Skip to main content

حلیه

معرفی کتاب
«علی‌مردان» دو سالش بود که پدرش به اروند زد و دیگر هیچ‌وقت خبری از او نشد. بعد از آن، عموها زیر بال و پرش راگرفته بودند. صبح تا ظهر مدرسه می‌رفت و ظهر تا غروب در مغازه، پای دخل می‌ایستاد. در روزهای آغاز جنگ، علی‌مردان سال چهارمی بود و منتظر دیپلم و چندماهی بود که عاشق شده بود، عاشق «حلیه»، دختر مدیر مدرسه! علی‎مردان ماجرا را به مادرش گفت و او را برای خواستگاری ‎فرستاد. پدر حلیه شرط کرد که علی‎مردان قبل از هرچیز باید دیپلم بگیرد. چندماه بعد، دیپلم علی‎مردان حاضر بود، کت و شلوارش هم، ولی... .

ماه را نشانه بگیر

معرفی کتاب
روستای «آبگرمک»، به روستاهای دیگر دختر نمی‌دادند؛ اما به «قاسم چگینی» که از روستای «سری‌کوه» بود، نه نگفتند. قاسم جوانی کاری و آبرودار بود و کار برایش عار نبود. بعد از یک سال، وقتی قاسم و عروسش بچه‌دار نشدند، حرف و حدیث‌ها شروع شد. قاسم خانواده‌اش را برداشت و به شهر رفت. در هر شهری چند ماهی کار می‎کرد و به دنبال کاری بهتر به شهر دیگری می‌رفتند. به سفارش شخصی، به شهرهای جنوب رفت. به علت گرمای هوا، پول خوبی می‌دادند. قاسم رفت و دیگر خبری از او نشد و... .

بازگشت از ماه

معرفی کتاب
گروه «گون کلوپ» که کارشان ساخت توپ‌های بزرگ در دوران جنگ‌های داخلی امریکا بود، تصمیم‌ می‌گیرند برای رفتن به ماه، توپ بسیار قوی و نیرومندی بسازند. سه نفر حاضرند که با این توپ به ماه سفر کنند. بنابراین، توپ به یک واگن مسافربری تغییر شکل می‌دهد. این مسیر باید در فاصله نود و هفت ساعت و سیزده دقیقه و بیست ثانیه طی شود؛ اما به دلایل نامشخص، سفینه روی سطح ماه فرود نمی‌آید و ممکن است تحت قوانین جاذبه ماه، تا قرن‌ها در مدار ماه سرگردان باشد. آیا ساکنین سفینه می‌توانند دوباره به زمین بازگردند؟

در سیارات چه می‌گذرد؟

معرفی کتاب
«هکتور سر وادک»، کاپیتان ستاد ارتش و «کنت واسیلی تیماشف»، از کَشتی «دوبرینا»، قرار است با هم دوئل کنند؛ اما هر دو مایلند علت این دوئل از همه مخفی باشد. در طول روز هر یک به دنبال شاهدان این دوئل هستند و قرارشان ساعت نُه صبح روز بعد است؛ ولی آن شب اتفاقی رخ می‌دهد که همه‌چیز را عوض می‌کند. ستاره دنباله‌داری به زمین برخورد می‌کند و قسمتی از زمین به آن متصل می‌شود. حالا این بخش از زمین، با آب‌ها و گیاهان و همه ساکنینش، محکوم به سفری دوساله با این ستاره هستند.

رمزگشایی در آمازون

معرفی کتاب
«توراس» کاپیتان جنگل است. او را برای حفاظت از جنگل انتخاب کرده‌اند. توراس از سفیدپوستان برزیل است؛ ولی هیچ‌کس نمی‌داند از کجا آمده است. او نامه‌ای اسرارآمیز دارد، نامه‌ای که جملات آن به هیچ زبانی شبیه نیست و مشخص است که در سال‌های خیلی دور نوشته شده است و توراس نمی‌تواند آن را بخواند؛ اما می‌داند که این برگه گنج بزرگی را در خود جای داده است. او به دنبال صاحب این سند است. کسی که حاضر است تمام ثروت خود را برای این چند سطر بدهد!

