Skip to main content

خانه دوست کجاست: وقایع‌نگاری پشت صحنه، فیلم‌نامه، نظر منتقدان و تماشاگران

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی گزیده‌ای از گفت‌وگوهایی است که با جمعی از کارگردانان سینمای ایران، به مناسبت اکران فیلم‌های آنان انجام شده است. در هر یک از مصاحبه‌‍‌ها پیش از پرداختن به فیلم، روند کاری فیلم‌ساز و سپس نحوه همکاری کارگردان با عوامل دیگر بررسی شده است. هدف از تدوین این کتاب آشنایی با سینما و کارکرد آن است.

در همین نزدیکی

معرفی کتاب
صحنه نمایش در پارک اجرا می‌شود. آقای صالحی که دبیر است با شخصی که با آب لوله‌کشی موتور خود را می‌شوید، بحث می‌کند و کار به دعوا می‌کشد. مأمور پارک که جوانی کم سن و سال است، وارد شده و مانع دعوای آن‌ها می‌شود. دست بر قضا مأمور پارک شاگرد آقای صالحی است. آقای دبیر وارد آلونک جوان شده و به این ترتیب با زندگی او آشنا می‌شود.

تازه وارد

معرفی کتاب
نمایش این کتاب درباره جوانی به نام احسان است که برای اولین‌بار به تهران می‌آید تا مسابقه فوتبال تیم مورد علاقه‌اش را ببیند. او با هزار زحمت بلیط پیدا می‌کند و وارد استادیوم می‌شود؛ ولی همه چیز آن‌طور که او فکر می‌کند؛ پیش نمی‌رود.

مهر ابله

معرفی کتاب
در این نمایشنامه مرد جوانی، خرسی را از چنگال اژدهایی نجات می‌دهد. خرس برای جبران محبت جوان به دنبال او به راه می‌افتد. رهگذری مرد جوان را از دوستی با خرس برحذر می‌دارد؛ ولی جوان توجه‌ای نمی‌کند. زمانی که جوان به خواب فرو رفته است، خرس سعی می‌کند مگس مزاحم را دور کند.

گمگشته

معرفی کتاب
اتفاقات این نمایش در منطقه جنگی ایران و عراق رخ می‌دهد. در صحنه مرد نویسنده‌ای با وسایل و امکانات اولیه مثل کوله‌پشتی، بطری آب، قلم و کاغذ دیده می‌شود که در حال خواندن نوشته‌های خود است. ناگهان از چاهی که در همان نزدیکی است، صدایی می‌شنود. شخصی داخل چاه است که خود را یوسف معرفی می‌کند. او می‌گوید نام پدرش یعقوب است.

غباری در آیینه

معرفی کتاب
فاطمه و زهرا در کارگاه قالی‌بافی کار می‌کنند. فاطمه بدون اجازه از کارگاه بیرون می‌رود تا نفسی تازه کند؛ ولی کارفرما متوجه می‌شود و جر و بحث بالا می‌گیرد. فاطمه درباره مادرش حرف‌هایی می‌شنود که باعث اضطراب و نگرانی‌اش می‌شود.

قاضی بُست

معرفی کتاب
صحنه، میدانی است پر از زباله. دو نفر با لباس‌های کارگران شهرداری و با جارو وارد می‌شوند. این دو، پیرمرد و مرد جوانی هستند که در سفری خیالی به زمان حکومت مسعود غزنوی سفر می‌کنند. آن‌ها از طرف شهرداری مأمور پاکسازی مناطق تاریخی هستند. نمایش به طنز است و باعث انبساط خاطر تماشاچیان می‌شود.

تصمیم زیبا

معرفی کتاب
این نمایش در یک مدرسه رخ می‌دهد. زیبا مسئول بوفه مدرسه است. او دختری خجالتی و کم حرف است و نمی‌تواند از حق خود دفاع کند. آموزگاران او تصمیم می‌گیرند تا به او درس زندگی و شجاعت بدهند.

بلبشوی شهر حروف

معرفی کتاب
شخصیت‌های این نمایش حروف الفبا هستند. حرف ر، دال و میم روی صفحه خشک کاغذ، به خانه آی با کلاه می‌روند و از بی‌آبی شکایت می‌کنند. موضوع نمایش درباره فرهنگ استفاده درست از آب است.

آخرین گره

معرفی کتاب
در روستای صبورا همه در حال مهاجرت هستند؛ چون بر اثر خشکسالی گاو و گوسفند اهالی روستا از بین رفته است. صبورا در حال بافتن قالی‌ای است که برای بارش باران نذر کرده است؛ ولی خانواده‌اش اصرار دارند که روستا را ترک کنند؛ اما صبورا نذر کرده که قالیچه را در روستا تمام کند.