بفرما موز تازه!: آداب غذاخوردن
معرفی کتاب
کتاب مهارتهای غذا خوردن را در قالب شعر برای سنین زیر دبستان ارائه کرده است. با دهان بسته غذا خوردن، به ظرف غذای دیگران دست درازی نکردن، خیره نشدن به دیگران سر سفره، و خوابیده غذا نخوردن، تعارف غذا به دیگران. از جمله آداب غذا خوردن است که در کتاب آورده شده است. در پایان کتاب بازی براساس شعرها طراحی شده، و از کودک خواسته رفتارهای صحیح و غلط را در غذا خوردن مشخص کند؛ اما تصاویر خیلی گویا نیستند که کدام تصویر درست یا غلط است.
انباری نیست این شکم!: آداب غذاخوردن
معرفی کتاب
استفاده از بازی، شعر، داستان، کاردستی، نقاشی و...، از راههایی است که برای برقراری ارتباط بهتر با کودکان استفاده میشود. به کمک این راهها میتوان آموزشهای ماندگاری به کودکان داد که تا سنین بزرگسالی نیز در خاطرشان بماند. مجموعهی «قانونهای شکلاتی»، تلاش کرده با ترکیب این عناصر، فضایی دلنشین برای کودکان رقم بزند و آنها را به یادگیری بهتر آموزههای مهم ترغیب کند. در این مجموعه، داستانهایی را میبینیم که به زبان شعر روایت میشوند. همچنین نقاشیهایی دیده میشود که تصاویر آنها درواقع کاردستی هستند و از وسایل گوناگون ساخته شدهاند. در ادامه نیز بازیهایی برای کودکان طراحی شده که مسیر آموزش برایشان خوشایندتر طی شود. کتاب پیشِرو، قسمت اولِ «آداب غذا خوردن» است که قانونهای مورد نیازی که باید درباره غذا خوردن رعایت شود مانند شستن دستها قبل از غذا، کمک کردن در چیدن سفره، خوردن غذاهای مفید، به اندازه غذا خوردن و...، را به کودکان آموزش میدهد.
ما از ویروس قویتریم
معرفی کتاب
این داستان از زبان ویروسها(مانند کرونا) بیان شده است. ویروسها همچون سربازان تلاش میکنند وارد بدن انسان بشوند اما موفق نمیشوند. زمانی که دلیل ناموفقبودنشان را جستوجو میکنند متوجه میشود آدمها خیلی به رعایت موازین بهداشتی پایبند شدهاند، دستهایشان را مرتب میشورند، فاصله اجتماعی را رعایت میکنند و... به همین دلایل ویروسها نمیتوانند وارد بدنشان شوند.
نویسنده در این کتاب سعی میکند راههای مبتلانشدن به بیماریها و جلوگیری از ورود ویروسها به بدن انسان را با بیانی کودکانه بازگو کند.
نویسنده در این کتاب سعی میکند راههای مبتلانشدن به بیماریها و جلوگیری از ورود ویروسها به بدن انسان را با بیانی کودکانه بازگو کند.
گرگی که میخواست رنگ عوض کند
معرفی کتاب
این کتاب درباره گرگ خاکستریای است که رنگ خودش را دوست ندارد. او فکر میکند خاکستری رنگ غمگینی است و دیگران هم از آن خوششان نمیآید. برای همین تصمیم میگیرد رنگش را عوض کند. گرگ با زحمت رنگهای مختلف را امتحان میکند و بدنش را به رنگهای دیگر درمیآورد. خودش را به رنگهای مختلف رنگ میکند اما هیچکدام از اینها راضیاش نمیکند تا اینکه...
پتوی خیلی بزرگ بابا
معرفی کتاب
بابا با یک پتوی بزرگ که روی دوشش است، از اتاق بیرون میآید. چه برق شیطنتآمیزی در نگاهش است! می پرسم این پتو برای چیست؟ میگوید: خوب به این پتوی جادویی نگاه کن. تا سه بشمری ... عوض میشود....فکر میکنید با یک پتوی بزرگ چه بازیهایی میشود کرد؟ بابای بچهها در این کتاب کلی بازی جالب و هیجانانگیز بلد است که فقط با یک پتو میتوان انجام داد.
فرانکلین و دوست بزرگتر
معرفی کتاب
مجموعه کتابهای فرانکلین حاوی داستانهایی آموزنده با تصاویری رنگارنگ است که مسائل زندگی را از زبان لاکپشتی به نام "فرانکلین" و دوستانش شرح میدهد. به کودکان مهارت زندگی میآموزد و به آنها کمک میکند تا با محدودیتهای خود کنار آمده و بر آنها غلبه کنند..
در این کتاب، فرانکلین دوست دارد زودتر بزرگ شود و کارهایی را بکند که بچههای بزرگتر میکنند. ولی انگار کارهای بزرگترها خیلی هم ساده نیست. آیا بهتر نیست برای بزرگ شدن عجله نکند؟ ...
در این کتاب، فرانکلین دوست دارد زودتر بزرگ شود و کارهایی را بکند که بچههای بزرگتر میکنند. ولی انگار کارهای بزرگترها خیلی هم ساده نیست. آیا بهتر نیست برای بزرگ شدن عجله نکند؟ ...
دوست ندارم منتظر بمانم!
معرفی کتاب
این داستان درباره کودکی به نام لولا است که صبر ندارند و بسیار عجول هستند. لولا نمیتواند نوبت دیگران را رعایت کند. او هروقت مجبور میشود برای چیزی صبر کند، ناراحت و عصبانی میشود و با همه قهر میکند. خواهر لولا از سفر برمیگردد و متوجه میشود که لولا نمیتواند صبر کند. او به لولا راهکاری یاد میدهد تا بتواند موقعی که مجبور است صبر کند، ذهنش را مدیریت و به چیزهایی به جز آن موقعیت استرسزا فکر کند.
اولیور، قطار اوراقی
معرفی کتاب
این داستان چهاردهمین کتاب از مجموعه «قصههای قطاری» است. الیور قطاری قدیمی است که رئیس ایستگاه میخواهد او را از رده خارج و به اوراقی منتقل کند. یک شب که او در اوراقی تنها بود صدای دوستش را شنید و ماجرای از رده خارج شدنش را برای او گفت. دوستِ اولیور و باقی قطارها به او کمک کردند تا از اوراقی بیرون بیاید. رئیس که همدلی و دوستی میان قطارها را دید، از تصمیمش پشیمان شد و الیور را به خط برگرداند.
این داستان اهمیت دوستی و همدلی را به کودکان یادآوری میکند و سعی دارد آنها را نسبت به وضعیت دوستان و اطرافیانشان، خصوصاً اگر در شرایط خوبی نباشد، مسئولیتپذیر کند.
این داستان اهمیت دوستی و همدلی را به کودکان یادآوری میکند و سعی دارد آنها را نسبت به وضعیت دوستان و اطرافیانشان، خصوصاً اگر در شرایط خوبی نباشد، مسئولیتپذیر کند.