داستان‌های بلند

این داستان بلند همراه با ماجراهای خنده‌دار، داستانی تخیلی است که در آن «اندی» و «تری» خانه درختی ۲۶ طبقه خود را ۳۹ طبقه می‌کنند. آن‌ها همچنین یک ترامپولین بدون تور حفاظ، آبشار شکلاتی و... اضافه کرده‌اند. اما مهم‌تر از همه طبقه فوق سری است که تری هنوز ساختش را تمام نکرده است. آقای غول‌دماغ تماس می‌گیرد و مهلت تحویل کتاب را تا عصر فردا اعلام می‌کند. حالا وقت آن است که تری پرده از اختراع مخفیانه‌اش بردارد.

داستان این کتاب، داستانی سرشار از شوخی و همراه با طنزی خوشایند و دلنشین است. در این داستان «اندی» و «تری» خانه درختی ۱۳ طبقه خود را ۲۶ طبقه کرده اند. در این روایت از گذشته «تری » و «اندی» باخبر می‌شویم، اینکه چگونه با یکدیگر آشنا شده‌اند و چه ماجراهایی را پشت سر گذاشته‌اند.

در این کتاب «تری» و «اندی» برای مخاطبان داستان خانه درختی ۱۳ طبقه‌شان را می‌گویند. هر طبقه کلی ماجرا دارد. داستان سرشار از طنزی خوشایند است که تری و اندی را به شخصیت‌های بی‌نظیری تبدیل می‌کند. طبق معمول مهلت تحویل کتاب تری و اندی سرآمده است و تری با بازیگوشی‌هایش اندی را در تمام کردن کتاب به دردسر انداخته است.

این داستان، قصه دختری است که سال‌ها پیش طلسم شده و وقتی طلسمش می‌شکند، با خوشحالی بیدار می‌شود و فکر می‎کند که به زودی عروس خواهد شد. بی‌خبر از اینکه چشم به دنیایی باز کرده که دیگر متعلق به او نیست و سالیان سال از خواب طولانی‌اش گذشته است.

سوگل دختر کوچکی است که گاهی دروغ‌هایی می‌گوید که موجب تعجب همه می‌شود. مواجهه با یک دیو، همراهی با یک مارمولک سبز یا پرنده خاکستری رنگ مرموز در سرزمین‎های جادویی کار آسانی نیست. سوگل باید خودش تصمیم بگیرد که چه راهی را انتخاب کند و همین مسئله او را ناراحت کرده است.

«دوغدو» دختر کوچولویی است که رنگ چشم‌هایش را از مادر فرانسوی‌اش به ارث برده و رنگ سبزه پوستش را از پدر ایرانی‌اش. او مجبور می‌شود از فرانسه به ایران بیاید و با مادربزرگش زندگی کند. مادربزرگ عجیب و غریبی که تا حالا فقط عکسش را دیده است. این داستان پر از ماجراهای خواندنی و پر از رمز و راز میان جادوگران، اژدها، غول و جن و پری است و اتفاقاتی که برای این دختر دورگه و مادربزرگش می‌افتد.

قصر سفید بالای تپه قرار دارد. تپه‌ای سرسبز با گل‌ها و پروانه‌های رنگارنگ. نُه پنجره قصر سفید جای مشخصی ندارند. گاهی روی دیوار هستند و گاهی روی زمین!!!!!. هیچ‌کس تا به حال صاحب قصر را ندیده است. «ساقی» دختر خانم حسابدار هر روز برای صاحب قصر یک لیوان پر از شیر می‌برد و از یک در مخفی وارد حیاط پشتی می‌شود.

آقای گربه از شغل آشغال‌گردی استعفا داده و دنبال کار بهتری است. او آگهی‌های استخدام روزنامه را می‎خواند و تصمیم می‌گیرد رئیس اداره شود؛ ولی هیچ‌ کارمندی رئیس دُم‌دار نمی‌خواهد. آقای گربه ناراحت و نگران است و با این دُم هیچ کاری نمی‎تواند بکند تا اینکه فکری به ذهن خانم گربه می‌رسد.

این رمان، مضمونی طنز و اجتماعی دارد. روزهای نخست جنگ تحمیلی عراق علیه ایران است و حس و حال مردم آبادان را روایت می‌کند. از کسانی می‌گوید که میان رفتن و ماندن سرگردانند. مردم جنگ‌زده در کوچه پس‌کوچه‌های شهرشان به‌دنبال آسایش و امنیت می‌گردند؛ اما از ناکجاآباد سر درمی‌آورند. مقاومت تعبیر واقعی این داستان است.

داستان این کتاب درباره بی‌رحمی جنگ و رنج و اثرات پس از جنگ است. پسربچه‌ای با تخیلی درخشان، با عشقی که به حیوانات دارد، در گیر ودار جنگ برای نجات آن‌ها تلاش می‌کند. مهربانی، کمک به خانواده، همنوعان و هر موجودی که نفس می‌کشد، حتی اگر حیوان باشد، از آموزه‌های این داستان است.