معرفی کتاب
پسرک همراه خانوادهاش به دیدن مادربزرگ میروند. وقتی نزدیک خانه مادربزرگ میشوند، باد تندی شروع به وزیدن میکند، انگار هیولایی روی ماشین نشسته و خودش را به سقف ماشین میکوبد. پسرک یک هیولای «لحافگوش» را میبیند که یکی از گوشهایش را دار و دسته «نقلیخان» بریدهاند. حالا هیولا میخواهد خانواده آنها را گروگان بگیرد تا دار و دسته نقلیخان گوشش را پس بدهند؛ اما دار و دسته نقلیخان از کجا بفهمند که او و خانوادهاش در دستان هیولا هستند؟
مجموع صفحات
56
سال چاپ
1397
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
کلهر، فریبا
ناشر
شابک
9786000802172
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
رقعی
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 3
اطلاعات کتابشناختی
پایه
اول
دوم
مخاطب
دانشآموز