داستان

در روایتی داستانی، زندگی‌نامه شهید جواد حاجی‌کرم، از شهدای استان سیستان و بلوچستان ارائه شده است. وی یکی از فرماندهان نیروی انتطامی بود که در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان موادمخدر به شهادت رسید. نویسنده داستان عشق و ایثار این شهید را بیان می‌کند.

اوروس پسر عجیبی است. سرکش و خیالاتی، تنومند و قوی و عاشق اسب‌ها. او در اصطبل می‌خوابد تا تمام وقت نزدیک اسب‌ها باشد. تا اینکه اسب جدیدی به نام رستم به مزرعه می‌آید. رستم سرکش و وحشی است و اجازه نمی‌دهد کسی سوارش شود و همه را به زمین می‌کوبد؛ ولی اوروس با او حرف می‌زند و به راحتی سوارش می‌شود. اوروس در کنار اسب‌ها، به خصوص رستم خوشحال و خوشبخت است، تا اینکه بر اثر حادثه‌ای مجبور می‌شود رستم را فراری دهد.

نویسنده داستان پسری به نام هیربل را روایت می‌کند که در کودکی پدرش را از دست داده و مادرش او را ترک کرده است. هیربل بیمار است و هنگامی که بیماری‌اش شدت می‌گیرد، پدرخوانده و مادر‌خوانده‌اش او را به آسایشگاه می‌سپارند. او در آنجا هم تنها می‌ماند و حتی هم‌سن و سالانش نیز تحمل او را ندارند. هدف نویسنده خلق دنیایی است که کودکانی با وضعیت هیربل، احساس امنیت کنند و آسوده باشند.

نویسنده داستانی علمی ــ تخیلی را روایت می‌کند که در آن دانشمندی به نام آقای دوبرویی، خود‌روی جدیدی می‌سازد که با سوخت ئیدروژن کار می‌کند و برای همین گرفتار جاسوسان می‌شود. تا اینکه اختراع او در یک تعقیب و گریز منفجر می‌شود و او تصمیم می‌گیرد کارش را از نو شروع کرده و اختراعش را تکمیل کند.

کتاب حاضر روایت داستانی علمی تخیلی است با شخصیت‌هایی از جادوگران و افسونگران نیک و بد. راشل و برادرش، اریک، قدرت‌های خارق‌العاده‌ای دارند. مهارت راشل در ساخت طلسم و برادرش در باطل کردن آن‌ طلسم‌هاست. هیبرا، جادوگر اعظم، می‌خواهد راشل و اریک را شکست دهد و همه افسونگران را نابود سازد. جادو‌گران سعی دارند لشکری از کودکانی با توانمندی‌های مشابه راشل و اریک ترتیب دهند و از آن‌ها سوء استفاده کنند؛ اما در پایان خیر بر شرّ پیروز می‌شود.

در پرتوی شعله‌های آتش و هجوم باد و تقلای پنجه‌های سیاه، راشل و اریک از شکاف دیوار به دنیایی دیگر سفر می‌کنند. آن‌ها هم مثل هزاران کودک دیگر به چنگ جادوگر می افتند! راشل متوجه می‌شود که قدرت ماورایی دارد؛ قدرت‌های جادویی مانند خود جادوگر. این کودک در نظر جادوگر وسیله‌ای است که می‌تواند او را به اهداف شیطانی اش برساند. گفتنی است کتاب حاضر جلد اول از مجموعه "طلسم دراگونا" ست.

این کتاب بازآفرینی کتاب گرشاسب‌نامه، اثر حکیم اسدی طوسی است. نویسنده سعی کرده تا ضمن حفظ استقلال داستان، متنی خلاقانه بیافریند تا نوجوانان را به مطالعه ترغیب کند. همچنین به شخصیت‌های داستان رنگ و بوی امروزی می‌دهد تا مخاطب راحت‌تر ارتباط برقرار کند. حوادث داستان از متن اصلی انتخاب شده و به همان شکل اصلی رخ می‌دهند.

اعضای خانواده شیرمر می‌خواهند به خانه جدیدی اسباب‌کشی کنند و تصمیم گرفته‌اند پدربزرگ که همه او را عمو جان صدا می‌کنند، با آن‌ها زندگی کند. بنابراین با نامه‌ای از او دعوت می‌کنند که به شهر آن‌ها بیاید. بعد از انتظاری طولانی پاسخ عمو جان می‌رسد. او پیشنهاد آن‌ها را قبول کرده است؛ ولی پدربزرگ اخلاق خاصی دارد و زندگی با او کار ساده‌ای نیست. با آمدن عموجان هر روز اتفاقی تازه می‌افتد.

نویسنده در داستانی طنز و انتقادی اجتماعی، داستان گربه‌ای را نقل می‌کند که در بشکه قیری گیر افتاده است و نمی‌تواند تکان بخورد. پسری به نام محسن، همراه مادر و خواهرش تمام سعی خود را می‌کنند که گربه را نجات دهند. آن‌ها از آتش‌نشانی، اورژانس و حتی پلیس 110 کمک می‌خواهند.

«ماروسیا» حدود 150 سال پیش برای کودکان قرن نوزدهمی نوشته شده است. نویسنده در سراسر داستان همواره منتظر فرصتی است که به خوانندگان خود درس اخلاق، شجاعت، ایمان و صبر بدهد. وقایع داستان در گوشه زیبایی از سرزمین «اوکراین» رخ می‌دهد و از مبارزه استقلال‌طلبان برای آزادی سرزمینشان حکایت می‌کند.