بیا بیا، گردالی جون!
معرفی کتاب
کتاب حاضر از مجموعه «بازی، شعر، نمایش» بوده و از فعالیتهای مورد علاقه خردسالان است که زمینههای مناسبی را برای پرورش آنها فراهم میکند. قابلمه روی اجاق، خسته است و دیگر نمیخواهد آش و پلو بپزد. برای همین قِل میخورد و از خانه بیرون میرود. ماشینی که یک چرخش شکسته، از قابلمه میخواهد که چرخ او باشد؛ اما قابلمه قبول نمیکند. دختر کوچولویی از قابلمه میخواهد که طبل او باشد؛ ولی قابلمه باز هم نمیپذیرد تا اینکه پسربچهای به قابلمه پیشنهاد میکند با هم بازی کنند و اینبار قابلمه قبول میکند؛ اما... .
با من بیا عروسک
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه «بازی، شعر، نمایش» است که از فعالیتهای مورد علاقه خردسالان است و زمینههای مناسبی را برای پرورش آنها فراهم میکند. عروسکی در گوشهای جا مانده است و گریه میکند. کلاغ و موش و ماهی، هرکدام میخواهند او را به خانه خود ببرند تا دیگر تنها نباشد؛ اما خانه هیچکدام مناسب او نیست و عروسک ترجیح میدهد همانجا بماند. سرانجام گربه از راه میرسد و او را نزد دختر کوچولویی میبرد که عروسکش را گم کرده است. حالا عروسک و دخترکوچولو، هر دو خوشحال هستند.
اتل متل یه زنبوره
معرفی کتاب
زنبور کوچولو دنبال کسی میگردد که با او ازدواج کند. او اول انگور را میبیند و به او پیشنهاد ازدواج میدهد؛ اما انگور نمیپذیرد؛ چون او موجودی بیآزار است و زنبور نیش دارد. مار هم این پیشنهاد را قبول نمیکند. زنبور میخواهد به عنکبوت پیشنهاد کند؛ ولی وقتی چشمش به تارهای به هم تنیده او میافتد، پشیمان میشود. سرانجام نزد گل میرود و پیشنهاد خود را مطرح میکند و گل خوشبو با کمال میل میپذیرد. زنبور از شیره گل عسل میسازد و برای او آواز میخواند.
اتل متل یه بچه مار
معرفی کتاب
بچهمار کوچولو به قطار میرسد و از او میخواهد که با هم بازی کنند! اما قطار خیلی کار دارد؛ او باید مسافرها را جابهجا کند. مارکوچولو به شیلنگ آب میرسد و از او میخواهد که با هم بازی کنند؛ اما شیلنگ هم خیلی کار دارد؛ او باید باغچه را آب بدهد. «لاکی لاکپشته، صدای مار کوچولو را میشنود و از مار میخواهد که با او بازی کنند؛ اما مارکوچولو میترسد و فرار میکند. مار کوچولو به لانهاش برمیگردد و با خواهر و برادرهایش بازی میکند.
اتل متل کبوتری
معرفی کتاب
این شعر درباره کبوتر پَرپَری است. او گرسنه است و باید به دنبال دانه برود. کبوتر میداند که پنجرهها با پرندهها دوست هستند و به آنها دانه میدهند. برای همین پشت پنجره مینشیند، سلام میکند و دانه میخواهد؛ اما پنجره میگوید کسی در خانه نیست تا برایش دانه بریزد. کبوتر به طرف مزرعه میرود، جایی که مترسکِ خسته نشسته است. کبوتر میداند که مترسک مهربان است و چند دانه را از او دریغ نمیکند. مترسک به او اجازه میدهد تا خود را سیر کند و از کبوتر میخواهد باز هم به او سربزند؛ چون مترسک همیشه تنهاست.
طوطینامه
معرفی کتاب
طوطینامه مجموعهای مشهور از داستانهای گوناگون به زبان فارسی است که اصل این داستانها به زبان سانسکریت است. از طوطینامه دو روایت متفاوت در دسترس است. این کتاب انتخاب و تحریری سادهتر از یکی از این روایات، یعنی «جواهرالاسمار»، است. اثر حاضر دو طوطینامه را در برمیگیرد که نخستین آن طوطینامۀ محمد قادری است. فراهمآورندۀ طوطینامۀ دوم مشخص نیست.
زمزمه نبض
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعهای از ۲۳ شعر و سه قطعه نثر است. شعرها در قالب غزل و مثنوی سروده شدهاند. «اهل بیت»، «یاعلی»، «زبان بریده»، «دعای سکینه»، «پیراهن یوسف» و «امداد حکیم»، نام بعضی از این اشعار است. شعر آخر که بلندترین شعر کتاب است، در قالب مثنوی سروده شده است و داستان آفرینش را روایت میکند. «زبان بریده»، «سر پر خون» و «نور و ظلمت»، نام نثرها است که همراه با چند بیت شعر آمده است. قطعه اول درباره حضور امام سجاد (ع) در مجلس یزید، بعد از شهادت امام حسین (ع) است.
6410 روز تنهایی
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه اشعاری است که در قالب غزل سروده شده است. ازجمله این شعرها، غزلی است که به شهید «عباس بابایی» و عاشقانههای همسرش تقدیم شده است، «... خوابیدهای شبیه به یک مرد گلفروش، میپرسم از خدا که خدا جنگ جای ماست؟ ... .» شاعر غزل دیگری را به آزادگان وطن تقدیم کرده است و غزلی به همسر شهید «سرلشکر آزاده، حسین لشکری»، به نام «۶۴۱۰ روز تنهایی» که یادآور روزهای اسارت اوست، یعنی ۱۸ سال حسرتِ نوشیدن جرعهای آب خنک و یک لقمه نان....
هیس! گلها خواباند
معرفی کتاب
این کتاب مجموعه اشعاری است که در قالب شعر نیمایی سروده شدهاند و شاعر نام آنها را نیماییواره گذاشته است؛ البته فصل پنجم کتاب دربردارنده سه غزلواره و هشت رباعی نیز هست. نام بعضی از نیماییوارهها به این ترتیب است: «شناسنامه»، «وقت»، «شعر» و نام غزلوارهها: «فوارهها»، «محله» و «درود و دعا». «سرگرم ندارد به پر خویش خروس»، «نه آمدهام که نعل وارونه بزنم» و «ای آتش! ای شکوه شاد و روشن»، نام سه رباعی از این مجموعه است. در نیماییواره اول، شاعر خودش را معرفی میکند. او از سوی مادر سبز و سیراب است و از سوی پدر کویری، آنجا که مزد زندگانی، مرگهای ناگهانی است!
هم قفسان
معرفی کتاب
این کتاب مجموعهای از سی و چهار شعر است که در قالب غزل سروده شدهاند و همگی عاشقانه هستند. به نظر شاعر، در این روزگار، عشق مانند کلاهی است که تا برخی بر سر بگذارند، عده دیگری آن را از سر برمیدارند. او عشق را باعث ویرانی دلها میداند، مانند گیسویی که باد پریشانش میکند. شاعر عشق را به کوهی تشبیه کرده است که هرکسی به قله آن برسد، هنر کرده است؛ چراکه بیشتر افراد در دامنه کوه منصرف میشوند و بازمیگردند. انسان عاشق هیچگاه روی آرامش را نمیبیند و...