Skip to main content

سهراب و گردآفرید

معرفی کتاب
اکنون «سهراب» پانزده سال دارد. «تهمینه» در تمام این سال‌ها رازدار بوده است و هرگز به سهراب نگفته که پدرش کیست، چراکه از افراسیاب بیمناک است که مبادا سهراب را از بین ببرد؛ اما حالا سهراب حقیقت را می‌داند و... . سهراب تصمیم گرفته است به ایران‌زمین لشکرکشی کند تا به این بهانه پدرش را ببیند، پدری که هرگز ندیده و نمی‌شناسد. از آن سو، افراسیاب نیز این راز را می‎داند و نمی‌خواهد که پدر و پسر یکدیگر را بشناسند. به همین دلیل، دو نفر از فرماندهان سپاه را نزد سهراب می‌فرستد تا به بهانه جنگیدن در کنار او، مراقب باشند که «رستم» و سهراب به این حقیقت پی نبرند.

هوش و استعداد تحلیلی نهم 9

معرفی کتاب
انجام بعضی تست‌ها و حل سؤال‌ها برای شرکت در مسابقات هوش ریاضی مفید است. کتاب حاضر شامل بیش از 2000 پرسش چندگزینه‌ای هوش ریاضی مخصوص پایۀ نهم است که از آسان به سخت تنظیم‌شده‌اند. این پرسش‌ها هوش و استعداد تحلیلی را می‌سنجند. سؤال‌ها از آزمون‌های ورودی مدرسه‌های تیزهوشان و خاص، و سؤالات مسابقات انتخاب شده‌اند. پاسخ‌ها در جلد بعدی آمده‌اند.

وقتی دریا نقره‌ای شد

معرفی کتاب
مادربزرگ «پین‌می» همیشه بهترین قصه‌ها را برای نوه‌اش و مردم روستا تعریف می‌کرد؛ اما شبی که سربازان امپراتور، قصه‌گوی پیر را دزدیدند و نوه‌اش، پین‌می، را در خرابه کلبه رها کردند، آرامششان از بین رفت. قبل از اینکه خیلی دیر شود، پین‌می با دوستش، «ایی‌شان» که به نظر می‌رسد رازهایی پنهانی دارد، برای نجات مادربزرگش راهی سفر می‌شوند. آن‌ها در این سفر با موانعی روبه‌رو می‌شوند که به افسانه شبیه‌اند!

آمنه دختر باد صحرا: (داستانی عاشقانه از سرزمینی دور)

معرفی کتاب
«آمنه» در قبیله‌ای به نام «پسران باد» زندگی می‌کند، در قلعه‌ای بزرگ با تعداد زیادی اتاق‌ و چندین طویله که پدرش برای زن‌ها و بچه‌ها و خواهرها و برادرها و ... ساخته است. شیخ (پدر آمنه) اسب‌های زیادی دارد که مانند گنجی از آن‌ها مراقبت می‌کند. روزی آمنه از پدرش می‌پرسد که چرا اسم قبیله پسران باد است نه دختران باد؟ و چرا مردها قانون را می‌نویسند، نه زنان؟ و... . فردای آن روز شیخ دخترش را که فقط هفت سال دارد، برای چوپانی به صحرا می‌فرستد تا از شّر سوال‌های او خلاص شود؛ اما آمنه در صحرا گم می‌شود و... .

