Skip to main content

امام سجادعلیه‌السلام

معرفی کتاب
امام سجاد (ع) در پنجم شعبانِ سالِ ۳۰۸ هجری قمری در مدینه به دنیا آمدند. پدرشان امام حسین (ع) و مادرشان، «شهربانو» بود. امام سجاد (ع)، در شب‌های سرد برای نیازمندان آرد و هیزم می‎بردند و به تهیدستان رسیدگی می‏‌کردند. در کربلا، امام سجاد همراه پدرشان بودند؛ اما در راه به سختی بیمار شدند. این بیماری به خواست خدا بود؛ زیرا اگر امام سجاد بیمار نبودند، با بقیه افراد امام حسین شهید می‎شدند و دیگر ایشان جانشینی نداشتند. امام سجاد در سن ۵۷ سالگی به دست «ولیدبن عبدالملک» به شهادت رسیدند.

امام‌‌ حسن‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
امام حسن (ع) روز پانزده رمضانِ سال سوم هجری قمری، در شهر مدینه به دنیا آمدند. ایشان پسر بزرگ حضرت علی (ع) و فاطمه (س) بودند. امام حسن همیشه به نیازمندان کمک می‏‌کردند و دوبار تمام اموالشان را به تهیدستان بخشیدند. امام حسن فروتن و متواضع بودند و با فقرا غذا می‏‌خوردند. یکی از ویژگی‎های مهم ایشان صبر و بردباری بود. امام حسن بسیار شجاع بودند؛ اما دربرابر «معاویه» مجبور شدند صلح را بپذیرند. امام با زهری که همسرش به ایشان داد، مسموم شدند و در ۲۸ صفرِ سال پنجاه هجری قمری به شهادت رسیدند.

امام‌ علی‌علیه‌السلام

معرفی کتاب
حضرت علی (ع) در سیزده رجب و ده سال قبل از بعثت پیامبر خدا، داخل کعبه به دنیا آمدند. امام علی (ع) هیچ‌گاه بت پرست نبودند. ایشان از همان سن و سال کم خداپرست بودند و وقتی از دین پیامبر باخبر شدند، همیشه همراه ایشان بودند. هنگامی‌که دشمنان اسلام تصمیم گرفتند پیامبر را به قتل برسانند، او با شجاعت قبول کرد تا به جای ایشان در بستر بخوابد. در سال اول هجرت، امام علی (ع) با حضرت زهرا (س)، دختر پیامبر ازدواج کردند. سال‌ها بعد پیامبر، علی (ع) را جانشین خود معرفی کردند. حضرت علی (ع) در شب ۲۱ ماه رمضان به دست «ابن‎ملجم» به شهادت رسیدند.

قصه‌ خوبان: داستان حدیث کسا

معرفی کتاب
این داستان از زبان پارچه پشمی یمنی روایت می‎شود. تاجری این پارچه را به مدینه می‎آورد. از این پارچه «عبا» درست می‌شود که به آن «کسا» می‏‌گویند. حضرت علی (ع) این عبا را می‌خرد و به خانه می‌برد. روزی پیامبر اکرم (ص) به خانه دخترشان، حضرت فاطمه (س) می‌‏روند، درحالی‌که احساس کسالت می‏‌کنند. پیامبر از دخترش می‎خواهد عبای یمنی را برایش بیاورد. فاطمه (س) پدرشان را با عبا می‎پوشاند. چند دقیقه بعد امام حسن (ع) از پدربزرگش می‎خواهد که او هم زیر عبا برود. بعد امام حسین (ع) می‎آیند و... .

365 روز با پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

معرفی کتاب
این کتاب شامل ۳۶۵ حکایت از زندگی پیامبر اکرم (ص) است، حکایت‌هایی که فقط گوشه‌ای از زندگی آموزنده پیامبر اسلام را آشکار می‎کند. در این مجموعه سعی شده است الگو بودن پیامبر در جنبه‌های مختلف زندگی به زبان ساده و کودکانه روایت شود. این داستان‌ها نحوه زندگی اجتماعی ایشان را نیز دربردارد، مثل برخورد ایشان با اقوام، همسایه‌ها، دوستان و حتی حیوانات! کتاب شامل دوازده فصل است.

