Skip to main content

کارملا و یک عالم آرزو

معرفی کتاب
امروز تولد کارملا است. بالاخره او آن‌قدر بزرگ شده است که با برادرش برای گردش به شهر برود. کارملا در مسیر قاصدکی می‌بیند، اما قبل از فوت کردن و به هوا فرستادن قاصدک نمی‌داند چه آرزویی بکند. شما چه آرزوهایی دارید؟ اگر جای او بودید چه آرزویی می‌کردید؟ این کتاب، داستان تصویری ارزشمندی درباره‌ی خیال‌پردازی و قدرت آرزو است.

آقای فتوچینی و ستاره‌ مشهور سینما

معرفی کتاب
این قصه درباره شغل عکاسی است. روزی از روزها، خانم آفتاب‌پرست که بازیگر مشهوری است وارد مغازه عکاسی آقای فتوچینی می‌شود. او می‌خواهد که در پس‌زمینه‌ای زیبا از او عکس بیندازند، اما هرچقدر هم از او عکاسی می‌کنند، در تصویرها مشخص نمی‌شود. او مدام ناپدید می‌شود و انگار نه انگار که روی صندلی نشسته است! به نظر شما چرا خانم آفتاب‌پرست در عکس‌ها غیب می‌شود؟ او کجا می‌رود؟
این داستان کودکانه درباره شغل عکاسی و اتفاقات جالبی است که ممکن است برای یک عکاس رخ دهد.

کاپیتان پروانه و لک‌لک شکمو

معرفی کتاب
این داستان کودکانه درباره خلبانی است؛ شغلی که خیلی‌ها از کودکی تا بزرگسالی برایش رؤیاپردازی می‌کنند. ماجرا از این قرار است که کاپیتان پروانه داستان در فرودگاه یک لک‌لک گمشده را می‌بیند. لک‌لکی که از کوچ پدر و مادرش جا مانده و نمی‌تواند به جنگل‌های گرمسیری بود. لک‌لک از کاپیتان پروانه می‌خواهد که او را سوار هواپیمایش کند و با خود ببرد، اما مگر همچین چیزی ممکن است؟ آیا می‌شود یک لک‌لک را سوار هواپیما کرد؟
این کتاب کودکان را با شغل خلبانی آشنا می‌کند تا اگر بخواهند وارد این کار شوند، سختی‌های آن را بشناسند.

آقای پولوتو و گاو دروازه‌بان

معرفی کتاب
این داستان کودکانه درباره یک فوتبالیست معروف به نام پولوتو است که یک روز در زمین فوتبال با یک صحنه خیلی عجیب مواجه می‌شود. او گاوی را می‌بیند که وسط زمین بازی مشغول خوردن چمن‌هاست. گاو اصلاً نمی‌داند آنجا کجاست! ورزش فوتبال را نمی‌شناسد و فقط می‌داند که هرجا علف دید، باید آن را بخورد! پولوتو که دید گاو قصه ما، اصلا نمی‌داند فوتبال چیست، تصمیم گرفت به گاو کوچولوی داستان کمک کند تا مسیر زندگی‌اش را پیدا کند. به نظر شما پولوتو توانست به هدفش برسد؟
این قصه به کودکان کمک می‌کند تا برای کشف استعدادهایشان بیشتر تلاش کنند و راحت‌تر به شغل موردعلاقه‌شان برسند.

آقای پپرونی و خرس چشم‌عسلی

معرفی کتاب
این داستان درباره یک پیتزای متفاوت است؛ پیتزایی با دست‌پخت فیل قصه ما که آن را برای خرس کوچولو می‌پزد. خرسی عاشق عسل بود و همه‌چیز را با عسل می‌خورد. او یک شب به رستوران فیل رفت و یک پیتزای پپرونی سفارش داد؛ اما زمانی که یک گاز از آن را خورد، فهمید که این پیتزا را دوست ندارد؛ چون نه عسل داشت نه سالاد مورچه. حال اگر شما به جای فیل داستان بودید، برای خرسی چه کار می‌کردید و چطور به او می‌فهماندید که پیتزا عسل ندارد؟
این قصه درباره سختی کار آشپزی است و کمک می‌کند تا کودکان بهتر بتوانند با دشواری‌های مشاغل گوناگون همچون سرآشپزبودن آشنا شوند.

ستاره‌ای برای همه

معرفی کتاب
این داستان درباره ستاره‌ای است که از آسمان سقوط می‌کند و هرقدر محبوب‌تر می‌شود، درخشش نیز بیشتر خواهد شد. اولین حیوانی که آن را پیدا می‌کند خرس جنگل بود. او ستاره را به دوستانش نشان می‌دهد. ستاره مدام بزرگ‌تر و پرنورتر می‌شود. این قصه نشان می‌دهد عشق و دوستی در زیبا نگاه کردن و خوب دیدن وقایع چقدر مؤثر است.

سرگذشت یک مورچه‌ ریزه‌میزه

معرفی کتاب
این داستان درباره مورچه‌ای است که از خانه بیرون می‌آید تا با سایر موجودات آشنا شود. او در این سفر متوجه مفهومی به نام اکوسیستم می‌شود. مثلاً می‌بیند ملخ گندم را می‌خورد و قورباغه ملخ و به همین ترتیب کل موجودات جنگل از گرسنگی رها می‌شوند.
این کتاب کودکان را با مفهوم چرخه غذایی طبیعت آشنا می‌کند.

سرگذشت گم‌شدن قطره‌های باران در کوه‌های پیچ‌درپیچ

معرفی کتاب
این داستان درباره یک قطره گم شده است؛ قطره‌ای که ممکن است در میان درختان باشد، ‌ یا روی یک گل به شبنم تبدیل شده باشد. شاید هم پیش ابر باشد و در انتظار باران. نویسنده کتاب حاضر به شما می‌آموزد قطرات از کجا می‌آیند و به کجا می‌رسند! هدف این کتاب این است که به کودکان چرخه طبیعت و فرایند باران و تبخیر آب را بیاموزد.

سرگذشت یک مگس موفق

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک مگس است که می‌خواهد موفق شود. هر کسی به او پیشنهادی می‌دهد و راهکاری سرراهش می‌گذارد؛ تا اینکه مادربزرگش به او می‌گوید یک مگس موفق باید بتواند گردافشانی کند و یک باغ گل زرد بکارد.
این کتاب قصد دارد به کودکان نقش حشرات و اهمیت کار آن‌ها را بیاموزد.

سرگذشت یک توپ پلاستیکی جامانده در جنگل

معرفی کتاب
این کتاب درباره یک توپ است که در جنگل جا مانده و نتوانسته همراه با صاحبش به خانه برود. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که هر کدام از حیوانات جنگل توپ را با چیز دیگری مثل ماه، میوه و... اشتباه می‌گیرند و با مشکلاتی روبه‌رو می‌شوند. در نهایت توپ به محل بازیافت می‌رسد و به چندین توپ تبدیل می‌شود.