مردم بوم نقاشی
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. داستان این کتاب دربارهی مردم شهری است که روی بوم نقاشی زندگی میکنند. مدتی است که در این شهر اتفاق عجیبی افتاده است و دیگر هیچکس حال ندارد هیچ کاری انجام بدهد. تا اینکه یک روز سارنگ به مردم شهر که تازه از خواب بیدار شده بودند خبر میدهد که دارد سیل میآید... بچهها با خواندن این داستان با مفهوم همکاری و مشارکت آشنا میشوند.
آواز نهنگها
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیطزیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. بچهها در این کتاب با محیط ساحل و دریا و حیواناتی که در آن زندگی میکنند، آشنا میشوند و دربارهی ویژگیها، محیط زندگی، غذا و عادات آنها آموزش میبینند.
مترسک و آدم آهنی
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. آدمآهنی و مترسک در کنار آدمها و در شهر زندگی میکردند. یک روز طوفان شدیدی در آن شهر شروع شد؛ طوفانی که داشت همهچیز را درهم میشکست. مردم وقتی متوجه طوفان شدند به داخل خانههایشان فرار کردند؛ اما آدمآهنی و مترسک به جای فرار دنبال نجات شهر بودند. آنها نمیتوانستند تنهایی از پس این کار بزرگ بربیایند و به کمک مردم نیاز داشتند....
دارودسته سوسکی: کاپیتان کاراته!
معرفی کتاب
کاراته یک سوسک بود، اما نه یک سوسک معمولی. او به هر چیزی لب نمیزد و توی یک خانهی عروسکی دنجِ کپکزده و راحت زندگی میکرد. تا اینکه مامانبزرگ مایر به خانهی سالمندان رفت و زندگیِ قشنگ کاراته تمام شد. صاحبخانهی جدید با دمپایی افتاد دنبال سوسکی و خانهی عروسکیاش را هم پرت کرد وسط آتآشغالها. اما سوسکی بههمراه دوستانش یک دارودسته راه انداخت: دار و دستهی سوسکی! و با هم یک عالمه نقشه کشیدند... در این داستان بوهای خوبی از آشپزخانه میآید! اما اگر گربه اجازه بدهد دارودستهی سوسکی پایشان را آنجا بگذارند. کاراته هرجور شده باید از آن خوراکیهای خوشمزه بخورد. ولی باید حساب گربه را بگذارد کف دستش. گربه فقط از یک چیز میترسد که آن را توی آکواریوم قایم کرده است. ماهیهای طلایی داخل آکواریوم خیال میکنند که آن گنج است. دارودستهی سوسکی با زیردریایی میروند سراغ گنج توی آکواریوم. کاپیتان کاراته میخواهد گنج پرسروصدا را بردارد...
کیف دسته طلایی فیلان خانم
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. فیلان خانم یک فیل 73 ساله است که کمی هم حواس پرتی دارد. روزی فیلان خانم کیف دست طلاییاش را گم میکند و با کمک عقابها میفهمد که زاغ دست کج آن را برداشته است. زاغ دست کج که از کارش پشیمان بود کیف فیلان خانم را پس داد. فیلان خانم هم زاغی را به استخدام خودش درآورد و او را مأمور خرید خودش کرد. بچهها با خواندن این داستان با مشاغل آشنا میشوند.
چه خوب که مامان هست!
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. پنگولی تازه به دنیا آمده بود و از تماشای مناظر اطرافش کلی ذوق میکرد. او با کنجکاوی از مامان پنگوئن دربارهی هر چیزی که میدید سؤال میکرد... بچهها با خواندن این داستان با نعمتهای خوب خدا و مفهوم شکرگزاری آشنا میشوند.
دلتنگیهای مسواک صورتی
معرفی کتاب
مجموعهی حاضر با استفاده از داستانهای هدفمند در تلاش است که ساحتهای ششگانهی تربیت و موضوعاتی چون نعمتهای خداوند، آشنایی با مشاغل و کارآفرینی، همکاری و مسئولیتپذیری، رعایت بهداشت محیط زیست و زیبایی خلقت و ... را به دانشآموزان آموزش بدهد. مینا کوچولو یک مسواک و خمیردندان صورتی داشت و هر روز با آنها به دندانهای سفید و قشنگش مسواک میزد؛ اما حالا چند روز بود که مینا دیگر مسواک نمیزد و مسواک و خمیردندان خیلی دلتنگ و ناراحت بودند و از هرکسی خواستند که به مینا پیغام بدهد و بگوید به دندانت مسواک بزن، کسی برایشان کاری نکرد تا اینکه ....
من که نمیترسم، تو میترسی!
معرفی کتاب
«من که نمیترسم، تو میترسی!» یک کتاب تصویری برای کودکان است که به آنها کمک میکند با ترسهای خود کنار بیایند. خرس داستان از همه چیز میترسد، در حالی که خرگوش دوستش هیچ ترسی ندارد و همیشه داستانهای ترسناک میخواند. یک روز خرگوش ایدهای به ذهنش میرسد و از خرس دعوت میکند تا با هم به ماجراجویی بروند. خرس با وجود ترسش، وانمود میکند که نمیترسد. در نهایت، با شجاعت و همراهی خرگوش، خرس متوجه میشود که ترسهایش بیاساس بودهاند و میتواند بر آنها غلبه کند. این کتاب به کودکان میآموزد که ترس یک احساس طبیعی است، اما نباید مانع از تجربه کردن و لذت بردن از زندگی شود. همچنین نشان میدهد که با کمک دوستان و شجاعت، میتوان بر ترسها غلبه کرد.
اگر من یک مدرسه میساختم...
معرفی کتاب
مدرسهای که من میسازم، حسابی سرگرمت میکند. وقتی ببینیاش، دهانت از تعجب باز میماند. اصلاً شبیه هیچکدام از مدرسههایی که تا حالا دیدهای، نیست. خیلی با آنها فرق دارد... مدرسهای که پر است از چیزهایی که هر بچهای آرزوی آن را دارد. پر از حیوانات، بدون تخته، صندلیهای شناور، زمینبازی که شبیه یک شهربازی است. سالن غذاخوری با روبات آشپز و هر غذایی که بچهها دوست دارند. کتابهایی که زنده میشوند و... . اگر دوست دارید با مدرسهای که به نظر جک مدرسهای ایدهآل است آشنا شوید، با این کتاب همراه شوید و از خواندن آن لذت ببرید.
اگر من یک خانه میساختم...
معرفی کتاب
کتاب «اگر من یک خانه میساختم...» با تصاویر و متنی گیرا، کودکان را به دنیای خلاقیت و تخیل میبرد و آنها را با ایدههای نوآورانه برای ساخت یک خانه خاص و متفاوت آشنا میکند. داستان دربارهی پسری به نام جک است که خانهای رؤیایی میسازد که کاملاً با خانههای معمولی فرق دارد و بسیار شگفتانگیز است. در کتاب میخوانیم: «خانهای که من میسازم، حرف ندارد. وقتی ببینیاش، دهانت از تعجب باز میماند. اصلاً شبیه خانههایی که تا حالا دیدهای، نیست. خیلی با آنها فرق دارد...»