معرفی کتاب
در خیابانی که خانم "هاریت" زندگی میکرد مردم اصلا نمیخندیدند. سگها خوشحال نبودند و گربهها میومیو نمیکردند. حتی پرندهها هم آواز نمیخواندند. خانم هاریت فکری به ذهنش رسید؛ او خانهاش را رنگ کرد، روی سقف خانهاش خورشیدی بزرگ کشید، لبخندهای زرد بزرگی روی صندوق پستش نقاشی کرد و چترهایی با رنگ آبی در حیاط خانهاش گذاشت. همچنین تابلویی بر در خانه نصب کرد: خانۀ شادی هاریت. مردم از آن روز به بعد به آنجا میآمدند، در فنجانهای آبی قهوه میخوردند و سگها و گربهها و پرندگان نیز از کیکهای خانم هاریت بینصیب نمیماندند. حالا همه شاد بودند. کسی میداند چرا هیچکس تا قبل از این اتفاق شاد نبود؟
مجموع صفحات
16
سال چاپ
1396
اطلاعات شناسنامه ای
مولف
اگلتون، جیل
ناشر
مترجم یا مترجمان
رویا نژاد بهبهانی
شابک
9786003472006
نوع کتاب
تربیتی
قطع کتاب
رقعی
تصویرگر
فیلیپ وب
نتیجه داوری کتاب
برای ورود به مدرسه بلامانع است
درجه بندی
درجه 1