Skip to main content

رهایش کن! اگر این راه درست نبود، راه دیگری را امتحان کن

معرفی کتاب
همه ما نگرانی‌ها، ترس‌ها و تردیدهایی داریم. اما چیزی به نام حق انتخاب هم وجود دارد؛ ‌ یعنی می‌توانیم این ترس‌ها، نگرانی‌ها و تردیدها را با خودمان حمل یا رهایشان کنیم. قطعاً رهاکردن این مسائل خیلی بیشتر از حمل آن‌ها به نفع ماست. اما اتفاق می‌افتد که وقتی می‌خواهیم این بار سنگین را از روی دوشمان برداریم افکار مزاحم سد راه‌مان می‌شوند. این کتاب با ارائه راه‌کارهای متفاوت و مناسب به کودکان می‌آموزد باید اراده و عزمی قوی داشته باشیم. باید بتوانیم تمام این افکار منفی و مزاحم را ساکت کنیم و برای غلبه بر تمام نگرانی‌ها و تردیدها تلاش ‌کنیم.

ریکی سنگی که نمی‌توانست غلت بزند

معرفی کتاب
ریکی سنگ کوچولوی متفاوتی است که نمی‌تواند مثل بقیه‌ی دوستانش غلت بزند. اما دوستانش دلشان می‌خواهد به او کمک کنند تا همراه آ‌ن‌ها از روی تپه غلت بخورد و شاد باشد. به نظرتان موفق می‌شوند تا دوستشان را خوشحال کنند؟ این داستان به مخاطب کمک می‌کند تا مهارت حل‌مسئله را بیاموزد و روحیه امیدواری و استقامت برای کمک به دیگران تقویت شود.

یه آلبالو به من می‌دین؟

معرفی کتاب
لاک‌پشت کوچولو اصلاْ دلش نمی‌خواست این‌طور شود. او فقط یک آلبالو می‌خواست، فقط یکی. اما آن‌قدر کوچولو بود که کسی صدایش را نمی‌شنید و سرعت لاک‌پشتی‌اش آن قدر کم بود که به کامیون آلبالو نمی‌رسید. تا این‌که...

کبوتر گرسنه و آخرین سیب‌زمینی سرخ‌کرده

معرفی کتاب
زندگی توی خیابان برای کاکلی خیلی سخت بود. او همیشه‌ی خدا گرسنه‌اش بود و هیچ‌وقت غذای درست و حسابی برای خوردن پیدا نمی‌کرد. او هر روز صبح بدو‌بدو می‌رفت به ایستگاه راه‌آهن و منتظر اولین قطار می‌ماند. اگر شانس می‌آورد، مسافرهایی که باعجله‌ سرکار می‌رفتند کمی خرده نان برایش می‌ریختند. اما امروز یک مشکلی وجود داشت. انگار کاکلی تنها نبود...

میمون کوچولو

معرفی کتاب
میمون کوچولو عاشق زندگی توی جنگل بود. آنجا کارهای خیلی زیادی برای انجام دادن و چیزهای زیادی برای دیدن وجود داشت. اما گاهی وقت‌ها... کارها آن‌طور که دلش می‌خواست، پیش نمی‌رفت. او از اینکه نمی‌توانست خیلی کارها را انجام بدهد، حسابی خسته شده بود. برای همین، روزی میمون کوچولو تصمیمی گرفت؛ یک تصمیم خیلی شجاعانه و خیلی‌خیلی بزرگ...

آق فیلوی پف فیلی

معرفی کتاب
اگر می‌خوای یک کاری انجام بشود فقط باید بخوای که بشه. آق فیلوی پف‌فیلی ما هم می‌خواد که بشه. خیلی هم می‌خواد! برای همین هم با دوچرخه و پف‌فیل‌های خوشمزه‌اش به همه جا می‌رود تا بتواند بهترین جا را برای فروش آن‌ها پیدا کند.
کتاب حاضر دربارۀ خواستن و توانستن است. دربارۀ ناامیدنشدن، خسته‌نشدن و تلاش‌کردن و ساختن است. این کتاب‌ را برای بچه‌ها بخوانید تا آن‌ها هم با مفهوم تلاش و خواستن و امیدداشتن بیشتر آشنا شوند.

من سونیا سوتومایور هستم!

معرفی کتاب
این داستان درباره زنی قوی و عدالت‌جو به نام سونیا سوتومایور است. او دختری از خانواده‌ای متوسط با نژاد لاتین بود که همیشه دوست داشت با آدم‌های بد و ظالم بجنگد و برای تحقق برابری تلاش کند، اما برای رسیدن به این مرحله راه زیادی در پیش داشت. هنگامی که کودکی 9 ساله بود، دچار بیماری دیابت شد. او می‌دانست باید بیشتر از دیگران تلاش کند تا بتواند به رؤیاهایش برسد. سونیا با سختی توانست از مدرسه‌ای فوق‌العاده فارغ‌التحصیل شود و به دانشگاه پرینستون وارد شود و مدارج عالی را طی کند. او اکنون به مقام دستیاری قاضی دیوان عالی آمریکا رسیده است.
این ماجرا به کودکان می‌آموزد اگر بخواهند، هرقدر هم موانع و سختی پیش رویشان باشد، می‌توانند موفق شوند.

کوهیار

معرفی کتاب
این داستان درباره پسری نوجوان به نام کوهیار است. او پس از مرگ پدرش، ناچار شد مشغول به کار چوپانی شود تا بتواند برای امرار معاش و تأمین مخارج زندگی به مادرش کمک کند. یکی از روزها که کوهیار از چراگاه بر می‌گشت، اتفاقی عجیب که شبیه به معجزه بود، زندگی او را دگرگون ساخت.
نویسنده این داستان سعی دارد خوانندگان نوجوان خود را با اهمیت تلاش، پشتکار و کسب روزی حلال آشنا کند.

قطار سریع‌السیر در ایستگاه پیراشکی‌های خانگی

معرفی کتاب
این قصه درباره یک خانواده است که ناگهان نان‌آور خود را از دست می‌دهد و دچار مشکلات مالی جدی می‌شود. پسر نوجوان این خانواده، هومن، که می‌بیند بعد از مرگ پدر، مادرش برای امرار معاش و تهیه مایحتاج روزمره دچار مشکل است، تصمیم می‌گیرد به دنبال کار بگردد و معاش خانواده را تأمین کند. او پسرکی دبیرستانی است و باید در کنار کار، به تحصیل هم بپردازد. به نظر شما هومن چه کاری را شروع می‌کند؟ آیا او می‌تواند خانواده‌اش را تنگنای مالی نجات دهد؟

فرشته‌ها (داستان نوجوان)

معرفی کتاب
این داستان درباره یک خانواده از قشر متوسط است که درگیر مشکلی بزرگ می‌شوند. یکی از فرزندان این خانواده به نام پویا، به بیماری سختی مبتلا می‌شود. به محض رخ‌دادن این اتفاق تمام برنامه‌ها و نقشه‌های خانواده برای آینده از بین می‌رود و همه دغدغه‌شان می‌شود درمان پویا. این خانواده تمام راه‌های پزشکی و درمانی را امتحان کردند اما نتیجه نگرفتند تا اینکه پدر پویا تصمیم گرفت از راهی عجیب و غیرمعمول پویا را نجات دهد؛ راهی که به‌راحتی قابل انجام نبود..