Skip to main content

مادر بزرگ بگو... بگو...!

معرفی کتاب
شخصیت اصلی داستان مادربزرگی است که آلزایمر دارد، خاطرات گذشته و شیرین پدربزرگ و قصه‌هایی که واقعی بوده‌اند را به یاد دارد لیکن اطرافیانش را به خاطر نمی‌آورد ...

دوست ندارم منتظر بمانم!

معرفی کتاب
این داستان درباره کودکی به نام لولا است که صبر ندارند و بسیار عجول هستند. لولا نمی‌تواند نوبت دیگران را رعایت کند. او هروقت مجبور می‌شود برای چیزی صبر کند، ناراحت و عصبانی می‌شود و با همه قهر می‌کند. خواهر لولا از سفر برمی‌گردد و متوجه می‌شود که لولا نمی‌تواند صبر کند. او به لولا راهکاری یاد می‌دهد تا بتواند موقعی که مجبور است صبر کند، ذهنش را مدیریت و به چیزهایی به جز آن موقعیت استرس‌زا فکر کند.

اگر مؤدب نباشم چی؟

معرفی کتاب
این داستان درباره پسرکی به نام آرین است که نمی‌تواند مؤدب باشد و بلد نیست به حقوق دیگران احترام بگذارد. آرین سلیقه دوستانش را مسخره می‌کرد. بدون اجازه وارد اتاق خواهرش می‌شد. بعد از مدتی تمام دوستان و اطرافیانش از او ناراحت و عصبانی بودند. آرین از مادربزرگش کمک خواست تا رفتارش را بهتر کند و مادربزرگ راه مؤدب و محبوب‌شدن را به آرین یاد داد.