Skip to main content

خاکستر گنجشک‌ها

معرفی کتاب
این داستان درباره مظلومیت مردم فلسطین و جنایت‌هایی است که رژیم صهیونیستی بر سر این ملت مسلمان روا داشته است. کتاب حاضر از 44 داستان کوتاه تشکیل شده و نویسنده مطالب را به گونه‌ای بیان کرده که گویا خود او ناظر و شاهد بر تمام حوادث بوده است و به خواننده حس همراهی می‌دهد. کتاب حاضر سعی دارد تا مخاطبان خود را با گوشه‌ای از رنج و مصیبت‌های ملت فلسطین آشنا کند.

نگهبان سرو

معرفی کتاب
این داستان درباره نوجوانی به نام سپهر اسن که تصمیم می‌گیرد به خانواده‌اش کمک کند. پدر سپهر جنگلبان است، اما به دست شکارچیان زخمی شده و دیگر نمی‌تواند کار کند. آن‌ها با مشکل مالی مواجه هستند و باید برای امرار معاش کاری کنند. در همین میان خبردار می‌شوند که شکارچیان مشغول قطع‌کردن تنومندترین و کهن‌ترین درخت سرو جنگل هستند. سپهر و خانواده‌اش باید جلوی آن شکارچی‌ها بایستند و اجازه ندهند کسی با ظلم و زور به سرو استوار آن‌ها که نماد مقاومت است آسیب بزند.
این کتاب در تلاش است تا نوجوانان را به محبت به خانواده و مبارزه با ظالمان تشویق و هدایت کند.

بزرگ شدن در سپیدان

معرفی کتاب
این داستان درباره دو کودک به نام‌های سوده و سعید است. زمانی که گروه‌های تروریستی شهرها را تسخیر کرده بودند، آن کودکان در شهرک و روستای فوعه و کفریا محاصره شده بودند. سوده و سعید همراه با مادر و باقی اعضای خانواده به سختی آب و غذا تهیه می‌کردند و با هرچه در دست داشتند برای رزمندگان، سلاح و سنگر می‌ساختند. این مقاومت و مبارزه سه سال به طول انجامید؛ سه سالی که در نهایت به تخلیه شهر از نیروهای غیرنظامی منجر شد و سوده و سعید و باقی مردم به سلامت از آن جنگ خونین و نابرابر خارج شدند. این داستان کودکان را با رنج‌ها و جنایاتی که کودکان سوریه‌ای با آن‌ها زیسته‌اند و در مقابل‌شان مبارزه کرده‌اند آشنا می‌کند و روحیه ظلم‌ستیزی‌شان را پرورش می‌دهد.

آژیر آماده‌باش

معرفی کتاب
این کتاب با زبانی کودکانه به بیان بخشی از سبک زندگی و شغلی خانواده‌های نظامی می‌پردازد. «آژیر آماده‌باش» به معنی آگاهی از خطرات احتمالی، رفتن به پناهنگاه، آماده شدن برای اجرای تمرینات رزمی و یا دفاع از مرزهای کشور در برابر حمله دشمن است.

من هریت تابمن هستم!

معرفی کتاب
این داستان درباره دختری سیاه‌پوست است که زمان اجرای قانون برده‌داری در آمریکا متولد شد. هریت یک برده بود، اما تصمیم گرفت تا پایان عمر این‌گونه زندگی نکند و با ظلم بجنگد. او با الهام از روحیه مادرش که زنی مبارز بود و به فرزندانش علم و دانش می‌آموخت، از مزرعه فرار کرد و به جمع بردگان معترض پیوست. در همان روزها، شرایط سیاسی آمریکا متحول شد و زندگی هریت تابمن و سایر برده‌ها کاملا دگرگون شد.
این قصه درباره ظلم‌ستیزی، مبارزه و مقاومت است که با بیانی صمیمی برای کودکان روایت شده است.

حاج‌قاسم و پرواز نقاشی‌ها

معرفی کتاب
این کتاب روایت یک قهرمان جهانی و پدری مهربان از زبان کودکان کشورهای مختلف است. لذا با محور قرار دادن کودکان جنگ‌زده یمن و دیگر کشورهای جنگ‌زده آسیای غربی مثل لبنان، فلسیطن، عراق و… با زبانی جذاب، مقاومت در برابر نیروهای متجاوز را توضیح داده و فرمانده نیروهای مقاومت حاج‌قاسم سلیمانی را معرفی می‌کند.

قاب‌های روی دیوار: روایت زندگی فاطمه کرمی، مادر شهیدان انجم‌شعاع

معرفی کتاب
این کتاب درباره زندگی فاطمه کرمی، مادر شهیدان انجم شعاع و همسر رزمنده جانبازی است که هفت سال راننده حاج قاسم و اولین فرد از خانواده انجم شعاع بوده است که برای دفاع از انقلاب و اسلام، راهی جبهه‌های دفاع مقدس می‌شود. در این کتاب درددل‌ها و نجواهای مادرانه خانم کرمی و گفت‌وگوهای ایشان با قاب عکس فرزندانش که یک به یک روی دیوار نصب شده‌اند، روایت شده است. مادر این شهیدان گرانقدر خاطراتی را نیز از فرزندانش بازگو می‌کند.

الی ...

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک سفر است؛ سفر زنی نویسنده به سوریه و لبنان که می‌خواهد درباره سرزمین‌های اشغالی و اطراف آن بنویسد. او مشاهدات خود درباره دیوارها و شهرهای گلوله‌خورده سوریه، آداب و رسوم مردم لبنان، غذاهای عربی و مرزهای این دو کشور با فلسطین را می‌نویسد. نویسنده در تلاش است تا خواننده را با حوادثی که در این مناطق رخ داده و آثاری که برجای‌ مانده است آشنا کند.

باغ‌های معلق: روایت هفت زن‌سوری از محاصره یک شهر

معرفی کتاب
این کتاب روایتی زنانه از جنگی خونین است. ماجرا از این قرار است که هفت زن در یکی از شهرهای سوریه محاصره شده‌اند و داعش در حال آزار و اذیت مردم است. هر کدام از این زنان نگاه و تجربه متفاوتی از جنگ را به خوانندگان ارائه می‌دهند و به شما کمک می‌کنند تا با مفهوم جنگ و ویران‌گری آن بهتر آشنا شوید.

مردی که زبان کبوترها را می‌دانست

معرفی کتاب
این داستان کودکانه از زبان دخترکی به نام زینب روایت می‌شود که در شهر آمرلی عراق زندگی می‌کرد و شاهد فجایعی همچون آزار و اذیت مردم، نبود آب و غذا، وحشت و... بود که شهید حاج قاسم سلیمانی‌ با رشادت و شجاعت خود و فداکاری‌ها و دلیری‌های یاوران‌شان توانست مردم بی‌گناه شهر آمرلی را از حمله داعش نجات دهد و محاصره سه ماهه شهر را بشکند.