Skip to main content

دریای من کو؟

معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه «فکر فکر سه قصه» است و سه داستان کوتاه دارد. «اینجا کجاست؟»، «وقت شیرین»، «دریای من کو؟»، نام این داستان‌هاست. در داستان اول، کودکان می‌آموزند که هر یک از پدیده‌های خداوند به کمک پدیده‌ دیگر، به چیز جدیدی تبدیل می‌شوند. در داستان دوم، موش کوچولو با صبوری، صاحب کشمش‌های خوشمزه‌ای می‌شود و داستان سوم درباره جوجه پرستوی دریایی است که تازه پرواز کردن را آموخته است. توفان او را از دریا دور می‌کند و جوجه پرستو به شهر ناشناخته‌ای می‌رسد و... .

ما‌کار شجاع

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «فکر فکر سه قصه» است و سه داستان کوتاه دارد. «اگر موریک»، «پیراهن صورتی»، «ماکار شجاع»، نام این داستان‌هاست. داستان اول درباره مورچه‌ای به نام «موریک» است که دلش می‌خواهد آنقدر بزرگ شود که زیر دست و پای دیگران له نشود. در داستان دوم، کودکان با بهداشت فردی و مرتب بودن آشنا می‌شوند. داستان سوم درباره ماکارونی شجاعی به نام «ماکار» است که در قابلمه گیر افتاده است و سعی می‌کند خودش را نجات دهد.

هیچی نخود‌چی

معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «فکر فکر سه قصه» است و سه داستان کوتاه دارد. « هیچی نخودچی»، «کوفته قلقلی که نبود» و «یک ذره آفتاب»، نام این داستان‌هاست. در داستان اول، بخشش در روایتی کودکانه از زبان باد روایت می‌شود. داستان دوم درباره پخت کوفته قلقلی است و داستان سوم، قصه آدم برفی‌ای را بازگو می‌کند که با «خورشیدخانم» معاشرت کرده و گرما خورده است و «ننه‌سرما» او را به خانه یخی خودش می‌برد.

ضامن‌های معتبر

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه است. موضوع داستان‌ها، مسائل اقتصادی است و با زبان طنز روایت می‌شود. مسائلی مانند بانکداری در ایران، دلال‌بازی در مسکن، رباخواری و نزول، تنبلی و تن‌پروری اقتصادی، اطاله دادرسی. در داستان «ضامن‌های معتبر»، آقای «ناصری» به دَه میلیون وام بانکی احتیاج دارد؛ اما نمی‌تواند ضامن پیدا کند. وقتی برای دوست قدیمی‌اش، «کاوه»، ماجرا را تعریف می‌کند، کاوه راه‌حلی به او پیشنهاد می‌کند که دیگر نیازی به وام ندارد.

قصه‌های نقلی

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده سی قصه برای سی شب یک ماه است. «آهوی باهوش»، «آب شیرین و شتر»، «خارپشت تویی»، «اسب سیاه خالدار» و «پلیکان تنبل»، نام برخی از این داستان‎هاست. داستان اول، درباره آهویی است که می‌خواهد برای آب خوردن کنار چشمه برود؛ ولی مار بزرگی آنجاست که همه حیوانات را اذیت می‌کند و... . در داستان دوم، پسر شیرشاه بیمار است و باید از چشمه شیرین آب بخورد. همه حیوانات می‌خواهند این کار را انجام دهند و... . در داستان سوم، «خسرو» توپش را برای خورشیدخانم پرتاب می‌کند؛ اما توپ به زمین و زیر درخت می‌افتد، هنگامی که خسرو می‌خواهد توپش را بردارد... . داستان چهارم، درباره... .