الف از ایران

معرفی کتاب
پدر «سهیل» عکاس است و برای مجله‌های مختلف عکس می‌گیرد. پدر و پسر شهر به شهر می‌گردند و از همه‌چیز عکس می‎گیرند. از یوزپلنگی که در قلب کوهستان، خرگوشی را شکار کرده است تا رُتیلی که وسط کویر خشک و سوزان سرگردان است. همه‌چیز خوب است به غیر چشم‌های سهیل که گاه و بی‌گاه تار می‌شوند و او نمی‌تواند جایی را ببیند. دکتر به پدر سهیل می‌گوید چشم‌های پسرش باید تخلیه شوند و آن‌ها باید برای سهیل چشم بخرند! ولی مگر چشم هم خریدنی است؟

یک تکّه زمین کوچک

معرفی کتاب
این قصه درباره پسری فلسطینی به نام کریم است که دوست دارد فوتبالیست شود. او و دوستانش زمین بازی بزرگی را در نزدیکی مدرسه پیدا می‌کنند تا در آن‌جا فوتبال تمرین کنند، اما آن زمین رازی عجیب و مخفوف را در دل خود دارد. نیروهای محور مقاومت فلسطین در آن زمین، مواد منفجره ذخیره کرده بودند تا در هنگام لزوم بتوانند با نیروهای صهیونیستی بجنگند. همین شرایط باعث شد تا کریم و دوستانش زیرنظر نیروهای اسرائیل قرار بگیرند و مجبور شوند که مبارزه کنند.
این قصه مخاطبان را با سختی‌هایی که نوجوانان فلسطینی تجربه می‌کنند آشنا می‌سازد.

مو‌مو

معرفی کتاب
دخترکی به نام "مومو"در حاشیه شهری بزرگ در خرابه های یک آمفی تئاتر زندگی می کند. او فقط با چیزهایی که در گوشه و کنار شهر پیدا می کند روزگار می گذراند، اما استعدادی عجیب و غریب در شنیدن درددل های آدمها دارد.
روزی سر و کله عالیجنابان خاکستری پیدا می شود. آنها می خواهند وقت ارزشمند آدم ها را بدزدند و برای همین هر روز که می گذرد زندگی آدمها یکنواخت تر و بی روح تر می شود . در این میان مومو تنها کسی است که حاضر شده جلوی عالیجنابان سینه سپر کند....

گامی به سوی آرامش

معرفی کتاب
صلح، دوستی و آرامش از نیازهای جوامع امروزی محسوب می‌شود. کتاب حاضر در این زمینه تدوین شده‌است و می‌کوشد راه‌هایی برای به دست آوردن آرامش معرفی کند. نویسنده مصداق‌های ساده‌ای از صلح را مثال می‌زند تا خواننده را به فکر وادارد.

برایم شمع روشن کن

معرفی کتاب
مادر «سارا» دچار مرگ مغزی شده و در بیمارستان است؛ اما سارا که فقط دوازده سال دارد، از همه‌جا بی‌خبر است. او فکر می‌کند مادرش بیمار است و به زودی به خانه بازمی‌گردد. در این میان در کشوی مادرش عکسی پیدا می‌کند، عکس مردی که شباهت عجیبی به مادرش دارد. سارا از طریق صفحه اینستاگرام با این شخص ارتباط برقرار می‌کند و مرتب برایش ایمیل می‌فرستد و همه‌چیز را برایش تعریف می‌کند. این مرد کیست؟ و آیا مادر سارا به زندگی باز می‌گردد یا سارا دیگر هیچ‌وقت نمی‌تواند او را ببیند؟

اتحاد سیاهدلان

معرفی کتاب
این کتاب جلد دوم از کتاب «آخرین بازماندگان» است. «جینز» قهرمان داستان، به خانه برگشته و رهبری حیواناتی را که زنده مانده‌اند، به عهده گرفته است... . هلیکوپتر به زمین می‎نشیند و «سلوین استون» پیاده می‌شود. او کسی است که ویروس چشم قرمز را پخش کرده است و پدر جینز را در خانه حبس می‌کند؛ چون درمان ویروس را پیدا کرده است. حالا به خانه آن‌ها آمده و از جینز و پدرش می‌خواهد تمام حیواناتی که در باغ دارند به او تحویل دهند! همه حیوانات تحت فرماندهی جینز در گوشه و کنار باغ مخفی شده‌اند؛ اما تا کی می‌توانند بی‌صدا و بی‌حرکت بمانند؟