ارمغانی از آسمان

معرفی کتاب
هر شب در دل تاریکی، مردی که کیسه‎ای بر شانه دارد، به محله آن‎ها می‌‏آید، درِ تک‌تک خانه‌ها را می‏‌زند و کوله‌بارش را با اهالی خانه‎ها تقسیم می‏‌کند. مردم محل به او «صاحب انبان» می‏‌گویند. هر شب مردم بینوا چشم به راه اوهستند. او می‌‏آید و نان و خرما از کیسه‌اش بیرون می‌آورد وآن‌ها را بین نیازمندانپخش می‌کند و بعد در سکوت ناپدید می‎شود. گویی مانند فرشته‎ای به آسمان می‌رود؛ یک شب... .

راز دعبل

معرفی کتاب
آخرین‌باری که «دِعبِل‌بن علی خُزاعی» در برابر امام رضا(ع) ایستاد و یکی از شعرهایش را برای او خواند، امام یکی از لباس‎هایشان را به او هدیه داد و فرمود: «به برکت این لباس از خطر محفوظ خواهی بود». حالا او با کاروان بزرگی از مرو به مدینه بازمی‏‌گردد. در میان راه، کاروان توقف می‏‌کند تا همگی کمی استراحت کنند. دعبل در افکارش غوطه‌ور است که هیاهوی کاروانیان را می‎شنود، راهزنان حمله کرده‌اند! دعبل خسته‌تر و پیرتر از آن است که فرار کند. ناگهان یکی از راهزنان... .

طلوع روز چهارم

معرفی کتاب
«فاطمه بنت اسد»، همسر ابوطالب، عموی پیامبر اکرم (ص)، گِرد کعبه می‎چرخد و از خدای تعالی می‎خواهد وضع حملش را آسان گرداند. محمد به دنبال قابله رفته است و فاطمه تنهاست. چند نفر ازجمله «عباس‌بن عبدالمطلب» دور از کعبه، نشسته‌اند و گرم صحبت‌اند و گویی فاطمه را نمی‎بینند! فاطمه سعی می‎کند عباس را صدا کند و کمک بخواهد؛ اما درد امان نمی‌دهد. ناگهان صدایی از درون خانه کعبه او را به سوی خود می‎خواند؛ اما این چطور ممکن است؟ او نه پیامبرزاده است و نه حتی پیامبری در شکم دارد؛ چراکه نشانه‌های پیامبری در محمد دیده شده است. سپس... .

حّ (حاء مشدد)

معرفی کتاب
این کتاب رمانی است درباره زندگی دو بانوی بزرگوار اسلام «حکیمه‌خاتون»، دختر امام جواد(ع) که محضر چهار امام را درک کرده است و «حُدیثه»، همسر امام هادی(ع)، مادر امام حسن عسکری(ع). داستان از جایی شروع می‌شود که امام حسن عسکری از دنیا رفته‎اند و اهالی خانه مشغول سوگواری هستند. «جعفر»، برادر امام و مدعی امامت، به دنبال حدیثه، همسر امام و فرزند پنج‌ساله‌اش، «مهدی» می‎آید؛ اما اهالی خانه آن‌ها را فراری داده‌اند. جعفر دیوانه‌وار فریاد می‎کشد و همه‌جا را می‎گردد و... .

مسافر نیمروز

معرفی کتاب
داستان این کتاب درباره بخشندگی و بزرگواری امام حسن(ع) است. روزی سه مرد که پیاده به خانه خدا می‎روند، درحالی‌که از پیدا کردن آب ناامید شده‌اند، تشنه به خانه پیرزنی می‎رسند‌. پیرزن از تنها گوسفندش شیر می‎دوشد و به آن‌ها می‎دهد؛ چون می‎داند که نوشیدنِ آب در بیابان داغ نور چشم را کم می‏‌کند. پیرزن گوسفند را برای سه مرد سر می‌‏بُرد و برایشان غذا می‎پزد. هنگامی که شوهر زن به خانه می‎آید، از همسرش می‏‌خواهد که برایش شیر بیاورد؛ اما گوسفندی نیست تا شیری داشته باشد. مرد متوجه ماجرا می‌‏شود و... .