلاس هنر رفت و پس از مدتی رشته حقوق را رها کرد و با جعبه نقاشی پر سر و صدایش و با نقاشی احساسات و افکارش جان تازه‌ای به هنر بخشید.

نویسنده در این روایت داستانی از میراث ماندگار «آلفرد نوبل»، مخترع دینامیت سخن می‌گوید. در این روایت از آزمون و خطای آلفرد برای مشتعل کردن ایمن نیترو گیلیسیرین و کاربردهای آن در موارد مختلف صحبت می‌شود. آلفرد نوبل در وصیت‌نامه خویش قسمتی از دارایی‌هایش را به اهدای جایزه‌ای سالانه، به افرادی که بزرگ‌ترین خدمت‌ها را به بشر می‌کنند، اختصاص می‌دهد و این جایزه به نام او ماندگار شده است.

در کتاب حاضر 30 داستان کوتاه با اقتباس از کتاب «مرزبان‌نامه» به نثر درآمده است. داستان‌های کتاب از زبان حیوانات روایت شده‌اند و قهرمان اصلی آن‌ها حیوانات هستند. هر یک از داستان‌های کتاب مبین یک نکته اخلاقی برای مخاطبان است.

داستان از زبان دختری هشت ساله به نام ستاره بیان می‌شود که دو برادر و دو خواهر دارد. مادرش به پسرها بیشتر می‌رسد و به دخترها اهمیتی نمی‌دهد. در عوض پدرش او و خواهرهایش را بیشتر دوست دارد. دخترها برعکس پسرها درس‌خوان و مرتب هستند. "آن روز ستاره یکراست به خانه آمد. او می‌خواست تا شب درس بخواند، فردا امتحان تاریخ داشت. کتابش را به دست گرفت که یک دفعه صدای مادرش را شنید."