بلیت بخت‌آزمایی

معرفی کتاب
مادر منتظر پسرش، «ژوئل»، است؛ اما دخترش، «هولدا»، خبر می‌دهد که برادرش زودتر از فردا نمی‌آید. در همین موقع، نامه‌ای از نامزد هولدا، «ال»، می‌رسد. او در این نامه تاکید کرده است که خیلی زود کشتی ماهیگیریشان باز می‌گردد، با پول قابل‌توجهی که می‌توانند به‌زودی ازدواج کنند؛ اما کشتی هیچ‌وقت بازنمی‌گردد و فقط بطری‌ای از راه می‌رسد که حاوی یادداشتی برای هولدا و یک بلیت بخت‌آزمایی است. روز قرعه‌کشی نزدیک است و هولدا مضطرب‌ و پریشان. در روز قرعه کشی چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

در جستجوی حقیقت

معرفی کتاب
مرد جوان در دانشگاه عاشق دختری زیبا می‌شود. دختری که همه را جذب خود می‌کند. مرد جوان آنقدر مبهوت دختر است که فقط از دور به تماشا می‌ایستد و جرئت نزدیک شدن ندارد. سرانجام روزی متوجه می‌شود که دختر نیز همان احساس را دارد. آن‌ها تصمیم می‌گیرند ازدواج کنند؛ اما دختر باید مسلمان شود. بنابراین، باید یک روحانی پیدا کنند تا دختر را به آیین اسلام درآورد. آن‌ها با پرس و جو موفق می‌شوند کسی را پیدا کنند تا این کار را انجام دهد؛ اما... .

دیدار عروس

معرفی کتاب
این کتاب شامل هشت داستان کوتاه است. «خاله گمشده»، «قدر ناشناسی»، «دیدار عروس» و «انتخاب همسر»، نام برخی از این داستان‌هاست. «دیدار عروس» درباره دختر جوانی به نام «سُعاد» است که به تازگی ازدواج کرده است. سعاد به مسائل مادی و ظاهری اهمیت نمی‌دهد و ازدواجش به دور از هر گونه تجملات بوده است. حالا او از سفر زیارتی بازگشته است و بهترین دوستش، «غفران» می‌خواهد هر چه زودتر به دیدن او برود؛ اما چیزهایی می‌شنود که باورش برای او و درباره دختری مانند سعاد، بسیار سخت است و... .

دیدار در بیمارستان

معرفی کتاب
«ورقا» مادربزرگش را که در سینه‌اش احساس درد می‌کند، به بیمارستان می‌برد و با خانم دکتر «معاد» آشنا می‌شود. دکتری که نه‌تنها خیلی سریع به وضع مادربزرگ رسیدگی می‌کند، بلکه از ورقا که آثار خستگی در چهره‌اش پیداست، می‌خواهد کمی استراحت کند و خودش کنار بیمار می‌ماند. آشنایی معاد و ورقا با کتابی که خانم دکتر جا می‌گذارد، ادامه می‌یابد تا جایی که معاد از ورقا خواستگاری می‌کند. مادربزرگ مخالف است؛ اما چرا؟

نبرد با زندگی

معرفی کتاب
این کتاب حاوی شش داستان کوتاه است. «نبرد با زندگی»، «ایستادگی»، «پایداری» و «معیارها» نام بعضی از این داستان‌هاست. داستان «نبرد با زندگی» درباره دختری به نام «فاطمه» است که می‌خواهد به وظیفه دینی‌اش عمل کند؛ اما در برخورد با جامعه‌ای که برای ارزش‌ها و مفاهیم دینی اعتباری قائل نیست، دچار ترس شده است. او نزد دوستش، «عفاف»، می‌رود تا سخنان او آرامش کند. در داستان «معیارها» مادر و دختری می‌خواهند به عروسی بروند. مادر با نهایت دقت برای این جشن آماده شده است؛ اما دخترش ... .