Skip to main content

مکس و پرنده

معرفی کتاب
«مکس» گربه شجاع و نترس، وقتی پرنده‌ای را می‌بیند، فکر می‎کند می‌تواند با او دوست شود. پرنده کوچولو که هنوز نمی‌تواند پرواز کند، از دوست خود، مکس، می‌خواهد قوانین پرواز را برای او توضیح دهد؛ اما مکس در فکر شکار پرنده و حتی خوردن اوست. پرنده کوچولو مکس را قانع می‌کند که پس از یاد گرفتن پرواز، درباره شکار با هم صحبت می‌کنند و مکس تمرین پرواز را با پرنده شروع می‌کند و... .

مکس شجاع

معرفی کتاب
«مکس» گربه‌ای شجاع و نترس است که می‌خواهد به شکار موش برود؛ اما مگر می‌شود ندیده و نشناخته موش گرفت!؟ پس فقط کافی است مکس بداند که موش چه شکلی است تا شکارش کند. او به راه می‌افتد و در راه هر حیوانی را که می‌بیند، مانند مگس، ماهی، فیل، گنجشک و... می‌پرسد آیا شما موش هستید؟ سرانجام مکس به موش می‌رسد؛ اما موش خودش را هیولا معرفی می‌کند و... .

کی بیشتر می‌پره؟

معرفی کتاب
«پابلند» ملخ مغروری است که فکر می‌کند از همه حیوانات دنیا بیشتر می‌پرد. او همیشه از خودش تعریف می‌کند و با پرش‌های ناگهانی، باعث ترس حیوانات می‌شود. «دُم‌قرمز» روباه باهوش و زیرک، برای اینکه ملخ دست از غرورش بردارد، نقشه‌ای می‌کشد و بین ملخ و قورباغه مسابقه‌ای ترتیب می‌دهد. دُم‌قرمز پیش از مسابقه نزد ملخ می‌رود و او را در حال تمرین می‌بیند. روباه به او توصیه می‌کند که حسابی استراحت کند و خوب غذا بخورد؛ چون در هر صورت او برنده می‌شود؛ اما روز مسابقه اتفاق دیگری رخ می‌دهد.

بدترین جشن تولد مار بوآ

معرفی کتاب
جشنِ تولدِ مارِ «بوآ» بود و او دوست داشت این جشن تولد، بهترین جشن تولد عمرش باشد. مارِ بوآ همه دوستانش، یعنی گوریل، میمون، پلنگ خال‌خالی، مورچه‌خوار و سوسک سرگین غلتان را برای تولدش دعوت کرده بود و انتظار داشت، هدیه‌هایی که دوست دارد، برایش بیاورند؛ اما آیا بوآ از هدیه‌های دوستانش خوشش می‌آید؟

یک راه بهتر

معرفی کتاب
«پشمکی» بچه خرگوش بازیگوشی است. او هر جایی که می‌رسد، گودالی می‌کند و گوشه‌ای منتظر می‌شود و همین که یک نفر در گودال می‌افتد، با صدای بلند می‌خندد و فرار می‌کند. موش کوچولو یکی از افرادی است که در گودال پشمکی می‌افتد. او به هر ترتیبی شده است، از گودال بیرون می‌آید و گریان و نالان راه می‎افتد. موش با سنجاب روبه‌رو می‌شود و سنجاب می‌گوید چند روز پیش او هم در گودال خرگوش افتاده و دستش زخمی شده است. آن‌ها متوجه می‌شوند که بره آهو هم در یکی از این گودال‌ها افتاده است. موش و سنجاب و بره‌آهو تصمیم می‌گیرند که خرگوش را به دام بیندازند و تنبیه‌اش کنند؛ اما «بال طلا»، زنبور مهربان، یک راه بهتر به آن‌ها یاد می‌دهد.

قایق تنها

معرفی کتاب
مردم شهری که زورگو و ستمگر هستند، پرندگان را آزار و اذیت کرده و هر روز تعداد زیادی از آ‌ن‌ها را فقط برای تفریح کردن شکار می‌کنند تا اینکه روزی تمام پرنده‌ها از شهر می‌روند و فقط یک پروانه باقی می‌ماند. وقتی مردم ماجرا را می‌‌فهمند، پروانه را در قفس زندانی می‌کنند. صبح روز بعد تمام رنگ‌های زیبا در شهر به رنگ سیاه و سفید تبدیل می‌شود و فقط پروانه زندانی رنگی باقی می‌ماند. مردم که بسیار تعجب کرده‌ا‌ند، متوجه اشتباه خود می‌شوند و تصمیم می‌گیرند کاری کنند تا همه پرنده‌ها بازگردند.

گل مغرور

معرفی کتاب
در باغی پر از گل‌های رنگارنگ که پر از زنبور و پروانه است، گل رُز زیبایی باز می‌شود. گل رز بسیار مغرور است و فکر می‎کند از همه بهتر و زیباتر است. او با همه بدرفتاری می‎کند؛ حتی به درخت اجازه نمی‎دهد روی او سایه بیندازد. گل رز با این رفتارها تنها می‌ماند و روزی می‎رسد که برگ‌هایش زرد می‌شود و از بین می‌رود. باغبان که گل رز را این طور پژمرده می‌بیند، او را از باغچه درمی‌آورد و بیرون می‌اندازد. کودکان در این داستان با مفاهیم غرور و خودخواهی آشنا می‌شوند و به نتایج آن پی می‎برند.

برای بوآ چی آوردی؟

معرفی کتاب
روز تولد مار «بوآ» بود و او دلش می‌خواست که بهترین جشن تولدش باشد. دوستان بوآ هر کدام با هدیه‌ای می‌آمدند؛ اما هیچ‌کدام از هدایا به درد بوآ نمی‌خورد. او دست و پا نداشت و دوستانش برای او پیانو، دستکش، توپ فوتبال و... آورده بودند. بوآ غمگین بود تا اینکه سر وکله «سوسک سرگین غلتان» پیدا شد. او چه هدیه‌ای برای بوآ آورده بود؟

همه ما شگفت‌انگیزیم!

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره پسربچه‌ای است که ظاهرش با دیگران متفاوت است. مردم این تفاوت را به تمسخر می‌گیرند و او را تحقیر می‌کنند. این کار آنقدر پسرک را ناراحت می‌کند که مجبور می‌شود در عالم خیال خود به جایی سفر کند که همه ظاهری مانند خودش دارند. پیام نویسنده یادآوری این موضوع است که تفاوت‌ها را بپذیریم و نگاهی مهربان داشته باشیم. با این نگاه درمی‌یابیم که هر کسی منحصربه‌فرد و شگفت‌انگیز است.

گرسنه

معرفی کتاب
اردک کوچولو به شدت گرسنه است. او عاشق غذاهای خوشمزه است و دوست دارد تمام غذایش را به تنهایی بخورد؛ اما ناگهان متوجه می‌شود که مورچه‌های فسقلی از سر و صورتش بالا می‌روند. مورچه‌ها از او می‌خواهند که غذایش را با آن‌ها قسمت کند؛ ولی اردک تمایلی به این کار ندارد و... . تبیین بخشش از اهداف این داستان است. ضمن آنکه تصاویر کتاب نشان‌دهنده شخصیت‌های اصلی داستان است که کودکان باید آن‌ها را شناسایی کنند.