Skip to main content

بسیار بسیار بسیار وحشتناک: پاندمی آنفلوآنزای 1918

معرفی کتاب
پاندمی کرونا را حتماً به یاد می‌آوردید. آن اپیدمی که به مدت دو سال جهان را فروبلعید و حدود شش میلیون نفر را کشت. حال تصور کنید یک بیماری در سال 1918 که جمعیت جهان بسیار کم‌تر از زمان کرونا بود، در مدت 18 ماه حدود 100 میلیون نفر را به کام مرگ برد. این کتاب درباره همین فاجعه است: پاندمی آنفلونزا در سال 1918. کتاب حاضر حال و روز مردمی را که در دهه 1910 تا 1920 با اپیدمی بیماری و جنگ جهانی اول دست و و پنجه نرم می‌کردند را بازگو می‌کند.

چرا در چشمانتان نگاه نمی‌کنم: پسربچه اوتیست از دنیای خود می‌گوید

معرفی کتاب
این کتاب اثری آموزشی و آگاهی‌بخش درباره اوتیسم و مشکلات ناشی از آن است. کتاب از زبان پسرکی سیزده ساله‌، که خودش به اختلال اوتیسم مبتلاست، نوشته شده و تلاش می‌کند به پرسش‌های خوانندگان دربارة احساسات و افکار کودکان و نوجوانان دارای این اختلال پاسخ دهد. این پرسش‌ها بسیار مهم و کاربردی هستند و مخاطبان را با شیوه رفتاری صحیح برای برخورد با افراد اوتیستیک آشنا می‌کند.

ویروس‌ها

معرفی کتاب
مجموعه کتاب‌های «چراهای شگفت‌انگیز» سعی دارد به مهم‌ترین پرسش‌های کودکان و نوجوانان درباره جنبه‌های گوناگون جهان و شگفتی‌های آن پاسخ دهد. این کتاب حاوی اطلاعات خوب و کاملی درباره ویروس‌هاست. آیا ویروس همان میکروب است؟ ویروس گیاه است یا جانور؟ آیا ویروس‌ها تهدیدی برای زندگی انسان محسوب می‌شوند؟ و ...

ما از ویروس قوی‌تریم

معرفی کتاب
این داستان از زبان ویروس‌ها(مانند کرونا) بیان شده است. ویروس‌ها همچون سربازان تلاش می‌کنند وارد بدن انسان بشوند اما موفق نمی‌شوند. زمانی که دلیل ناموفق‌بودنشان را جست‌وجو می‌کنند متوجه می‌شود آدم‌ها خیلی به رعایت موازین بهداشتی پایبند شده‌اند، دست‌هایشان را مرتب می‌شورند، فاصله اجتماعی را رعایت می‌کنند و... به همین دلایل ویروس‌ها نمی‌توانند وارد بدنشان شوند.
نویسنده در این کتاب سعی می‌کند راه‌های مبتلانشدن به بیماری‌ها و جلوگیری از ورود ویروس‌ها به بدن انسان را با بیانی کودکانه بازگو کند.

پزشک آینده (علوم)

معرفی کتاب
این کتاب فضایی را فراهم می‌آورد که والدین با کودکان خود درباره‌ی حرفه‌ی پزشکی گفت‌‌وگو کنند. پرسشگری پایه‌ی یادگیری است و این همان روندی است که گفت‌و‌گوی والدین و کودکان را حین خواندن کتاب هدایت می‌کند. در هر یک از تصویرهای کتاب، یک نفر ویژگی خاصی دارد. با پیدا کردن این ویژگی‌ها، کودک متوجه می‌شود که برای موفق شدن لازم نیست مثل هم باشیم. در آخر کتاب تمرین‌هایی به منظور تثبیت یادگیری تدوین شده است.

پاندمی برای کوچولوها (علوم)

معرفی کتاب
این کتاب مصور با زبانی کودکانه موضوع اپیدمی ویروس‌های واگیردار، مثل ویروس کرونا، و چگونگی زیادشدن اپیدمی، قرنطینه، فاصله اجتماعی، فرایند تولید واکسن و کاهش همه‌گیری را برای مخاطب توضیح می‌دهد.
در انتهای کتاب بخش‌هایی برای نقاشی کودکان آمده است که از آن‌ها می‌خواهد تا دیدگاه خود نسبت به همه‌گیری، واگیرداربودن ویروس و... را ترسیم کنند.

تیمسار دگمه

معرفی کتاب
این کتاب دربارۀ «دانا»، نوجوانی پانزده‌ساله، ‌است که اُتیسم دارد و این بیماری، نعمت متفاوت ‌بودن را به او بخشیده است. نویسنده دربارۀ قهرمان داستان می‌گوید: «همان لحظۀ اول که دیدمش، فکر کردم عقب‌افتاده است؛ اما بعدها فهمیدم حتی اگر عقب‌افتاده هم بود، به هیچ‌وجه معمولی نبود و مطمئنم تأثیرگذارترین آدم زندگی من همین داناست. حالا اگر داستانش را بشنوید، مطمئنم شما هم با من موافق خواهید بود که دانا یک آدم منحصربه فرد و یک شخصیت واقعی‌ست که با میلیاردها انسان دیگر فرق می‌کند.

احکام پزشکی و بیماران

معرفی کتاب
مجموعه‌ی «پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویی» در راستای ترویج فرهنگ دینی، به پرسش‌های فقهی مطرح در زمینه‌های مختلف پاسخ می‌دهد. آنچه این کتاب را از انواع مشابه برجسته می‌سازد طبقه‌بندی موضوعی، توجه به شبهات و سؤال‌های روز، پاسخگویی بلیغ و براساس نظرات علما و مراجع عظام می‌باشد. در جلد 62اُم از این مجموعه به بخشی از سؤال‌های فقهی درباره احکام پزشکی و بیماران، پاسخ داده می‌شود.

نگران نباش ما مراقبت هستیم!

معرفی کتاب
پدر و مادر «لئو» که کمی حواس‌شان پرت است پسرشان را برای عمل لوزه، اشتباهی به بیمارستان حیوانات می‌برند. لئو که به‌خاطر جراحی‌اش خیلی نگران است، با دیدن شرایط بیمارستان بیشتر نگران می‌شود، اما خوشبختانه کارکنان بیمارستان در مراقبت از لئو کوتاهی نمی‌کنند. «مرغ» در قسمت پذیرش به‌ گرمی از آن‌ها استقبال می‌کند. «خرس»، هنگام انتقال او به اتاق، رفتاری دوستانه دارد. دکتر که یک «موشِ عاقل» است با صحبت‌هایش موجب آرامش‌خاطر لئو می‌شود و... .

تصویر آخر

معرفی کتاب
پسر نوجوانی که «آیت»نام دارد، مبتلا به اوتیسم است. پدرش اما هنوز با این مسئله کنار نیامده و حتی اجازه نداده است آیت از آموزش‌های بچه‌های خاص استفاده کند. مادرش هم چهار سال پیش آن‌ها را ترک کرده و از آن به بعد، بیشتر مسئولیت آیت به عهدۀ «یلدا»، خواهر شانزده‌ساله‌اش، است که فقط یک سال از او بزرگ‌تر است. این مسئولیت باعث می‌شود تا یلدا نتواند فعالیت‌های مورد علاقه‌اش را انجام دهد. وقتی آیت بر اثر حادثه‌ای به دارالتأدیب می‌افتد، یلدا متوجه بسیاری از مسائل می‌شود و از همه مهم‌تر... .