تونل زمان
معرفی کتاب
این کتاب درباره یک سفر به عصر دایناسورهاست. سفری ماجراجویانه در زمان!
پدر باب و پیت دانشمندی دیرینهشناس است که با ساختن یک ماشین زمان، سفر خود به گذشته را آغاز میکند؛ اما مشکل از جایی شروع شد که ماشین زمان در سالهایی که پدر پیت و باب میخواست متوقف نشد. آنموقع پیت و باب مجبور شدند برای نجات پدرشان عملیاتی خطرناک در زمان را آغاز کنند و با حوادثی عجیب مواجه شدند.
پدر باب و پیت دانشمندی دیرینهشناس است که با ساختن یک ماشین زمان، سفر خود به گذشته را آغاز میکند؛ اما مشکل از جایی شروع شد که ماشین زمان در سالهایی که پدر پیت و باب میخواست متوقف نشد. آنموقع پیت و باب مجبور شدند برای نجات پدرشان عملیاتی خطرناک در زمان را آغاز کنند و با حوادثی عجیب مواجه شدند.
دارودستهی کبوترهای اصیل، با جرم و جنایت مبارزه میکنند
معرفی کتاب
خرده نان که غذای اصلی کبوترهاست به یکباره در پارک ها و اماکن عمومی کمیاب می شود. گروهی از کبوترها به رهبری کبوتر پیری به نام بادکنکی به دنبال سرنخی برای دستیابی به علت ناپدید شدن خرده نانها می گردند. اعضای این گروه کبوتر پشت فری (کبوتری که مثل ورزشکارهای پرورش اندام پشت بازو دارد)، سنگولی (که مهمترین توانایی او قابلیت تغییر قیافه به شکل همه چیز حتی به شکل گل رز و ... است)، کبوتر نون خور (کبوتری شکمو که حتی خرده نانهایی که به عنوان سر نخ پیدا می شود را فوری می بلعد)، و کبوتر کله معلق زن است. این مجموعه با سلسله ای از حوادث کاراگاهی و خطرپذیری علت این فاجعه را گروهی متشکل از کلاغ های جنگلی و ابرخفاش و... می یابند.
تاریخ با طعم ذغال اخته
معرفی کتاب
این کتاب به داستانی در دل تاریخ پهلوی و به ماجراهای دوران رضاشاه میپردازد. داستان از علاقه یک زن و مرد به هم آغاز میشود؛ زن و مردی که دو روحیه متفاوت داشتند؛ زن که «آنا» صدایش میزنند و از مخالفان رضاشاه است اما مرد از قزاقها و کهنهسربازهای او. نویسنده تلاش دارد تا با استفاده از نثری شیرین، شخصیتپردازی و با استفاده از گفتوگوهای متعدد خواندن این اثر را برای مخاطب خود شیرین کند. در قسمتی از کتاب میخوانیم: «از حرفی که شنیدم جا خوردم. فرهاد داشت میگفت رضاشاه پسر احمدشاه بوده! ناآگاهترین آدمها نیز چنین مطلبی را نمیگفتند. فکر کردم دارد به عمد حرفهای چرت و پرتی میزند تا موضوع مورد بحث را کلاً به بیراهه بکشد. رو کردم به فرهاد و گفتم: «کاری به این کل انداختنهایتان ندارم، اما... اینی که گفتی مسخره است فرهاد جان.»
یک تکّه زمین کوچک
معرفی کتاب
این قصه درباره پسری فلسطینی به نام کریم است که دوست دارد فوتبالیست شود. او و دوستانش زمین بازی بزرگی را در نزدیکی مدرسه پیدا میکنند تا در آنجا فوتبال تمرین کنند، اما آن زمین رازی عجیب و مخفوف را در دل خود دارد. نیروهای محور مقاومت فلسطین در آن زمین، مواد منفجره ذخیره کرده بودند تا در هنگام لزوم بتوانند با نیروهای صهیونیستی بجنگند. همین شرایط باعث شد تا کریم و دوستانش زیرنظر نیروهای اسرائیل قرار بگیرند و مجبور شوند که مبارزه کنند.
این قصه مخاطبان را با سختیهایی که نوجوانان فلسطینی تجربه میکنند آشنا میسازد.
این قصه مخاطبان را با سختیهایی که نوجوانان فلسطینی تجربه میکنند آشنا میسازد.
حالا دیگر میخواهم فکر کنم
معرفی کتاب
کتاب «حالا دیگر میخواهم فکر کنم»، از کتابهای مجموعه یادگارهای نادر ابراهیمی است. قهرمان این کتاب موش کوچولویی است که میخواهد فکر کند. میخواهد بداند چرا در دنیای موشها عدالت وجود ندارد؟ چرا بعضی موشها به بعضی موشهای دیگر ظلم میکنند؟ چرا در دنیا امکانات بین موشها به عدالت تقسیم نشده است؟ او میخواهد فکر کند و بقیه موشها را هم به فکر کردن دعوت کند...