Skip to main content

پایان دوستی، رعایت ادب در گفتار

معرفی کتاب
این داستان درباره ارزش ادب و رعایت آن در گفتار است. یکی از یاران امام صادق (ع) در حضور ایشان به غلامش ناسزا می‎گوید. امام با ناراحتی از او رو برمی‎گردانند و از آن به بعد هرگز کسی او را با امام نمی‌بیند.

سکه‌های طلا، امانت‌داری

معرفی کتاب
این داستان از کتاب «بحارالانوار» بازنویسی شده است و کودکان را با امانت‌داری آشنا می‌کند. عبدالله از شاگردان امام صادق (ع) با داستانی که ایشان تعریف می‎کنند، متوجه می‌شود که حتی اگر بدترین انسان‌ها هم چیزی را به امانت به او بسپارند، باید از آن مراقبت کرده و به صاحبش بازگرداند.

غریبه‌ای در شهر، بخشیدن اشتباه دیگران

معرفی کتاب
امام حسن (ع) سوار بر اسب از کوچه می‌گذشت که مردی شامی جلوی امام را گرفت و به ایشان ناسزا گفت. امام رفتار مرد را تحمل و سپس با مهربانی مرد را به منزل خود دعوت کردند. مرد غریبه شرمنده و متوجه اشتباه خود شد.

همسفران پیامبر‌ صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله، همکاری کردن در مسافرت

معرفی کتاب
این داستان از «بحارالانوار» انتخاب شده است و به بخشی از زندگی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازد. کودکان با مطالعه این داستان می‌آموزند که در گروه و جمع‌های دوستانه و خانوادگی، در انجام امور مختلف با هم همکاری کنند.

سکه‌های با برکت، کمک کردن به دیگران در مشکلات

معرفی کتاب
این داستان به پربرکت بودن روزی حلال می‌پردازد و داستانی از پیامبر اکرم (ص) را روایت می‎کند که بر گرفته از کتاب «امالی»، نوشته شیخ صدوق است. پیامبر (ص) ۲ سکه داشت و با آن ۲ سکه، برهنه‌ای صاحب لباس و برده‌ای آزاد شد که نشان از برکت داشتن روزی حلال است.

دو شریک، احترام به بزرگ‌تر

معرفی کتاب
«عبدالرحمان» مرد زحمت‎کشی است و دوست و همکار جوانی به نام «اسماعیل» دارد. آن‌ها سر مسئله‌ای اختلاف پیدا کرده‌اند و نزد حضرت محمد (ص) می‎روند. اسماعیل با عجله می‌خواهد ماجرا را تعریف کند؛ وی با رفتار و سخنان پیامبر متوجه می‌شود که احترام گذاشتن به بزرگ‌ترها و سالخوردگان چقدر ارزشمند و واجب است.

بدرقه دوست، دوستی و هم‌نشینی

معرفی کتاب
این داستان درباره یکی از آداب دوستی، یعنی بدرقه کردن است و به این حدیث از پیامبر اکرم (ص) اشاره می‎کند که می‌فرمایند: «دوستی با دوست خوب مثل دوستی با عطرفروش است که اگر عطر خویش را به تو ندهد، بوی خوش عطر او به تو می‌رسد». این داستان از کتاب «مسندالشهاب» نقل شده است.

مهمانی خوبان، شرکت در مهمانی

معرفی کتاب
نویسنده با روایت این داستان به ارزش احترام گذاشتن به مهمان اشاره می‎کند. امام رضا (ع) چند نفر از جوانان را به خانه‌شان دعوت می‌کنند. هنگام غذا خوردن، چراغ خاموش می‌شود. یکی از جوانان می‌خواهد چراغ را روشن کند؛ ولی امام اجازه نمی‌دهند و خودشان این کار را انجام می‎دهند.

درس بزرگ، احترام به مادر

معرفی کتاب
در این داستان «ابراهیم» یکی از شاگردان امام صادق (ع) به دلیل خستگی با مادرش تندخویی می‎کند؛ اما با برخورد صحیح و صحبت‌های امام متوجه مقام والای مادر نزد خداوند می‌شود. این داستان از کتاب «بحارالانوار» انتخاب و بازنویسی شده است.

دو مهمان، احترام به پدر

معرفی کتاب
این داستان از کتاب «منتخب‌التواریخ» برگزیده و بازنویسی شده است. در این داستان پسری نوجوان به نام «قنبر» با مشاهده رفتار امام علی (ع) متوجه می‌شود که احترام به مقام پدر چه ارزش والایی دارد و میان رفتاری که پدر با پسرش دارد و رفتاری که پسر باید با پدرش داشته باشد، تفاوت وجود دارد.