ماجراهای آقای خرمالو(2)

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهار داستان است، به نام‌های «دکتر»، «عروسی»، «پایت را بیاور بالا» و «هواپیما». در داستان اول، آقای دکتر به خانه آقای «خرمالو» آمده است و می‎خواهد در گوشه‌ای ساکت، مطالعه کند؛ اما آقای خرمالو نمی‌گذارد دکتر به کارش برسد و مرتب مزاحم او می‌شود. او به دلایل مختلف از دکتر می‌خواهد که برایش دارو بنویسد. دکتر نه زیر درخت زردآلو، نه در اتاق، نه در زیرزمین و نه حتی در پشت‌بام آرامش ندارد. هنگامی که دکتر بالای دکل برق رفته است تا شاید بتواند کتابش را بخواند، آقای خرمالو و به دنبالش از دکل بالا می‌رود و... .

ماجراهای آقای خرمالو

معرفی کتاب
این کتاب دربردارنده چهار داستان است، به نام‌های «خُر و پُف»، «آمپول»، «فروشگاه» و «خرابی». داستان اول درباره آقای «گلابی» و خُر و پُف‌های شبانه اوست. آقای «خرمالو» نمی‌تواند با این سر و صدا بخوابد و سعی می‌کند به هر ترتیبی که شده است، این صداها را از بین ببرد. او زیر سر آقای گلابی را تنظیم می‌کند، او را در وان حمام می‎گذارد، او را بیرون از خانه می‌برد و حتی پشت اسب سوار می‎کند؛ ولی هیچ‌کدام از این راه‌ها نتیجه‌ای ندارد تا اینکه سرانجام... .

سهم من از درخت سیب

معرفی کتاب
این کتاب مجموعه‌ای از دَه داستان کوتاه است. «صندوقچه»، «گیس‌بریده»، «دخمه»، «گمشده» و «درخت سیب»، نام بعضی از این داستان‌هاست. در داستان «صندوقچه»، مادربزرگ صندوقچه‌ای دارد که به دقت از آن مراقبت می‌کند، درش همیشه قفل است و کلید آن به گردنش. دخترک خیلی دلش می‌خواهد بداند داخل صندوقچه چیست که این‌طور مادربزرگ به آن خیره می‌شود و به خلسه‌ای عمیق فرو می‌رود. دخترک هزار جور نقشه می‌کشد که چطور کلید را از مادربزرگ کِش برود، وقتی مادربزرگ می‌خوابد، وقتی به حمام می‌رود، وقتی سراغ باغچه می‌رود، ... .

خدا لعنت کند سیاوش را

معرفی کتاب
کتاب حاضر حاوی چهار داستان کوتاه است. «میم. نون»، «زردکوه»، «بیل‌باز» و «خدا لعنت کند سیاوش را»، نام این داستان‌هاست. داستان «خدا لعنت کند سیاوش را»، درباره اختلاف مردم دو روستا درباره عَلَمی است که سیل با خود آورده و وسط دو روستا رها کرده است. اهالی هر روستا ادعا می‌کند که عَلَم متعلق به آن‌هاست و... . سرانجام تصمیم می‌گیرند هر کسی توانست عَلَم را بلند کند، متعلق به روستای او باشد؛ اما هیچ‌کس نمی‌تواند این کار را انجام دهد. آن‌ها سعی می‌کنند عَلَم را سبک کنند؛ ولی بی‌نتیجه است تا اینکه... .

کلوپ آدم‌های ناراضی

معرفی کتاب
این کتاب حاوی چهار داستان کوتاه است، به نام‌های «کافه ستاره»، «کلوپ آدم‌های ناراضی»، «عکس خانوادگی» و «فرصت». داستان «کافه ستاره» درباره مرد جوانی به نام «سعید» است. او ده سالی است که در تهران زندگی می‌کند و معتقد است باید در تهران بماند تا به رویاهایش برسد؛ اما حالا در سن ۲۸ سالگی، رویاهایش را فراموش کرده است و احساس پیرمردها را دارد. او به امید تازه‌ای نیاز دارد تا دوباره سرحال و قبراق شود تا اینکه همسر دوستش، برای ازدواج، دختری به نام «مریم» را به او معرفی می‌کند. آن‎ها در کافه ستاره با هم قرار می‎گذارند. سعید خیلی از مریم خوشش می‎آید؛ اما... .