گربی دیگه پوشک نداره
معرفی کتاب
گربی دیگه پوشک نداره، کتابی از مجموعه «گربی بازیگوش» است، این مجموعه در قالب داستانهای متعدد مهارت زندگی را به کودکان میآموزد. در این جلد با عنوان «گربی دیگه پوشک نداره» میخوانیم زمان آن رسیده است که گربی دیگر پوشک نبندد. مامان و بابا برایش یک لگن به شکل اسبآبی خریدهاند. گربی احساس آزادی بیشتری میکند و یک بار هم یادش میرود که پوشک ندارد و شلوارش را خیس میکند. آیا کمکم موفق میشود که از لگن اسبآبی استفاده کند؟
گربی شیطون
معرفی کتاب
گربی شیطون، کتابی از مجموعه «گربی بازیگوش» است، این مجموعه در قالب داستانهای متعدد مهارت زندگی را به کودکان میآموزد. در این جلد با عنوان «گربی شیطون» میخوانیم: چقدر خوب است اینجا و آنجا ورجهورجه کنیم. امّا باید مراقب باشیم. ناگهان ممکن است صدای کراک شنیده شود و چیزی بشکند. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گربی چیزی را شکسته است! حالا باید چه کار کند؟ جواب سؤالهای دیگران را چه بدهد؟ شرایط سختی است. امّا او باید حقیقت را بگوید...
گربی بهانه میگیرد
معرفی کتاب
گربی بهانه میگیرد کتابی از مجموعه «گربی بازیگوش» است، این مجموعه در قالب داستانهای متعدد مهارت زندگی را به کودکان میآموزد. در این جلد با عنوان «گربی بهانه میگیرد» میخوانیم امروز از صبح گربی اذیت شده است. هیچ مورد خوبی برایش پیش نمیآید. در مورد همهچیز با مادرش یکیبهدو میکند. او نمیداند چگونه تحمل کند و چگونه روز را به پایان برساند تا اینکه پس از گفتوگوهایی که با مادرش داشت، به راهحلی رسید تا بتواند تمام مشکلاتش را حل کند و خستگیهایش تمام شود. به نظر شما آن راهحلها چیست؟ ...
دم بلند
معرفی کتاب
این کتاب از مجموعه کتابهای پرورش خودباوری است که با هدف تقویت عزتنفس در کودکان نوشته شده است. قصّهی مارمولکی که دُم خیلیخیلی بلندی دارد. تازگیها دُمش کوتاه شده و حالش را خیلی بد کرده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «مولَک دُم خیلیخیلی بلندی داشت و عاشق فوتبال بود. یک روز که داشت زیر درخت چنار تمرین فوتبال بازی میکرد ناگهان باد وزید و یکی از شاخهها روی دُمش افتاد و درجا کنده شد. مولَک فریاد زد: آخ آخ دُمم. دارکوب دانا که بالای درخت بود فوری پرید و دُم او را پانسمان کرد و گفت: ... .
روباه هویجی
معرفی کتاب
پرورش تخیل از جمله مسائل مهم تربیتی است که باید در اولویت تربیتی کودکان قرار بگیرد. کتاب «روباه هویجی» با همین هدف به طرح داستان خرگوشی میپردازد که از طلوع خورشید تا غروب خورشید ساعتهایی را به خیالپردازی میگذراند و در پایان به آغوش گرم مادرش باز میگردد. در بخش از این کتاب میخوانیم: «کم مانده بود خورشید پشت کوهها برود. خرگوشک دست تکان داد. خورشید هم چشمک زد. خرگوشک تصمیم گرفت با خورشید مسابقه بگذارد تا زودتر به خانه برسد. اول فکر میکرد با خورشید دو تایی در مسابقه هستند. اما از پشت سرش صداهایی شنید. بله، روباه هم توی مسابقه بود و میخواست خرگوشک را بگیرد...»
بادکنک و موشی
معرفی کتاب
کتاب «بادکنک و موشی» سعی دارد به کودکان بیاموزد چگونه با غم از دست دادن دوستداشتنیهایشان کنار بیایند و پذیرش این موضوع را برای آنان آسانتر کند. در این کتاب موشی یک بادکنک پیدا میکند با آن مشغول بازی میشود. اما ناگهان بادکنک از دستش رها شده و در اثر برخورد با شاخهی تیز، کوچک میشود. موشی تلاش میکند به دوستش کمک کند اما متوجه میشود که فایدهای ندارد و بادکنک از دست رفته است. او که قبلاً از دست دادن پدربزرگش را تجربه کرده میفهمد که بادکنک هم مثل پدربزرگ دیگر نمیتواند با او بازی کند.
گلدان خانمگلی
معرفی کتاب
کتاب «گلدان خانمگلی» با موضوع مهارتزندگی به رشته تحریر درآمده است. پس از آن که گلدان خانمگلی توسط دخترک همسایه شکسته میشود، دخترک تصمیم میگیرد برای خوشحال کردن خانمگلی و جبران اشتباهش از خانوادهاش مشورت بگیرد. هرکس پیشنهاد جالب و متفاوتی به او میدهد که درنهایت باعث میشود خانمگلی او را ببخشد و خوشحال شود.
یک عاشقانه آرام
معرفی کتاب
یک عاشقانهی آرام! داستان عشق گیله مرد و عسل. اما این عاشقانه با تمام عاشقانههای دیگر فرق دارد. اینجا ما فقط روایت ایام فراق و ذوق دو عاشق برای رسیدن به هم را نمیخوانیم. در این کتاب، داستان زندگی عسل و گیله مرد همچنان بعد از وصال نیز ادامه دارد و روزمرگیها و برنامهی زندگیشان را نیز روایت میکند؛ از برنامهی هر روز هفتهشان بگیرید تا اینکه چه طور زندگی را باهم می سازند و با هم رشد میکنند!
خاکسپاری دوم بانوی مرگ
معرفی کتاب
«خاکسپاری دوم بانوی مرگ» داستانی است از تقابل خیروشر، از نبردی به قدمت ابدیت. داستان جنگی که به اندازه عمر سه نسل طول کشیده و همچنان برقرار است. کتاب، داستان نوجوانانیست که روزگاری نه چندان دور در سرزمین خودشان مقابل دشمن غدّار، قدکشیدند و همچنان نیز به پایداری ادامه میدهند. داستان نوجوانانیست که مقاومت خویش را از غرب سوسنگرد شروع کردند و دشمن را تا شرق مدیترانه عقب زدند و برای این هدف صد البته هزینههای بسیار گزافی دادند. داستان تقابل دو نیروی امنیتی خبره با هم است که هرکدام سعی در حذف دیگری داشته و به طرق جذابی برای این هدف تلاش میکند. این کتاب میتواند شما را تا انتها میخکوب نگه دارد.
اصیلآباد
معرفی کتاب
خیلی سال نمیگذرد. شاید هنوز با انگشت بشود شمرد و گفت: چند سال. به هر حال چند سال پیش کنار یک رودخانه بزرگ و پر آب، در یک دشت حاصلخیز و خوش آبوهوا، دهای بود به نام اصیل آباد. این ده از همه لحاظ نمونه بود. دامهای سالم، بچههای خوشحال، مردان قوی، کاری و زنان زرنگ داشت. اجاقها همیشه روشن و تنورها همیشه گرم بود. همه شاد و راضی بودند تا اینکه یک روز....