یاسر و عدّاس در باغ بهشت
معرفی کتاب
دو برادر که یکی از آنها یاسر است(15 ساله) به دیدن پدربزرگ خود می روند و از آنجا کتاب و سکه هایی به خانه می آورند. یاسر که به اشیای قدیمی علاقه دارد، متوجه می شود می تواند با این سکه ها به زمان پیامبر سفر کند. او به طائف می رود و اتفاقات آن روزها را می بیند؛ همچنین عداس و نحوه اسلام آوردنش را.
محل عبور حلزونها
معرفی کتاب
یک حلزون برای رسیدن به کلمهای خوشمزه باید چه کار کند؟ آیا کسی میداند «محل عبور حلزونها» کجاست؟ هیچکس برای این سؤال جوابی نداشت؛ حتی حلزون کوچولویی که دلش میخواست همه کلمها را یک لقمهی چپ کند. برای همین تصمیم گرفت خودش راه را پیدا کند... . این داستان، موضوع اراده و مهربانی را پوشش میدهد که بهترین پاداش، یعنی «دوستی» را برای انسانها به ارمغان میآورد.
روباه و گردش با دوچرخه
معرفی کتاب
همه چیز برای روز دوچرخهسواری آماده است. روزی که در آن همه حیوانات جنگل آماده میشوند تا به یک دوچرخهسواری دستهجمعی بروند. تا سرِ تپه رکاب میزنند و آنجا خوراکی میخورند و بازمیگردند. همه حیوانات از این موضوع شاد هستند بهجز روباه. روباه از اینکه هر سال این ماجرا دقیقاً تکرار میشود، راضی نیست. او دلش کمی هیجان میخواهد. روباه دوست دارد اوضاع متفاوت باشد به همین دلیل یک نقشه میکشد. نقشهای که روز دوچرخهسواری را تغییر میدهد...
روباه دیرش شده
معرفی کتاب
در این داستان، روباه برای ناهار دیر کرده است. برای همین تندی کلاهش را برمیدارد و سوار اسکیتبوردش میشود. بعد با سرعت هرچه تمامتر شروع به حرکت میکند. روباه با پا به اسکیتبوردش ضربه میزند و یکبار آن را دور خودش در هوا میچرخاند. بعد دوباره با پا ضربهی محکمتری به اسکیتبوردش میزند، و اینطوری از روی خرگوش میپرد. بعد میرسد به فیلی که دراز کشیده است و چون عجله دارد از روی دماغ فیل سُر میخورد. اما او کجا میرود؟